• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3399 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱ آذر

گفت‌وگوي «اعتماد» با حسن روشن پيرامون حواشي اخير تيم ملي فوتبال ايران

پيشنهاد من به كي‌روش تشكيل تيم دوم است

  سالار علي‌خواه  / اين روزها مطرح شدن نام كي‌روش در هر محفلي همراه است با كلي حرف و حديث و جنجال. از ماجراهاي مربوط به استعفايش گرفته تا اختلاف او با دبيركل فدراسيون فوتبال و دعوت نكردن از مهدي رحمتي و اين اواخر شايعه مبتلا شدن اين مربي به بيماري سرطان. تمام اين اتفاقات از شروع فصل سرد رابطه كي‌روش با فوتبال ايران خبر مي‌دهند؛ فصلي كه انگار ديگر خيال تغيير ندارد. تا جايي كه بعضي از خبرها حكايت از اين مساله دارد كه احتمال وداع، درست در روزهاي حساس پيش از شروع مرحله نهايي انتخابي جام جهاني وجود دارد و حوادث جو تيم ملي را دستخوش شوكي بزرگ خواهد كرد. در اين ميان سياست مديريت حاكم بر فوتبال ايران هيچ تغييري نكرده است. «خنده» همچنان در اولويت كاري مديران فدراسيون قرار دارد و آنها منتظرند تا زمان به نفع‌شان جلو برود تا شايد به اميد آينده‌اي نامعلوم، از امروز پرفشار خود بتوانند به راحتي فرار كنند. براي بررسي حضور كي‌روش و نحوه تعاملش با فوتبال ايران سراغ حسن روشن مرد هميشه منتقد فوتبال رفتيم. او يكي از تند و تيز‌ترين نظرات را پيرامون كي‌روش دارد و در خلال مصاحبه مباحثي را درباره سرمربي تيم ملي مطرح مي‌كند كه در هيچ رسانه‌اي قابل چاپ نيست!
      
   برد‌هاي اخير تيم ملي در مرحله اول انتخابي جام جهاني باعث شده خيلي‌ها به تعريف و تمجيد از تيم كي‌روش بپردازند. شما اما از معدود آدم‌‌هايي هستيد كه نسبت به عملكرد تيم ملي انتقاد مي‌كنيد.
من با رفتار اين مربي مشكل دارم. حداقل سه سال است كه به سياست‌هاي اخلاقي و برخوردهاي كي‌روش با مربيان و بازيكنان انتقاد دارم. نظر من اين است كه كي‌روش هيچ كمكي به رشد فوتبال ايران نمي‌كند. شايد خيلي‌ها با اين حرف‌هاي من مشكل داشته باشند. اما از ديد كي‌روش ما كشور بدبختي هستيم. رفتار او نشان مي‌دهد كه فكر مي‌كند حضورش در ايران از سر ما هم زيادتر است.
 پس منتقد عملكرد رفتاري كي‌روش هستيد.
دقيقا! حقيقت اين است كه هيچ كشوري به اندازه ايران به كي‌روش پول نمي‌داد و هيچ فدراسيوني مثل فدراسيون كفاشيان زير شرط و شروط‌هاي خارج از عرف او نمي‌رفت. فراموش نكنيم ما در ايران ميزبان بهترين‌ها بوديم. رايكوف و اوفارل به ايران آمدند. اگر او مي‌گويد كه دستيار فرگوسن بوده بايد خدمت ايشان بگويم آقاي كي‌روش! قبل از شما سرمربي آن زمان منچستر يونايتد يعني اوفارل به ايران آمده بود نه مربي دوم و سومش. نسل من و منتقداني نظير من به حضور كي‌روش معترضند چون با مربيان طراز اول كار كرده‌اند!
   شما در شرايطي اين انتقادات را از سرمربي تيم ملي مطرح مي‌كنيد كه مردم به‌شدت او را دوست دارند و حامي حضورش در تيم ملي هستند.
