گزارش «اعتماد» از تازهترين تاكتيك رييس فدراسيون فوتبال براي گرفتن مجوز حضور در انتخابات
رايزني كفاشيان براي يك امضا
حسين قهار/ كمتر از سه ماه ديگر انتخابات فدراسيون فوتبال برگزار ميشود؛ انتخاباتي كه بزرگترين علامت سوالش، حضور علي كفاشيان در ميان ثبت نامكنندگان براي احراز پست رياست خواهد بود. جايي كه او در شرايط عادي صلاحيت حضور در آن را ندارد؛ دليل: بازنشستگي!
امروز براي رييس تنها يك راه براي حضور سه باره در انتخابات وجود دارد؛ مجوز رسمي هيات دولت با امضاي رييسجمهور!
در چنين شرايطي يك سوال بزرگ ذهن اهالي فوتبال ايران را به خود معطوف ميكند؛ اينكه رييسجمهور به شكل رسمي به كفاشيان اجازه حضور در انتخابات را خواهد داد يا نه! توجه به اين نكته سرنوشتسازكه صدور مجوز از سوي دولت، برابر خواهد بود با رياست سهباره كفاشيان در فدراسيون، ضروري است. شايد به همين دليل است كه نفر اول فوتبال ايران اخيرا همه كار كرده تا با نزديك شدن به افراد مختلف در بدنه دولت بتواند مقدمات صدور اين مجوز را فراهم كند.
اما تلاشهاي اين مدير در هفتههاي گذشته براي حل مشكلات پيش رو چه بوده است؟ آن هم پس از اينكه شنيده شد او موفق به ديدار خصوصي با رياستجمهوري نشده است!
«اعتماد» در اين گزارش به بررسي زواياي پنهان اتفاقات و جرياناتي خواهد پرداخت كه تاثير مستقيم روي سرنوشت انتخابات اسفندماه و مهندسي آراي مجمع فدراسيون دارد.
وقتي پاي «صندلي رياست» در ميان باشد، رييس فدراسيون براي «بقا» بر مسند قدرت حمايت مردم، اهالي فوتبال و در نهايت مديران ارشد كشور را بايد در كنار خود داشته باشد. حالا شما فكر كنيد كه مديري مثل علي كفاشيان نه با اقبال عمومي روبه رو است و نه اهالي فوتبال خواهان ادامه فعاليتش هستند و نه حمايت دولت را در كنار خود دارد. در چنين شرايطي تنها دلخوشي رييس آراي افرادي در مجمع است كه به واسطه انتصابشان در پستهاي مختلف (به ويژه رياست هيات فوتبال استانهاي مختلف) تابع دستورات او هستند. البته او حمايت بسياري از رسانهها را هم با خود همراه كرده تا در مواقع ضروري صداي مخالفان آنطور كه بايد از تريبونهاي پرمخاطب به گوش كسي نرسد و هم اينكه برنامههاي انتخاباتي و شعارهاي مديريتياش پيرامون «آينده درخشان» فوتبال بازتابي ويژه داشته باشد.
از نظر برخي اين اتفاقات و تلاشها «اصول دموكراسي» در فوتبال ايران را نقض ميكند، چرا كه تمام آن كانديداهايي كه برنامه ثبتنام در انتخابات فدراسيون را در سر دارند، بدون هيچ ترديدي قدرت رقابت با اين جريان را نخواهند داشت و در ظاهر در مقابل كفاشيان از پيش بازنده خواهند بود. اين مساله اصليترين ابهام در سناريو و جرياناتي مربوط به انتخابات اسفندماه فدراسيون فوتبال است كه اين روزها به دغدغه بزرگ مسوولان و مخاطبان دلسوز فوتبال تبديل شده است.
