انيميشن صنعتي پردرآمد يا اثري سرگرمكننده
داستان را فراموش كردهايم
شراره داودي/ اين روزها در ميان فيلمهاي اكران شده در سينما، انيميشن «شاهزاده روم» رنگ و بوي ديگري دارد؛ اثري كه به خوبي با مخاطبان ارتباط برقرار كرده و علاوه بر اكران ويژه مدارس كه صبحهاست، خانوادهها را دسته جمعي به سينما كشانده است. اين فيلم سينمايي كه پنجمين اثر سينمايي ايراني است كه در اين ژانر تهيه و با استقبال خوبي هم مواجه شده، در ابتداي راه انيميشنسازي است و حالا با ديدن آن ميتوان انتظار آثار متفاوتتري در اين حوزه را داشت. در همين زمينه پاي صحبتهاي برخي فعالان انيميشن نشستيم و از آنها درباره مشكلات و روند كاري اين بخش از سينما پرسيديم. به گفته رييس انجمن سينمايي فيلمسازان انيميشن ايران (آسيفا) انيميشن يك هنر- صنعت است؛ صنعتي كه خط توليد دارد و محصولي با استفاده از آدمهاي مختلف و تخصصهاي متفاوت توليد ميشود. در ايران وضعيت توليد انيميشن رشد زيادي داشته و كساني كه در اين حوزه فعاليت ميكنند، به تنهايي يا در گروههاي كوچك توانستهاند خودشان را در سطح جهاني نيز مطرح كنند. روانبخش صادقي، رييس آسيفا با تاكيد بر اينكه به هر حال انيميشن تابع شرايط اقتصادي جامعه بوده و در سالهايي حتي تا مرز نابودي رفته است، به «اعتماد» ميگويد: «همين اواخر در حدود 70، 80 درصد استوديوهاي انيميشن تهران تعطيل شدند، البته فقط بحث انيميشن نبود، بلكه هرجايي كه توليد داشت، به دليل مشكلات مالي نتوانست سرپا بايستد و حمايتكنندههايي كه عمدتا دولتي بودند، نتوانستند به حمايت مالي ادامه دهند و همين دليل بر تعطيل شدن استوديوهاي جوانتر بود. اما اين موضوع باعث شد كساني كه در انيميشن فعاليت ميكنند، كارهاي انفرادي انجام دهند و بخش هنري اين صنعت افزايش توليد و كيفيت پيدا كند و تمرين روي كارهاي كوچك و انجام پروژههاي
تك نفره سطح كارشان را بالا برد.»صادقي فعاليتهاي اقتصادي در زمينه انيميشن را مهم توصيف ميكند و معتقد است همانطور كه صنعت انيميشن در كشورهاي ديگر اشتغالزا است و جزو شغلهاي پردرآمد محسوب ميشود، در ايران هم همين شرايط ميتواند رقم خورده و بخشي از درآمدهاي كشور را بر عهده داشته باشد. چون در كشور علاوه بر پتانسيل هنري و نيروي متخصص، هم ابزارهاي مناسب و بهروزي داريم و هم برخي ديگر را ميتوانيم خريداري كنيم.
