گروه ديپلماسي| با روي كار آمدن دولت تدبير و اميد و همچنين دستيابي به برنامه جامع اقدام مشترك (برجام)، رفت و آمدهاي سران كشورهاي اروپايي به تهران بيش از پيش شده است. در همين راستا، پس از توافق، موج نخست حضور مقامات عالي كشورهاي اروپايي با حضور مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپايي، معاون صدراعظم آلمان و وزراي امور خارجه فرانسه، انگلستان، ايتاليا و... صورت گرفت و در هفته جاري، موج دوم اين سفرها صورت گرفته است. در سفر فدريكا موگريني به تهران، ظريف و موگريني به توافقي دست يافتند تا ديگر بار گفتوگوهاي سطح بالا ميان جمهوري اسلامي ايران و اتحاديه اروپايي انجام شود. اكنون مجيد تختروانچي در گفتوگويي گفته است كه در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل، موگريني و ظريف با يكديگر ديدار و گفتوگو خواهند كرد و در آن ديدار بحث و گفتوگوها بين دو طرف در مورد آنچه در سفر به تهران مطرح شده پيگيري خواهد شد. در رابطه با انجام مجدد گفتوگوهاي سطح بالاي ايران و اتحاديه اروپايي گفتوگويي با سيدعلي خرم، سفير اسبق ايران در مقر اروپايي سازمان ملل متحد داشتهايم كه در ادامه ميخوانيد:
سابقه گفتوگوهاي انتقادي ميان ايران و اتحاديه اروپايي به چه زماني باز ميگردد؟
گفتوگوهاي انتقادي ميان ايران و اتحاديه اروپايي تا اوايل روي كار آمدن دولت اصلاحات در سال 76 صورت ميگرفت كه طي آن، اتحاديه اروپايي نسبت به مواردي نظير حقوق بشر، نكات و مباحث انتقادي را مطرح ميكرد و ديپلماتهاي ما در گفتوگو با آنها در اين باره مباحثه ميكردند و نسبت به انتقادات و شبهات آنها پاسخگو بودند.
چه زماني اين گفتوگوهاي انتقادي به گفتوگوي جامع تبديل شد؟
با روي كار آمدن دولت اصلاحات در پي مشاركت بينظير مردم در انتخابات سال 76 و افزايش روابط ايران با كشورهاي اروپايي و همچنين عدم راي آوردن قطعنامه كميسيون حقوق بشر عليه ايران و خارج شدن پرونده كشورمان از اين كميسيون، اتحاديه اروپايي براساس نارضايتي جمهوري اسلامي ايران گفتوگوهاي انتقادي را به گفتوگوهاي جامع تبديل كرد كه در اينجا، مباحثي كه مورد رايزني دو طرف قرار ميگرفت، ديگر مربوط به مسائل سياسي و حقوق بشري نبود بلكه مسائلي مانند همكاريهاي اقتصادي، صنعتي و سرمايهگذاريهاي مشترك، همكاريهاي امنيتي و همكاريهاي فرهنگي و اجتماعي را شامل ميشد. به عبارت ديگر، در آن زمان و در قالب گفتوگوهاي جامع، ايران و اتحاديه اروپايي در همه زمينهها به گفتوگو ميپرداختند و از سويي، ديگر آن حالت يكطرفه، انتقادي و موردي اروپا را شامل نميشد بلكه حالت تعاملگونه و دو طرفه داشت. در آن گفتوگوها، جمهوري اسلامي ايران نسبت به وضعيت بد مسلمانان اروپايي و وضعيت بد مهاجران اروپا انتقاداتي داشت و مسائلي را مطرح ميكرد.
اين گفتوگوها كجا صورت ميگرفت؟
اين گفتوگوها هم در ايران و هم اروپا و به صورت نوبتي شكل ميگرفت.