علي كفاشيان تعيينكنندهترين نقش را در انتخابات اسفند خواهد داشت. واقعيتي كه وجود دارد و در شرايط فعلي هم هيچ كسي توان مقابله با آن و شكستن ائتلاف حاميان با رييس را ندارد. نفر اول فوتبال ايران هشت سال است كه بر مسند قدرت تكيه زده و در تمام اين سالها توانسته اكثريت و بيش از 50 درصد از راي مجمع عمومي فدراسيون فوتبال را با خود به همراه داشته باشد. روند انتخابات هياتهاي استانها در سالهاي گذشته به شكلي پيش رفته كه نفراتي روي كار آمدهاند كه به صورتي خودجوش ارتباطي نزديك با رييس دارند و شايد به همين دليل است كه علي كفاشيان بارها و بارها در مصاحبههايش اعلام كرده كه خيالش بابت مجمع فدراسيون فوتبال راحت است و حمايت اكثريت اعضا را با خود دارد. به همين دليل همه ميدانند كه اگر كفاشيان براي انتخابات فدراسيون فوتبال ثبت نام كند و براي اين حضور مجوز هم بگيرد، بدون هيچ ترديدي در انتخابات برنده خواهد شد و اين تحليلي است كه مخالفان و موافقان روي آن اتفاق نظر دارند. اگر از اين نقش تعيينكننده كفاشيان در معادلات قدرت و مهندسي انتخابات بگذريم، باز هم بايد يك بعد ديگر از نقش تاثيرگذار او را براي روايت اتفاقات چند هفته اخير بررسي كنيم. كفاشيان كه به تازگي به عنوان نايبرييس كنفدراسيون فوتبال آسيا انتخاب شده براي حفظ اين جايگاه خود نياز مبرم به اين مساله دارد كه چهارسال ديگر در فوتبال ايران پست داشته باشد. به اين ترتيب اگر به دليل بازنشسته بودن علي كفاشيان نتواند در انتخابات حضور پيدا كند، سبد راي خود را در اختيار مديري همسو با خودش قرار خواهد داد تا رييس بعدي هم حداقل فرد نزديك به خودش باشد!
نفر اول فوتبال ايران اخيرا تلاشهاي زيادي داشته است تا بتواند با رياستجمهوري درباره آينده فوتبال جلسهاي هرچند كوتاه برگزار كند. همه آنهايي كه او را از نزديك ميشناسند به خوبي ميدانند كه كفاشيان بر خلاف ظاهر خندهرويش، فوقالعاده باهوش است و از شكافها و اختلافات مديريتي در سطح كلان ورزش كشور هميشه نهايت استفاده را براي خروج از بحران كرده است. ديگر هنر كفاشيان در تمام سالهاي گذشته اين بوده كه با شعارهاي «دوستداشتني» به خوبي اذهان عمومي متمركز روي مشكلات فوتبال را مديريت ميكند. بهطور مثال اخيرا نايبرييس ايراني AFC صحبت از آمادگي ايران براي كسب ميزباني جام ملتهاي آسيا 2023 كرده است و برخي خبرگزاري و سايتها هم مانوري چشمگير روي اين «شعار» او دارند. رييس در شرايطي اين وعده را به مردم و رسانهها داده است كه چندي پيش هم خبري در رسانهها منتشر شد مبني بر اينكه او به برخي نزديكان دولت پيغام داده اگر رييسجمهور مجوز حضورش در انتخابات فدراسيون را صادر كند، با توجه به شانس بسيار بالاي شيخ سلمان براي تصدي كرسي رياست فدراسيون بينالمللي فوتبال (فيفا)، با توجه به حمايتها و ارتباط خوبي كه با روساي فدراسيون فوتبال كشورهاي عضو AFC دارد، ميتواند رييس بعدي كنفدراسيون فوتبال آسيا شود، منتها دولت هم بايد حمايت ويژهاي از او براي رسيدن به اين كرسي بزرگ انجام دهد. كفاشيان در گذشته هم و درست در زماني كه رسانهها و مجمع و وزارت ورزش و كميسيون اصل نود روي ابهامات به وجود آمده در صورتهاي مالي مجموعه دست گذاشته بودند، با وعده پيروزي ايران در كسب ميزباني جام ملتهاي آسيا 2019 به خوبي از فشار انتقادها عليه خودش كم كرد ولي در نهايت اين امارات بود كه به عنوان ميزبان انتخاب شد.
اين اتفاق هنوز از ياد مسوولان ارشد ورزش كشور نرفته است. تا جايي كه عبدالحميد احمدي، معاون فرهنگي وزارت ورزش و جوانان هم روز گذشته رسما مصاحبهاي تند عليه ادبيات شعاري كفاشيان انجام داد و گفت: « كسب ميزباني جام ملتهاي آسيا لابي قويتري ميخواهد. در واقع موافقت داخلي براي كسب ميزباني اين رقابتها به تنهايي كفايت نميكند و بايد رايزنيها در سطح بينالمللي باشد تا نظر طرف مقابل در كنفدراسيون فوتبال آسيا نيز در اين خصوص جلب شود. مگر ما براي ميزباني جام ملتهاي آسيا 2019 حمايتهاي لازم را از فدراسيون فوتبال انجام داديم، چه اتفاقي افتاد؟ در همين زمينه حتي سال گذشته جلسات متعددي را در وزارت ورزش برگزار كرديم اما در نهايت هيچ اتفاقي نيفتاد و ميزباني به امارات رسيد» بررسي صحبتهاي معاون وزير ورزش نشان خواهد داد كه مسوولان ارشد ورزش كشور ديگر حاضر به همكاري نزديك با علي كفاشيان نيستند و اعتمادي به مصاحبههاي او ندارند.