خود من به تنهايي هيچ مشكلي با شخص كي‌روش ندارم و منكر نام بزرگ او و كارنامه خوبش نيستم. اما اكثر قديمي‌هاي اين فوتبال با رفتار و اخلاق كي‌روش كنار نمي‌آيند، چرا كه او فوق‌العاده مغرور است و اصلا تربيت نسل و كمك به فوتبال ايران برايش معني ندارد.
   در شرايط كنوني كه جوانگرايي خوبي در تيم ملي انجام داده است.
او تمام وقتش را در تهران مي‌گذراند و به شهرهاي ديگر فوتبال خيز نمي‌رود و بحث آموزش را كاملا از ياد برده و هيچ يك از دستياران ايراني‌اش را حفظ نكرده است. نه با علي كريمي كنار آمد نه با مجيد صالح و نه با علي منصوريان. كي‌روش اخلاق خاصي دارد كه هركسي كنارش دوام نمي‌آورد. در مدت‌زمان حضور كي‌روش كدام مربي ما توانسته كنار او رشد كند تا بعد از او كمك حال فوتبال ملي شود؟ كي‌روش هيچگاه دلش براي فوتبال ما نسوخت و نمي‌سوزد و به زودي خواهد رفت و پس از رفتنش خواهيد ديد كه نقدهاي من و امثال من بي‌دليل نبوده و چه كلاه گشادي سر فوتبال ايران رفته است. حالا بيايند براي او تيتر درشت بزنند كه تيم ملي را جوان كرده است. اما خيلي‌ از كارها را هم انجام نداده است.
   زماني كه اوفارل در ايران بود چه مربي در كنار او رشد كرد؟
حشمت مهاجراني. اوفارل در سال 1974 يك قرارداد دو ساله بست. وقتي درسال 1976 قراردادش تمام شد جشني باشكوه در هتل هما گرفتند و آنقدر رابطه‌اش با بازيكنان خوب بود كه حتي بعد از رفتنش بازيكنان با او در ارتباط بودند ما 5 ماه بعد قهرمان بازي‌هاي آسيايي شديم و سپس جام ملت‌ها را برديم و به المپيك صعود كرديم. الان 40 سال از آن تاريخ مي‌گذرد ولي ما هنوز نه توانسته‌ايم قهرمان آسيا شويم و نه به المپيك صعود كنيم. اوفارل به عنوان يك مربي درجه يك و طراز اول آنچنان نگرش به فوتبال را در نگاه ما بازيكنان تغيير داد كه تا چندين سال بعدش هر روز فوتبال ايران يك پديده رو مي‌كرد و حركت مثبت رو به جلو داشت. در نهايت ما با برنامه‌ريزي و تيزهوشي مهاجراني و درس‌هاي اوفارل نتيجه گرفتيم.
   كي‌روش بدون ترديد تاثيرگذاري فني در تيم ملي فوتبال ايران داشته است. در بعد فني بازيكنان به يك نظم دفاعي در برابر تيم‌هاي هجومي دست پيدا كردند و تيم ملي با برنامه‌هاي كي‌روش سخت گل مي‌خورد. اما خيلي‌ها هم معتقد هستند كه اين دستاورد بعد از چيزي حدود چهار پنج سال حضور در ايران كافي نيست.
قبول دارم ما نظم دفاعي پيدا كرديم. ولي يك سوال آيا ما در بازي با تيم‌هاي معمولي آسيا نيز بايد دفاعي كار كنيم؟ مثلا مي‌گويند ما آقاي آسيا هستيم و تيم درجه يك و اول اين قاره محسوب مي‌شويم. بايد به تساوي در برابر تركمنستان و عراق و عمان خوشحال باشيم؟چرا در برابر تيم‌هاي معمولي هم تيم ايران يك بازي تاخيري و دفاعي انجام مي‌دهد؟ دليلش را من به شما مي‌گويم. معلوم است آقاي كي‌روش از باخت در آسيا مي‌ترسد. در زمان ما قبل از جام جهاني با آرژانتين 1 بر 1 مساوي كرديم و همان تيم ملي آرژانتين قهرمان جهان شد. در جام جهاني 1978 اگر ما پرو را مي‌برديم بالا مي‌آمديم. درست مانند بازي ايران و بوسني، اما شما آن بازي را نگاه كنيد. درست است چهار گل خورديم كه دو گل از روي نقطه پنالتي بود ولي چندين موقعيت مسلم را هم از دست داديم. سيستم ما در آن بازي 3-3-4 بود و براي بردن به ميدان رفتيم ولي نشد. در جام جهاني برزيل و بازي با بوسني كه من همراه محمد پنجعلي در برزيل حضور داشتيم همان تركيب تيم ملي در برابر آرژانتين به ميدان آمد. درست در بازي‌اي كه ما نياز به پيروزي داشتيم كي‌روش همان تركيب دفاعي را به زمين فرستاد. من تا تركيب بازيكنان ايران را ديدم به اطرافيان گفتم سه الي چهار گل خواهيم خورد.
