محمد عطريانفر، عضو كميته سياسي حزب كارگزاران طي گفتوگويي با خبرگزاري فارس درباره سياستهاي حزب كارگزاران و آخرين وضعيت اصلاحطلبان سخن گفته است. عطريانفر درباره هاشميرفسنجاني هم گفته است: هاشمي بنا به منطق اصلاحطلبي، اصلاحطلب است. چكيده اظهارات اين عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران به شرح زير است:
حوادث سال 88 فضاي فعاليت سياسي احزاب اصلاحطلب را دچار آسيب كرد، حداقل دو جريان موثر در درون جبهه اصلاحات به دليل فشار حقوقي و قضايي از فعاليت باز داشته شدند.
عمدهترين عامل و منشأ تفاوت كارگزاران نسبت به احزاب اصلاحطلب ديگر در واقعنگري بوده است. كارگزاران هر چند تلاش كرد با وجود سوءتفاهمها و سوءبرداشتها، گسست بين احزاب اصلاحطلب و حاكميت جبران شود، انديشه همگرايي منطقي با نظام در روحيه عناصر كليدي كارگزاران همواره وجود داشته و همين امر آنها را از ديگران متفاوت نشان ميدهد.
اگر پدرسالار به اين معنا باشد كه گروهي پشت صحنه در حال طراحي و ساماندهي است و دور از دسترس بوده و هدايتهاي پشت پرده را در اختيار دارد و از ديگران تحت عنوان ابزار در عرصه سياستورزي در خط مقدم، استفاده ميكند، كارگزاران اين گونه نيست و اين تلقي غلط است اما اگر منظور شما از پدرسالار و پدرخوانده به اين معنا معطوف است كه احيانا آنها انس و الفت و واقعبيني و سرمايه ارتباطي بيشتري دارند و مذاكرهكننده بهتري هستند، از اين جهت حزب كارگزاران ميتواند پدرسالاري باشد.
اگر تعبير عدهاي اين باشد كه ميانهروي و اعتدال را بر قامت حزب كارگزاران باور دارند و دامنه افراط و تفريط را آنقدر فراخ نميبينند كه دامن كارگزاران را نيز گرفته باشد، بله! از اين بابت جايگاه پدرسالاري دارد.
برخي نهادهاي روحاني قايل به اين نيستند كه يك نهاد حزبي محسوب ميشوند. آنها در بزنگاههاي سياسي سهم ميخواهند و دخالت ميكنند و حتي پدرسالاري ميكنند ولي ميگويند ما سياسي نيستيم. خدا آقاي مهدويكني را رحمت كند. ايشان شخصا مخالف اين بود كه براي جامعه روحانيت مبارز بايد مجوز بگيرند. كه امام با اين مساله مخالفت كردند.
من ادعا ميكنم اصلاحطلبي با انديشه كارگزاران آغاز شد. بعد از جنگ توقع اين بود كه مردم زندگي مناسبتري داشته باشند و به انتظارات آنها پاسخ داده شود و برخي زيرساختهاي كشور نيز تقويت شود، لذا فضل تقدم در اين رويكرد از آن حزب كارگزاران است.
به شهادت تاريخ، پديده حماسي دوم خرداد محصول پيشزمينههايي بود كه با محوريت كارگزاران تدارك ديده شد حتي در سال 75 كه مقدمات انتخابات رياستجمهوري76 فراهم ميشد، دفاتر حزب كارگزاران در سراسر كشور محوريت ترويج و تبليغ اين رقابت انتخاباتي را عهدهدار بودند.
هاشميرفسنجاني پديدهاي است كه نه ميتوانيم بگوييم اصولگراست و نه اصلاحطلب. مكتب فكري خاص خود را داشته و مطابق با آن سياستورزي كرده است و به اقتضاي شرايطي كه انديشه اصلاحطلبي و اصولگرايي شكل گرفته وكاري كرده، ايشان در برخي مواضع با هر دو همراه بوده و در برخي ايام، نسبت به هر دوگروه موضع داشتهاند.
هاشمي امروز در جايگاهي است كه به شهادت اجماع عقلا، «ميزان و معيار مصلحت نظام» است.
هيچگاه آقاي هاشمي حزب اعتدال و توسعه را راه نينداخت. جماعتي از علاقهمندان به آقاي هاشمي كه دست بر قضا برخي از آنها كساني بودند كه پيشتر با فكر كارگزاران همراهي داشتهاند، دور يكديگر جمع شدند و تشكلي را تدارك ديدند، لذا خدمت آقاي هاشمي رفته و به ايشان گزارش دادند و ايشان هم براي آنها آرزوي موفقيت كرده است.
ما نميخواهيم براي آقاي هاشمي قداست ايجاد كنيم و آنچه قدسيت دارد، وجهالله است، خداست، ولي اينكه كسي در هر شرايطي همهچيز را زير سوال ببرد روش غلطي است. ما ميخواهيم بگوييم مانعي ندارد، كسي تغيير كرده باشد. حتي خود آقاي هاشمي هم تغيير كرده است، اما به دليل تجارب و خدمات و فداكاريهاي بسيار و تلخي و شيرينيهايي كه در طول فعاليت سياسي خود داشته است، بايد حريمها را رعايت كرد. ايشان جزو سوابق درخشان اين نظام حساب ميشوند.
انشاءالله در فرصتهاي آتي و ظرف يكي دو ماه آينده منشور حزب در هفت فصل عرضه خواهد شد و نسبت انديشه كارگزاران را با اصولي كه با زندگي مردم مرتبط است از جمله با دين، با اقتصاد، سياست، فرهنگ، اجتماع و جهان مشخص ميكند. تكنوكراسي شعبهاي از توجهاتي است كه انديشه كارگزاران روي آن متمركز ميشود. هويت كارگزاران طابق النعل بالنعل تكنوكراتها نيست. تكنوكراسي ابزار و محاط در انديشه كارگزاران است.