چند ماهي ميشود كه خبرهايي درباره احتمال تغييرات مديريتي در بدنه اجرايي وزارت ورزش و جوانان و روي كار آمدن يك وزير ورزش جديد در محافل ورزشي شنيده ميشود كه هنوز به صورت رسمي از سوي دولت تاييد يا تكذيب نشده است. اما بدون ترديد جدايي محمود گودرزي از وزارت ورزش ميتواند يك اتفاق خوب براي علي كفاشيان باشد. به هر صورت ديگر همه ميدانند كه كفاشيان و گودرزي هيچوقت رابطه خوبي با هم نداشتهاند و وزارت ورزش كنوني خواهان پايان فعاليت كفاشيان در فدراسيون است. نكته قابل توجه اين است كه اخيرا رييس فدراسيون فوتبال با مراجعه به نهاد رياستجمهوري ملاقاتهايي با مسوولان دولتي براي جلب حمايت آنها داشته است. اما ذكر اين نكته ضروري است كه كفاشيان براي نزديك شدن به دولت از لابي وزارت ورزش و جوانان استفاده نميكند چون خوب ميداند كه محمود گودرزي به هيچ عنوان حاضر نيست براي او از دولت مجوز حضور در انتخابات فدراسيون فوتبال را بگيرد. به همين ترتيب طبق اخبار منتشر شده در رسانهها كفاشيان اخيرا با كمك بعضي اعضاي هيات رييسه فدراسيون ارتباطهايي با بعضي مديران نزديك به نهاد رياستجمهوري گرفته است و موضوع مجوز حضورش در انتخابات و بعد از آن حمايت براي رياست AFC را با آنها در ميان گذاشته است؛ مسالهاي كه اتفاقا به گوش مقامات وزارت ورزش هم رسيده است و طبيعتا با دلخوري آنها همراه شده است. البته بايد روي اين مساله توجه جدي داشت كه مسوولان دولت تاكنون هيچ واكنشي به اتفاقات مديريتي فوتبال از خود نشان ندادهاند اما تلاشهاي مديريت كنوني در جهت جلب حمايت شخص رييسجمهور بوده است.
نقش منفعل وزارت ورزش و جوانان در مقابل مشكلات مديريتي فوتبال ايران يكي از انتقاداتي است كه از عملكرد محمود گودرزي و همكارانش ميشود. وزارت ورزش آنطور كه بايد، روي عملكرد فدراسيون فوتبال نظارت و تاثيرگذاري نداشته است و در شرايط كنوني هم توان دخالت در امور فدراسيون را ندارد. در چنين شرايطي اخبار منتشر شده در رسانهها به خوبي نشان ميدهد كه مديريت حاكم در فوتبال ايران با ناديده گرفتن نقش وزارت ورزش در تلاش است تا ضمن نزديك شدن به رييسجمهور با دادن شعار رياست AFC يا ميزباني جام ملتهاي آسيا، از رييسجمهور مجوز حضور در انتخابات را بگيرد. در چنين شرايطي وزارت ورزش هنوز سكوت اختيار كرده و معلوم نيست كه دولت براي آينده فوتبال ايران كه با مشكلات عديدهاي از نظر مديريتي روبهرو است چه سياستي در نظر خواهد گرفت. هر چند كه كفاشيان اين توان را دارد كه اگر خودش هم نتوانست بيايد، كاري كند تا گزينه نزديك به خودش جانشين او شود اما به نظر ميرسد او يك برگ برنده هم در دست خود داشته باشد. تصميم او براي ثبت نام در انتخابات قطعي و جدي است و اين اتفاق خواهد افتاد. با اين وجود اگر وزارت ورزش و جوانان رسما به دليل بازنشستگي با حضورش در انتخابات مخالفت كرد، شايد؛ تاكيد ميكنيم كه «شايد» با اصلاحات انجام شده روي اساسنامه فدراسيون فوتبال، نقش وزارت ورزش از مجمع فدراسيون به كمترين حد خود برسد و اين ضربه آخر و كاري مديريت كنوني به مخالفت وزارت ورزش با حضور كفاشيان در انتخابات فدراسيون فوتبال باشد. مديريت فوتبال ايران در ماههاي آينده آبستن حوادث عجيب و غريبي خواهد بود.