از حمايت صرفا دولتي رها شويم
رييس آسيفا با اشاره به اينكه حمايتها نبايد صرفا دولتي باشند، ادامه ميدهد: «البته دولت موظف است كه حمايتهايي را داشته باشد، چون انيميشن كالاي فرهنگي
-هنري است كه محصول آن نسلي را پرورش ميدهد و در آموزش، آگاهسازي، اشاعه فرهنگ و رفتارهاي صحيح اجتماعي موثر است و اگر حمايت صحيح اتفاق بيفتد، قابل فروش هم خواهد بود.»«انيميشن تنها هنري است كه در ايران و اين روزها قابليت صنعتي شدن دارد.» اين جمله را صادقي با تاكيد بسيار ميگويد و ميافزايد: «اين صنعتي شدن در حيطه توليد انبوه و عموما براي توليدات تلويزيوني اتفاق ميافتد، البته منظور تنها شبكهاي تلويزيوني كه ميبينيم نيست، بخش زيادي از اين شبكهها، شبكههاي كابلي، مجازي، اينترنت، موبايل و VOD را شامل ميشوند و از طريق آنها ميتوان محصولات را عرضه كرد و در بازار رقابت حضور داشت كه البته اين اتفاق براي گروههاي انفرادي بچههاي انيميشن افتاده است.» او در پاسخ به اينكه بزرگترين مشكل در بازار انيميشن ايران چيست، توضيح ميدهد: «با وجود اينكه مشكلات مالي در حوزه انيميشن وجود دارد و ميزان بودجهاي كه براي آن در كل كشور اختصاص داده ميشود زياد نيست با اين حال همين مقدار كم هم عمدتا به صورت غيركارشناسانه و ناعادلانه توزيع شده و در بسياري موارد در جيب برخي افراد غيرمتخصص و نامربوط رفته است. از همين رو شايد بتوان گفت انيميشن بيشتر از سوءمديريتها در بحث كلان رنج ميبرد. نياز است كه يك شوراي عالي با همراهي ارگانها و وزارتخانههاي مختلف برنامههاي ميانمدت و طولانيمدت را بريزند تا انيميشن نيز به نتيجه برسد. چون ما در وجود افراد تكنيكي و هنري و همينطور تهيه تجهيزات پتانسيل و امكانات كم نداريم و به مديريت صحيح و هوشمندي روي اين عوامل انساني نياز است، از همين رو تاكيد دارم يك شوراي عالي و كلان كه در آن وزارت صنعت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و صدا و سيما و برخي سازمانهاي مرتبط حضور داشته باشند و برنامهريزيهاي كلاني را براي انيميشن انجام دهند.بايد وجود داشته باشد.»
جشنوارههاي انيميشني
تنها جشنواره تخصصي كه در زمينه انيميشن در كشور برگزار ميشود، دوسالانه پويانمايي است كه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان متولي برگزاري آن محسوب ميشود. اين دوسالانه سال گذشته دوره هشتم خود را پشت سر گذاشت و محمدرضا كريمي صارمي، دبير آن در گفتوگو با «اعتماد» از روند توليد انيميشن در سالهاي برگزاري جشنواره ابراز خشنودي ميكند و ميگويد: «در اولين دورهاي كه جشنواره برگزار شد، چيزي در حدود ۳۰ اثر به دبيرخانه آمده بود، اما با گذشت دورههاي مختلفي كه جشنواره به شكل مستمر برگزار شد، حالا ۱۸۰۰ اثر ميرسد كه نشان از فعاليت گروههاي مختلف در اين عرصه دارد.» او درباره تاثير جشنواره در ديده شدن هنرمندان توضيح ميدهد: «كساني كه در اين جشنواره برگزيده ميشوند و كارهايشان مورد تقدير قرار ميگيرد، به خودي خود ديده ميشوند، از طرفي برايشان بازار كار هم فراهم ميشود و اين نشان ميدهد كه جشنواره اعتبار دارد. با اين حال خاصيت هنر اين است كه كار خوب ديده ميشود. ما هم در اين جشنواره به دنبال همين اهداف هستيم كه پويانمايي را معرفي كنيم و آثاري كه در كشور توليد ميشوند را يك جا هم به نمايش بگذاريم.» كريمي با تاكيد بر اينكه آثار پويانمايي براي همه سنين از آن جهت كه دو عنصر تخيل و فانتزي را دارا هستند، جذابيت دارند، ميگويد: «۸۰ درصد از توليداتي كه در زمينه پويانمايي در كشور وجود دارد، توسط تلويزيون و مركز صبا صورت ميگيرد، بخشهاي ديگر شامل توليدات دانشجويي، مستقل و سازمانهايي مانند كانون و حوزه هنري ميشوند.»صادقي نيز كه در تلاش براي برگزاري جشنواره مستقل و بينالمللي انيميشن در ايران است، برگزاري جشنوارهاي ويژه و خاص براي انيماتورها را اتفاق خيلي خوبي ميداند و ميگويد: «دو سالانه پويانمايي از معدود محفلهايي است كه بچههاي فعال در انيميشن را دور يكديگر جمع ميكند و از كارها و برنامههاي يكديگر باخبر ميشوند. اما همانطور كه در برخي كشورها سالانه چندصد جشنواره برگزار ميشود و هركدام اهداف و برنامهريزيهاي مخصوص به خودشان را دارند، ما هم در ايران به دنبال برگزاري جشنوارهاي بينالمللي هستيم كه ما را در رسيدن به اهدافمان كمك كند. اين درست است كه اگر در برگزاري جشنوارهها به هدف نرسيم، بودنشان زيادي است اما اگر جشنوارهاي كار خودش را به شكل صحيحي انجام دهد، ميتواند به آزاد شدن پتانسيلها در كشور كمك و نيروهاي جوان را وارد كار كند و با در نظر گرفتن بازارهاي جهاني همگام با آنها پرورششان دهد.» او در ادامه ميافزايد: «در زير مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي متاسفانه جشنواره مستقل براي انيميشن وجود ندارد و اين درحالي است كه جشنواره فجر براي جريان اكران و جشنواره حقيقت براي مستند و نيز فيلم كوتاه تهران عمدتا براي فيلمهاي داستاني جهتدهي شدهاند و عمل ميكنند. نگاه ما در اين جشنواره صنفي است و ميخواهيم به شكلي باشد كه هم نگاه هنري داشته باشد و هم توليدات انبوه و فروش و بازاريابي را در نظر بگيريم.»