    به نظر شما جوانگرايي كنوني كي‌روش در تيم ملي پشتوانه‌سازي خوبي براي تضمين موفقيت‌‌هاي آينده تيم ملي نيست؟
كي‌روش چاره‌اي جز اين نداشت. نمي‌توانست با آن بازيكنان پا به سن گذاشته دوباره نتيجه بگيرد و از سوي ديگر لژيونرهاي ما هم ديگر كيفيت سابق را نداشتند. مثلا بازيكني مثل مسعود شجاعي ديگر نبايد به تيم ملي دعوت شود. اما نكته جالب اينجاست كه انگار يكسري از همين بازيكنان حاشيه امن دارند و با هر سليقه‌اي و در هر مقطعي دعوت مي‌شوند. در ضمن امروز يك‌سري هم هستند كه براي جام جهاني 2018 سن‌شان بالا مي‌رود و شايد ديگر كيفيت امروزي را نداشته باشند. در زمان ما تيم ملي فقط به تيم اصلي محدود نبود. در كنار تيم ملي اصلي يك تيم ملي شماره دو نيز تشكيل شده بود كه حتي يادم هست در شيراز تيم ملي عربستان را 1 بر صفر برد. كي‌روش مي‌توانست با نگاه بهتر به ليگ ايران يك تيم دوم هم داشته باشد تا لااقل بتواند از آن تيم در مواقع ضروري به تيم اصلي بازيكن تزريق كند. اما اين آدم با خيلي‌ها وارد دعوا شده و لجاجتش باعث شده خيلي‌ها از او برنجند.
     مي‌توانيد مثال بزنيد؟
سيد مهدي رحمتي! اين روزها مهدي رحمتي به درد تيم ملي مي‌خورد.
    اما او هم براي جام جهاني بعدي قطعا شايد از نظر سني پيرترين بازيكن تيم ملي باشد و ديگر كيفيت اين روزهاي خود را نداشته باشد. اين تحليل خودتان هم هست.
دروازه‌باني فرق مي‌كند. امثال بيرانوند و حقيقي هنوز به تجربه لازم نرسيده‌اند و ممكن است با يك اشتباه تيم را از رسيدن به جام جهاني محروم ‌كنند. البته من نمي‌گويم اين دو بد هستند، بلكه منظورم اين است كه هنوز زمان زيادي وقت لازم دارند تا بيشتر ياد بگيرند. نبايد زود آنها را اشباع كنيم. اگر رحمتي خطايي كرده بود كي‌روش براي حفظ منافع ايران هم شده بايد او را مي‌بخشيد ولي انگار حواس او به ترانسفر امثال حقيقي است و وقتي براي فكر كردن به رحمتي ندارد! كي‌روش هنوز دارد نان اشتباه بازيكن دفاع تيم ملي كره و موقعيت‌سنجي قوچان‌نژاد را مي‌خورد. شما ببينيد رابطه او با كميته فني هم رابطه مناسبي نيست. كميته فني از او حساب مي‌برد و تازه در اين شرايط هم او براي كميته فني پشيزي ارزش قايل نيست. اخلاق حلقه گمشده برخورد كي‌روش با مردم ايران است. حضور كي‌روش براي فوتبال ايران هيچ ثمري ندارد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون