دانشجويان از وعدههاي رييسجمهور و ميزان عملي شدن آن در دانشگاهها به «اعتماد» ميگويند
يادم ميآيد كه گفت فضاي دانشگاه باز ميشود
زهرا چوپانكاره/ بعضيها چند ثانيهاي صبر ميكنند، بعضيها بلافاصله جواب ميدهند. دانشجوها وعدههاي روحاني و شعارهايش را تا آنجايي كه به دانشگاه مربوط ميشود خوب به خاطر دارند. امروز 16 آذر و روز دانشجو است. از اواخر هفته پيش موجي از خبرهاي مربوط به حضور چهرههاي مختلف سياسي در دانشگاههاي كشور منتشر شد، از رييسجمهور گرفته تا محمدرضا خاتمي، از سعيد جليلي گرفته تا مهرداد بذرپاش. در اين ميان دانشجويان نه تنها در تهران كه در ساير دانشگاههاي كشور از وعدههاي روحاني در آغاز به كار دولتش ميگويند و آن وعدهها را با آنچه هر روز در فضاي دانشگاه تجربه ميكنند به مقايسه ميگذارند. دانشجوياني كه معتقدند فضاي امروز هنوز فاصله زيادي دارد با آنچه در سخنرانيهاي پر شور رييسجمهور وعده داده شده بود.
دانشگاه شهيد بهشتي شايد كمتر از ساير دانشگاههاي اصلي پايتخت درگير هياهوي معمول دانشگاهها باشد. بيتا، دانشجوي كارشناسي حقوق اين دانشگاه ميگويد به همين دليل است كه يك سري از مشكلاتي كه ساير دانشجويان به آن اعتراض داشتند در اين دانشگاه چندان حس نشده است: «از صحبتها و وعدههاي رييسجمهور نكته خاصي به ياد ندارم اما يادم هست كه ميگفت فضاي دانشگاه آزادتر ميشود. من در دولت قبل دانشجو نبودم اما ميدانم دانشگاه شهيد بهشتي چون مثل اميركبير و دانشگاه تهران و... آنقدر فضاي سياسي نداشته، از برخي تبعات منفي دولت قبل مثل اخراج اساتيد دور بوده و براي همين كلا فضاي باثباتتري داشته است. » بيتا معتقد است كه براي دانشجويان شهيد بهشتي بيش از اينكه آمد و رفت دولتها تاثيرگذار باشد، حس و حال خود دانشجويان تعيينكننده است: «ميدانم در دوره قبل مثلا انجمن اسلامي دانشگاه خيلي فعال نبوده و حالا فعال شده است اما به نظرم اين بيشتر به دليل ورود دانشجويان فعالتر به اين انجمن است. البته اين را هم ميتوانم بگويم كه شايد در دورههاي قبل دانشجويان به دليل فشارهايي كه فكر ميكردند وجود دارد انگيزهاي براي فعاليت ندارند و حالا با تغيير فضا حال و حوصله بيشتري براي فعاليت دارند چون آن پيشزمينههايي كه قبليها با آن سر و كله ميزدند را ندارند.» بيتا ميگويد اگر روز 16 آذر پشت تريبون فرصت داشت تا با رييسجمهور صحبت كند از او ميخواست كه در مورد احترام بيشتر به دانشجويان كاري انجام دهد. درست نقطه مقابل دانشگاه شهيد بهشتي، دانشگاه علامه ايستاده است، دانشگاهي كه نخستين تغيير مديريتي وزارت علوم دولت يازدهم در آن روي داد و با رفتن صدرالدين شريعتي موجي از شادي در ميان دانشجويان ايجاد كرد. حالا با گذشت بيش از دو سال از تغيير مديريتي، امين، دانشجوي علوم سياسي اين دانشگاه ميگويد كه دانشجويان و به خصوص فعالان دانشجويي بيش از هر زمان ديگري خسته و نااميد شدهاند: «يادم ميآيد آقاي روحاني گفت فضاي دانشگاه باز ميشود، اساتيد اخراجي و دانشجويان ستارهدار به دانشگاه بازميگردند و البته خيلي هم روي استقلال دانشگاهها تاكيد داشت. ما در عمل اينها را نديديم. » امين تحولات رخ داده در دانشگاهها را بيشتر وابسته به رياست دانشگاهها ارزيابي ميكند تا وزارت علوم. به گفته او برخلاف دانشگاه تهران، اميركبير و تاكيد ميكند «حتي برخلاف شهيد بهشتي و خواجه نصير» هيچ تغييري در دانشگاه علامه حاصل نشده است به جز يك تغيير: «تنها تفاوت اين است كه اگر ما يك سري از فعاليتها را در دولت احمدينژاد انجام ميداديم از دانشگاه اخراج ميشديم، حالا فقط اخراج نميشويم اما در عمل هيچ كاري هم نميتوانيم از پيش ببريم. رييس دانشگاه علامه مدام روي «آرامش» تاكيد ميكند و حالا علامه دارد از شدت آرامش تبديل به گورستان ميشود. » به گفته اين دانشجوي علامه اصلاح ساختار آموزشي هم از آنجايي كه همچنان اكثر اساتيد سرشناس اخراج شده از دانشگاه بازنگشتهاند نميتواند روند رو به رشدي داشته باشد. او در مورد استقلال دانشگاه هم معتقد است: «معناي استقلال دانشگاه نبايد اين باشد كه رييس دانشگاه هر كاري خواست بكند. وزارت علوم بايد توان اين را داشته باشد كه بر اجراي چارچوبهاي قانوني دانشگاه نظارت داشته باشد. » خواسته امين از روحاني اين است: «ما هر كاري كه ميخواهيم انجام دهيم ميگويند فشار روي ما زياد است، اگر واقعا اينقدر فشار نهادهاي بيروني روي دانشگاه است اين فشار را كم كنيد، اگر نه يك نهاد نظارتي بگذاريد تا اينقدر دانشگاه وجهالمصالحه قرار نگيرد. دانشگاه علامه چرا بايد اين همه با دانشگاه اميركبير متفاوت باشد؟»
دور از پايتخت
«يادم ميآيد رييسجمهور گفت فضاي امنيتي از دانشگاهها برداشته ميشود. من سال 91 دانشجو شدم، آن موقع جو امنيتي خيلي شديد بود. اما حالا فضا بهتر شده اما آن وعده كاملا محقق نشده است. » مهدي، دانشجوي فيزيك دانشگاه چمران اهواز معتقد است كه هنوز نه تنها دانشگاه و وزارت علوم بلكه كل دولت يازدهم بيش از آنكه بايد در برابر فشارهاي بيرون دانشگاه انعطاف نشان ميدهد. مطالبه مهدي از رييسجمهور اين است كه «به نظرم اولويت دولت آقاي روحاني سياست خارجي است و نه اجتماعي و فرهنگي. من از رييسجمهور ميخواهم كه به آزادي و باز شدن بيشتر فضاي دانشگاهها توجه كند.»
پيش از شروع سال تحصيلي خبر تاسيس رشته زبان و ادبيات كردي در دانشگاه كردستان بازتاب زيادي داشت، موفقيتي كه از نظر خيليها يكي از دستاوردهاي حضور روحاني در شوراي عالي انقلاب فرهنگي بود. از نظر پويا، دانشجوي رشته برنامهريزي شهري اين دانشگاه متفاوت است: «12 سال بود كه بهشدت تاسيس رشته زبان و ادبيات كردي دنبال ميشد و شرح درسش در دولت قبل تصويب شد. اين را من به پاي آقاي روحاني نميگذارم چون به نظرم اگر ايشان هم نبودند روند تاسيس رشته طي شده بود. در واقع در دانشگاه ما در هيچ حوزهاي اتفاق خاصي كه ناشي از دولت يازدهم باشد رخ نداده است. يادم ميآيد رييسجمهور گفت فضاي دانشگاه جاي دوربين و دورباش نيست، ما همچنان منتظر تحقق اين شعار هستيم. » پويا معتقد است كه استان كردستان و به تبع آن دانشگاه كردستان به دليل حساسيتي كه روي استانهاي مرزي وجود دارد بيشتر از ساير نقاط كشور فشارها را احساس ميكنند و اين فضا باعث شده تا دانشجويان هم دلسرد شوند آنقدر كه حتي پيش از ماه محرم به هنگام برگزاري همايش موسيقي اقوام در دانشگاه ديگر حتي شوقي براي رفتن به اين برنامه را هم نداشتند. دانشجوي دانشگاه كردستان از رييسجمهور ميخواهد كه تحقق منشور حقوق شهروندي واقعي در دانشگاه را پيگيري كند: «90 درصد مطالبي كه در منشور فعلي بيان شده است علمي و آموزشي است كه براي كارهاي معمول دانشجويان بايد چه كنند، در صورتي كه حقوق شهروندي دانشجويان بايد به آنها حقوق قانوني آنها را يادآوري كند، بگويد كه آزادي بيان دارند، بگويد كه چه فعاليتهايي در دانشگاه ميتوانند داشته باشد. »
«يادم ميآيد كه رييسجمهور در مورد بازگشت دانشجويان ستارهدار به دانشگاه حرف زد. در دانشگاه ما چنين مسالهاي نبود اما از دوستانم در ساير دانشگاههاي شنيدهام كه مشكل ستارهدارها هنوز باقي است. » مرتضي، دانشجوي پرستاري دانشگاه علوم پزشكي بيرجند به غير از وعدههاي رييسجمهور به نكاتي اشاره ميكند كه در وعدهها گنجانده نشد اما بايد در مورد آن فكري شود، يكي از مهمترينشان تفاوتهاي موجود ميان دانشگاههاي تهران با دانشگاههاي شهرستان است: «به خوبي اين تفاوتي كه ميان امكانات دانشگاهي وجود دارد را حس ميكنيم. فضاي آموزشي اين دانشگاه خيلي كم است، سه هزار دانشجو فقط يك آمفي تئاتر با ظرفيت 200 نفر دارند. رشتههاي مختلف به دانشگاه اضافه شده بدون اينكه فكري براي فضاي فيزيكي شود. مگر ساختن چند تا كلاس چقدر هزينه دارد كه در تهران ميشود و براي ما نميشود؟» مرتضي كه از سال 91 وارد دانشگاه شده است ميگويد كه مهمترين مطالبهاش تغيير در هرم مديريتي فرهنگي- دانشجويي دانشگاه خودشان است: «توي بيمارستانها با دختران دانشجو به خاطر نوع پوشش برخوردهاي خيلي بدي ميشود، شوراي صنفي اجازه تشكيل ندارد و براي همين نميشود مشكلات خوابگاهها را درست پيگيري كرد.» دانشجوي دانشگاه بيرجند از رييسجمهور ميخواهد كه براي تغيير فضاي دانشگاه بكوشد، تغيير كه دانشجويان به آن دل بسته بودند: «زمان احمدينژاد ميدانستيم كه نميشود كاري كرد ولي اين دوره اميد داشتيم، اميدي كه دارد نا اميد ميشود.»