مكتب انيميشن ايراني
شناساندن انيميشن ايراني از كارهايي است كه بايد انجام دهيم تا بتوانيم تعريف صحيحي از فعاليتهاي اين هنر داشته باشيم، از همين رو صادقي تاكيد ميكند برند ايراني بايد شناخته و خط توليدي براي آن در نظر گرفته شود. او در ادامه توضيح ميدهد: «امروزه در بازارهاي جهاني بيشتر انيميشنهايي كه ميبينيم، محصولات كشورهاي ژاپن، هند، چين و كره هستند و آنها به دليل حضور مستمر در بازار جهاني توانستهاند فعاليتهاي گستردهاي در اين زمينه داشته باشند. انيميشن مانند صنايع دستي است كه اگر كسي تنهايي كار كند، فقط كاري را انجام داده و محصولي را به صورت تكي توليد كرده، اما اگر همين محصول خط توليد داشته باشد، در اقتصاد كشور برايش طراحي انجام شده باشد و افراد متخصص بينرشتهاي براي به ثمر رسيدن آن تلاش كرده باشند، علاوه بر حضور پررنگ گروهها، اثرات فعاليتهاي هنري، فرهنگي و اقتصادي آنها را هم خواهيم ديد.» او در ادامه با بيان اينكه امروزه برخي از افراد حاضر در حوزه انيميشن كارهايي را به صورت توليد مشترك انجام ميدهند، ادامه ميدهد: «اين توليدات مشترك بايد به صورت انبوه باشد، تا نتيجههاي اقتصادي خوبي داشته باشد. البته بخش كارهاي ملي و مذهبي كه مختص فرهنگ خودمان است، واقعا به حمايتها و سوبسيدهاي دولتي نياز دارند كه نگراني درباره بازگشت اقتصادي اين آثار وجود نداشته باشد و بيشتر بحث فرهنگسازي مطرح شود. اما در توليدات بينالمللي ميتوان توليدات مشترك را با ديگر كشورها انجام داد و در اين صورت اميدوار بود كه اثر هم ديده ميشود و هم ميتواند بازگشت اقتصادي داشته باشد. براي مثال كشورهاي اروپايي هم در گيشه توليدات انيميشن سينمايي كمتر موفق بودهاند و براي رفع اين مشكل دست به توليدات مشترك با ديگر كشورها زدند و با استفاده از پتانسيل يكديگر در اكران آثار هم حيطههاي بيشتري را در بر بگيرند و هم در بازگشت سرمايه موفقتر عمل كنند. چون در اين صورت تعداد سالنهاي بيشتري درگير اكران ميشوند.»
