محمدرضا پورمجيديان، دكتراي جنگلداري در گفتوگو با «اعتماد» هشدار داد
جنگلهاي شمال كشور به روز سياه نشستهاند
گزارش و عكس: الهه موسوي/ «هزينه زخمهاي لاعلاجي كه بر پيكر جنگل وارد كردهايم را بايد نسلهاي آينده بپردازند و در نهايت هم درمان نخواهند شد. كفگير به ته ديگ خورده است و جنگلهاي شمال كشور به روز سياه نشستهاند؛ طي
50 سالي كه از اين جنگلها برداشت كردهايم خط مشي علمي براي آن تدوين نكردهايم و اگر چارهاي سنجيده نشود منابع جنگلي ما بهطور كامل از دست خواهد رفت و راه بازگشتي نيز وجود نخواهد داشت.»محمدرضا پورمجيديان، عضو هيات علمي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي مازندران درباره روند خطرناك برداشت چوب از جنگلهاي شمال ايران به «اعتماد» گفت: «متاسفانه ادامه روند كنوني براي جنگلهاي شمال خطرناك است و منجر به نابودي همين پهنه باريك باقيمانده جنگلي خواهد شد. كشور ژاپن با اينكه داراي 24 ميليون هكتار جنگل طبيعي است، حتي اجازه برداشت چوب از يك مترمربع آن را نيز نميدهد. تمام برداشت چوب اين كشور از 10 ميليون هكتار جنگل دست كاشتي است كه دارد. آنوقت ما با اندك رويشگاههاي هيركاني ارزشمندمان از آستارا تا گليداغ كه هم ميراث تاريخي جهاني است، هم بانك ژن و هم گنجينه بينظير علمي – تحقيقاتي چه برخوردي داريم؟ به راحتي آنها را ميبريم و تخريب ميكنيم و اسمش را هم ميگذاريم كار علمي و طرح بهرهبرداري از جنگل.» او در ادامه هشدار داد: «از زمان پهلوي اول تاكنون حدود 50 سال است كه از جنگلهاي شمال چوب برداشت ميكنيم؛ اما هنوز نتوانستهايم خط مشي درست و علمي براي اين جنگلها تبيين كنيم. به همين دليل از جنگلهايمان تنها تار و پودي بدون تنوع زيستي گياهي و جانوري بر جا مانده است كه با اين روند برداشت چوب، آيندگان ما نشاني از جنگل نخواهند داشت. جنگلهاي شمال ايران در حال تبديل شدن به بيابان هستند و بخشهاي بزرگي از آنها از دست رفته است.»اين دكتراي جنگلشناسي گفت: «آن همه حياتوحشي كه در جنگلهاي شمال ايران زندگي ميكردند اكنون كجا رفتهاند؟ چرا تنوع زيستي در اين محدوده اين همه آسيب ديده است؟ چون آشيان اكولوژيك آنها را ناامن و نابود كردهايم. وقتي
اره موتوري را به جنگل برديم حيوانات از جنگل بيرون رفتند و به سمت ديگر كوچ كردند. سمت ديگر روستاها بود و در واقع ديگر منطقه امن و قلمرويي براي زندگي حيات وحش باقي نگذاشتيم. »پورمجيديان در ادامه با بيان ريشههاي اين ماجراي تلخ گفت: « تمام اين اتفاقات بر اساس سياستهاي نادرست بالادستيها صورت گرفته است؛ دستورالعملهاي نافرم و غيرعلمي و قوانين نامناسبي كه با آنها به گونهاي برخورد شده كه انگار وحي منزل هستند. بسياري از كارشناسان مومن، معتقد و تلاشگر و دانشمند در سازمان جنگلها نگران وضعيت جنگلهاي شمال هستند؛ اما چه كنند كه سياست مديران بالادستي اين بوده است. »اين عضو هيات علمي دانشگاه كه داراي دو دهه سابقه كار اجرايي در حوزه جنگل است، تاكيد كرد: «در كدام يك از طرحهاي جنگلداري آسيب اكولوژيكي را بررسي كردهايم؟ در كدام طرح ايستگاه هواشناسي داريم؟ در كداميك خصوصيات توپوگرافيك را در برنامهريزيها به درستي لحاظ كرده ايم؟ يك نمونهاش را بفرماييد تا ما هم بدانيم. همين عدم شناخت ارزش اينگونههاي گياهي، باعث جسارت در بين افراد شده است و چون نميدانند فلان گونه چيست و چه ارزشي دارد به راحتي نشانهگذاري ميكنند تا قطع شود. » پورمجيديان درباره درختان كهنسالي كه برخي مديران و متوليان جنگل، آنها را بيارزش ميشمارند و اجازه قطع ميدهند، گفت: «در تمام دنيا به درختان كهنسال به عنوان بانك ژن نگاه ميكنند و براي آنها احترام قائل ميشوند؛ ولي برخي دوستان ما به اين درختان، عنوان فرتوت و فرسوده ميدهند و مجوز قطع آنها را صادر ميكنند كه خود بيانگر كافي نبودن اطلاعات آنهاست. » او با بيان اينكه با ادامه برداشت چوب از جنگلهاي شمال كشور مخالف است، گفت: «بايد از مواهب الهي استفاده كرد اما در حد ظرفيت و پتانسيل آن رويشگاه. جنگل ديگر توان و تحمل اين ستم و هجمهها را ندارد و نياز به تنفس دارد. البته با طرح تنفس جنگلها به شرطي موافقم كه با مديريت و متوليگري دولت و پشتوانه علمي-تحقيقاتي درست و بدون تعجيل صورت بگيرد. »اين متخصص جنگلشناسي درباره اينكه برخي كارشناسان و مديران سازمان جنگلها اعتقاد دارند كه روند بهرهبرداريها از جنگلهاي شمال كاملا علمي و قانونمند بوده است، گفت: « اگر اين طرحها علمي بوده و به درستي انجام شده است پس چرا جنگلهاي شمال كشور به اين روز وخيم افتاده و كاهش پنجاه درصدي داشته است؟ و چرا ادارات كل شمال كشور با كاهش جدي برداشت مواجه شدهاند؟ چون از يكسو فاصله درختان جنگلي از هم زياد شده و از سوي ديگر گونههاي مهاجم جاي آنها را گرفتهاند. اينها مسائل مهم است كه دوستان بايد پاسخ آن را بدهند. »