عربستان چگونه رام ميشود؟
نجات بهرامي / بيرون آمدن عربستان از لاك محافظهكاري سنتي و تبديل شدن آن به كشوري فعال در عرصه مناقشات بينالمللي و منطقهاي، طبيعتا باعث اصطكاك منافع و ايجاد همپوشاني در مناطق نفوذ با ايران شده و در آينده هم خواهد شد. ظاهرا حاكمان جديد عربستان از ايفاي نقش پدر معنوي كه دههها از سوي اين كشور دنبال شده، رضايت ندارند و البته اين كشور خروج از چنين وضعيتي را در همان روزهايي كه بهار عربي خوانده ميشود، كليد زده بود. نگاهي به تحركات و مواضع عربستان در اين سالها نشان ميدهد كه اين كشور حاضر نيست ايران را به عنوان قدرتي منطقهاي بپذيرد و از هيچ اقدامي براي ضربه زدن به منافع ملي ما ابايي ندارد. با توجه به اين شرايط، خنثيسازي تحركات ديپلماتيك و رسانههاي عربستان و اقمار آن را ميتوان در موارد ذيل خلاصه كرد:
1- ايجاد كمپيني رسانهاي و تاكيد بر نقش فكري، فرهنگي و مالي اين كشور در گسترش و تقويت تروريسم و حمايت اين كشور از گروههاي بنيادگرا و تندرو: واقعيت اين است كه حتي متحدان غربي عربستان نيز بعد از 11 سپتامبر 2001 متوجه ارتباط تنگاتنگ ميان نفت سعودي و شبكههاي تندروي جهادي شده بودند و بعد از تشكيل داعش اين فرضيه آنها به يقين بدل شده است، اما فقدان آلترناتيوي هماهنگ با غرب در منطقه خاورميانه تنها مانع رويگرداني اين كشورها از عربستان بوده است. جنجال ناشي از سخنان جو بايدن، معاون رييسجمهور امريكا كه متحدان اين كشور در منطقه را پدر تروريسم ناميده بود، اگرچه با عذرخواهي وي موقتا فروكش كرد اما همانند تيري از كمان رها شده بود كه امكان بازگشت نداشته و واقعيت بزرگي را نمايان ساخته بود. در روزهاي اخير نيز با اعدام شيخ نمر افكار عمومي غرب و رسانههاي آنها بر نقش عربستان در نزاعهاي مذهبي صحه گذاشتند و اكنون بهترين فرصت است تا به شكلي شايسته و حسابشده و با ابزار ديپلماسي و رسانه، نقش مخرب عربستان در ايجاد نفرت مذهبي در منطقه و جهان را براي افكار عمومي تشريح كرد.
2- تلاش در جهت گسترش انسجام داخلي: از آنجايي كه تبليغات رسانههاي عربستان تا اندازه زيادي بر تبعيض ميان شيعيان و اهل سنت در ايران متمركز شده است و از اين طريق به دنبال انزواي ايران در ميان كشورهاي اسلامي است، رفع نگراني و تعامل مناسب با هموطنان و علما و نخبگان اهل سنت ميتواند اين ابزار را خنثي كند و حتي به اهرمي بر ضد عربستان تبديل شود كه يك روحاني معترض و بيگناه را اعدام كرد. از طرفي پويايي سياست داخلي و حضور احزاب و چهرههاي مختلف در انتخابات پيش رو ميتواند به اهرمي براي بدنامي عربستان در رسانههاي منطقه تبديل شود و حتي تحركات داخلي و خواستههاي دموكراتيك را در اين كشور باعث شود.
3- صيانت از دستاوردهاي سياسي و ديپلماتيك دولت عليالخصوص برجام: كاملا مشخص است كه رقباي منطقهاي ايران و در راس آنها عربستان تمايلي به عادي شدن روابط ايران و غرب نداشته و از هيچ كارشكني براي به بنبست كشاندن مذاكرات دريغ نكردند. مقامات اين كشور حتي خواهان حمله نظامي غرب به ايران و به قول خود كوبيدن سر مار بودند. ناگفته پيداست كه توافق هستهاي و رفع تحريمهاي اقتصادي تا چه اندازه براي عربستان و برخي اقمار منطقهاي آن گران تمام شده است. به همين خاطر تداوم تنشزدايي ايران و جامعه بينالملل در كنار سياستهاي نامعقولي كه عربستان در پيش گرفته است، ميتواند منجر به ارتقاي جايگاه ايران در منطقه و جهان و سقوط عربستان به ورطه انزوا و مشكلات داخلي شود.