آموزش و پرورش ما و تجربههاي جهاني
شهين دخت ميان دشتي٭
تاريخ را كه ورق ميزنيم و گذشته جوامع را مرور ميكنيم بهرغم اينكه با تفاوتهاي شگفتانگيز مواجه ميشويم به اشتراكات عميق و گسترده بشري نيز ميرسيم؛ اشتراكاتي كه ريشه در طبيعت و خلقت مشترك انسانها دارد.
در نمودار تاريخ بشري وقتي به عقبتر برميگرديم پس از اينكه در ميانه تاريخ به اوج تفاوتها و اختلافها ميرسيم و از قله اين نمودار عبور ميكنيم وعقبتر ميرويم ميبينيم اشتراكات بيشتر و شباهتها نزديكتر است اين همان بازگشت به نقطهاي است كه بشر مبتني بر طبيعت و خلقت مشترك زندگي ميكرده است و هر قدر كه جلوتر آمده و از اشتراكات طبيعي فاصله گرفته و خواسته است با تسلط و تحول در طبيعت به نيازهاي فراتر خود پاسخ دهد، تفاوتها و اختلافها عميق و گسترده شده و به اوج خود رسيده است.
بحرانها و مشكلات بشر كه در نتيجه اين تفاوتهاي فلسفي، عقيدتي و نظري ايجاد شد در سير بعدي انسانها را به اين سمت سوق داد كه براي زندگي بهتر و آرامتر بايد به فهم و ادراك مشتركي از جهان و انسان دست يافت تا صلح و آرامش به دست آيد. انديشههاي مبتني بر حقوق بشر و همسويي و هماهنگي جهاني به اين منظور مورد توجه قرار گرفت و رفتهرفته از اوج اختلافها و تفاوتها فاصله گرفت و به سوي اشتراك منافع و ديدگاه حركت كرد كه شكلگيري سازمانهاي جهاني و ساختارهاي بينالمللي نتيجه اين سمت و سو بوده است.
هرچند امروز در برخي از نقاط جهان به ويژه خاورميانه اختلافهاي عميق و شكافهاي گسترده جهان را ناامن كرده است اما گويا به نظر ميرسد اين بخش ناهماهنگ با سير جهاني نيز آخرين فورانهاي آتشفشان خود را نشان ميدهد و گدازههاي انباشت شده از دوران جهالت را بيرون ميريزد تا سپس همسو با سير جهاني در مسير صلح و آرامش و توسعه و پيشرفت و آزادي و دموكراسي وحقوق بشر قرار گيرد.
يكي از سرفصلهاي مشترك علاوه بر واقعيتهاي سياسي و اقتصادي و فرهنگي كه بشر را در اين مسير قرار داده است، اشتراك در ضرورتها و الزامات يك نظام آموزشي حرفهاي و متناسب با انسانشناسي معطوف به توسعه همهجانبه و متوازن و پايدار جهاني است. به اين معنا كه اگر كودكان و نوجوانان در يك نظام آموزشي مبتني بر انساندوستي و متكي بر زندگي در جهاني مشترك و زيستن در يك كشتي با سرنوشت مشترك تربيت شوند و به جاي تقابل و تضاد در مدارس تعامل و آشتي آموزش داده شود و به جاي مرزبندي و ديوار كشيدنها بر اشتراكات انساني تاكيد شود بيترديد جهاني بهتر خواهيم داشت.
تجربه جهاني در زمينه آموزش و پرورش پيش چشم ما است وارتباط آن با توسعه و پيشرفت اثبات شده و آشكار است؛ ارتباطي كه تاكيد دارد مهمترين سرمايه براي توسعه و پيشرفت سرمايه انساني است و مهمترين عامل رشد و توسعه اين سرمايه برخورداري از يك نظام آموزشي با شاخصهاي علمي و متكي بر يافتههاي علوم تربيتي است.
البته اين به آن معنا نيست كه جهان امروز به يك نسخه واحد براي نظام آموزشي رسيده است بلكه به اين معنا است كه تجربه جهاني به ما نشان ميدهد كه كدام نسخهها محكوم به شكست شده و كدام نسخهها درمان درد بشري است. لذا تطبيق نظام آموزشي ما با ساير نظامهاي آموزشي ميتواند براي مسوولان و دستاندركاران مفيد و موثر باشد.
٭مسوول گروه صفحه مدرسه «اعتماد»