داستان را در انيميشن فراموش كردهايم
رييس آسيفا در بخشي از گفتههايش تاكيد ميكند در توليد انيمشين مانند سينماي اجتماعي كشور، فيلمنامهها و داستانهاي خوبي نداريم. او ادامه ميدهد: «ما تكنيكها را ميشناسيم، موسيقي خوب ميسازيم، اما چون روايت داستاني خيلي خوبي نداريم، نميتوانيم مخاطب را با خود همراه كنيم. شايد به همين دليل است كه در انيميشنهاي كوتاه موفقتر بودهايم، چون اين هنر به خودي خود جذابيتهاي بصري دارد و در كارهاي كوتاه حتي اگر داستان خوبي نباشد، ميتوان مخاطب را همراه كرد.» با اين حال صادقي ميگويد در سريالهاي انيميشني كه سالهاست در تلويزيون كشورهاي ديگر پخش ميشود، 600-500 قسمت را شامل ميشوند و براي آنها تيمهاي متعدد فيلمنامهنويسي وجود دارد تا براي همان مدت زمان كم يك داستان كامل نوشته شود، اما در ايران علاوه بر اينكه اين اتفاق نميافتد، معمولا كمترين ميزان هزينهها روي فيلمنامه خرج ميشود و اهميت چنداني به آن نميدهند. نداشتن كشش دراماتيكي و داستاني دليل ميشود براي اينكه مخاطب با اثر همراه نشود. شايد گاهي با تكنيك ساده اما داستان درست بتوان بيننده را بهتر از هر اثر ديگري جذب كرد.
خلق شخصيتها در آثار سينمايي جذابيت دارد
هادي محمديان، كارگردان انيميشن «شاهزاده روم» كه اين روزها اكران شده و اتفاقا هم مورد استقبال قرار گرفته است به اعتقاد برخي يك سر و گردن بالاتر از انيميشنهاي توليدي در ايران است كه هم از داستان خوبي بهره گرفته و هم تكنيك بالايي دارد. محمديان كه فارغالتحصيل رشته گرافيك است و مدتها به شكل انفرادي كار كوتاه و سريال انجام داده است، حالا با يك گروه ۱۰۵ نفره در مدت زمان ۱۵ ماه با بودجهاي حدود دو ميليارد تومان اين انيميشن را توليد كردهاند. اين كارگردان توليد انيميشن سينمايي را جذاب ميداند و ميگويد: «وقتي موجوديتي را از عدم ميسازيم و ميتوانيم دنياي تازهاي را كه در ذهن داريم، خلق كنيم، براي خودمان بسيار جذاب است. اما سختيهاي كار انيميشن به مراتب بيشتر از رئال است، از اين جهت كه تمامي مولفههاي كار رئال مانند نور، صدا و تصوير در كنار شخصيتسازيها وجود دارد و همين موضوع كار را به مراتب سختتر ميكند.» محمديان با تاكيد بر اينكه نميتوان مخاطب انيميشن را ميان بزرگسالان و كودكان جدا كرد، ميافزايد: «سينمايي «شاهزاده روم» براي زنده شدن سينماي كودك ساخته شد تا همه كودكان و نوجواناني كه در اطراف خودمان ميبينيم از سينما حقي داشته باشند، اما مطمئنا در اثر حرفهايي براي بزرگترهايي كه همراه كودكان خودشان در سالن هستند هم داريم.»توجه به سليقه مخاطبهاي جهاني باعث ميشود در توليد اثر توجه بيشتري داشته باشيم و مفاهيم را بهگونهاي بيان كنيم كه براي همه قابل فهم باشد. محمديان در اين زمينه توضيح ميدهد: «وقتي در فيلمهايي كه ميسازيم به مخاطب ايراني فكر كنيم، ناخودآگاه از بيان نكتههايي كه تصور ميكنيم ايرانيها از آن خبر دارند، خودداري ميكنيم. اما با در نظر گرفتن مخاطب جهاني حرفها را به شكلي بيان ميكنيم كه براي همه جذابيت داشته باشد و اطلاعات را به شكل ساده و روشني بيان خواهيم كرد.»با اين اوصاف اوضاع انيميشن در سينماي ايران ميتواند بهتر باشد؛ اتفاقي كه با كمي درايت و سرمايهگذاري روي نيروي انساني و ابزارها ميافتد. اين صنعت نوپا در ايران ميتواند منبع درآمد مناسبي براي قشر جواني باشد كه همه زندگيشان را روي طرحهاي هنري گذاشتهاند و حتي براي اشاعه فرهنگ ايراني- اسلامي كه اين روزها زياد دربارهاش ميشنويم، بهترين ابزار باشد.