اين گفتوگو چه زماني متوقف شد؟
اين گفتوگو تا زماني كه دولت اصلاحات بر سركار بود، ادامه داشت اما با روي كار آمدن دولت آقاي احمدينژاد، اروپاييها به دليل برخي نقطه نظرات رييسجمهور وقت در عرصه ديپلماسي اين گفتوگوها را متوقف ساختند و هماينك نزديك به 10 سال است كه ديگر اتحاديه اروپايي و جمهوري اسلامي چنين گفتوگوهايي را نداشتهاند اما با روي كار آمدن دولت آقاي روحاني در سال 92، رفتوآمدها ميان مقامات ايران و كشورهاي اروپايي بيش از پيش شده است و آنها در گفتوگوهايشان نسبت به مسائل دوجانبه، منطقهاي و بينالمللي رايزني ميكنند. همچنين با دستيابي توافق هستهاي ايران و گروه 1+5 و رفت و آمد مقاماتي مانند فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپايي و وزراي امور خارجه فرانسه، انگليس و... قرار است جمهوري اسلامي ايران و اتحاديه اروپايي گفتوگوهايشان را مجددا آغاز كنند.
نزديك به 10 سال گفتوگويي ميان جمهوري اسلامي ايران و اتحاديه اروپايي صورت نگرفته است. چه چيز موجب شده تا اروپاييها متمايل به انجام گفتوگو با جمهوري اسلامي آنهم در سطوح عالي باشند؟
رسيدن به اين نقطه به تعاملات ما در دستيابي به توافق هستهاي ميان ايران و شش قدرت جهاني و اتخاذ رويكرد مبتني بر تنشزدايي و تعامل سازنده با دنيا از سوي دولت يازدهم بازميگردد. اروپاييها در اين بازه زماني نه تنها ميكوشند اختلافات دوجانبهشان با ايران حل شود و به سمت همكاريهاي دوجانبه با كشورمان حركت كنند بلكه درصدد هستند تا از موقعيت ايران در حل و فصل مسالمتآميز بحرانهاي منطقهاي استفاده كنند زيرا هماكنون عواقب اين بحران به اروپا نيز رسيده و عدم حلوفصل بحرانهاي منطقه به تشديد وضعيت نامناسب كنوني اروپا منجر خواهد شد.
فكر ميكنيد گفتوگوهاي سطح بالا ميان جمهوري اسلامي ايران و اتحاديه اروپايي چه آثاري ميتواند داشته باشد؟
زماني كه ايران و اتحاديه اروپايي به گفتوگو با يكديگر بپردازند، بيترديد در همه زمينهها يك اعتمادسازي متقابل ايجاد خواهد شد. متاسفانه در سالهاي گذشته يك ديوار بياعتمادي ميان طرفين ايجاد شده است و هم ما به آنها اعتماد نداريم و هم آنها به ما. به نظر ميرسد با انجام اين گفتوگوها، زمينههاي ترميم آن اعتماد پيشين و كاهش اين بياعتمادي فراهم ميشود. ايجاد اعتماد متقابل ميان ايران و اتحاديه اروپايي نيز ميتواند موجب تسهيل و تضمين مشاركت و سرمايهگذاري اروپاييها به ايران شود. از سوي ديگر، با انجام اين گفتوگوها اروپاييها به دنبال حل و فصل بحران خاورميانه هستند، ميتوانند بهتر و بيشتر روي ايران حساب كنند چراكه شرايط و جايگاه كنوني ايران ميتواند تسريعبخش صلح، ثبات و امنيت در منطقه خاورميانه باشد.
پس ميتوان گفت كه اين ديدارها ميتواند به فهم مشترك طرفين براي مبارزه با تروريسم و افراط در منطقه منجر شود؟
بله، البته اروپاييها به نقش و جايگاه جمهوري اسلامي ايران براي مبارزه با خشونت و افراط آگاه هستند و عملكرد كشورمان براي ايجاد صلح و ثبات در منطقه را مشاهده ميكنند و آگاه هستند كه ايران شريك مطمئني براي آنهاست. آنها انتخابشان را كردهاند و حتي اين را به امريكاييها هم گفته و به آنها توصيه كردهاند كه از ظرفيتهاي ايران براي مبارزه با تروريسم استفاده كنند. امريكا نيز اين مساله را ميداند و به استفاده از اين ظرفيت تمايل دارد.
فكر ميكنيد بهترين زمان انجام اين گفتوگوها كي باشد؟
ابتدا بايد نشستي مقدماتي ميان مقامات ايران و اتحاديه اروپايي صورت بگيرد تا دستوركار نشستهاي اين گفتوگوها مشخص شود و طرفين بدانند كه قرار است روي چه مسائلي مباحثه و رايزني كنند. اين نشست مقدماتي ميتواند در نخستين ديدار آقاي ظريف با خانم موگريني باشد كه بهطور مثال در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل صورت ميگيرد.