• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3434 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۷ دي

لاريجاني رقيب نيست

ماجراي وحدت اصولگرايان با عدم پيوستن لاريجاني به اين جريان (البته تاكنون) را مي‌توان« وحدت اصولگرايي با پايداري» نامگذاري كرد. در اين وضعيت نگاه اصلاح‌طلبانه به اين اتفاق از درجه اهميت زيادي برخوردار است. رايزني‌هاي پشت پرده و جلساتي كه در ماه‌هاي گذشته در سكوت برگزار شد، نتوانست لاريجاني را وادار به قرار گرفتن زير سقفي كند كه جماعتي خاص در آن حضور دارند. كار حالا به جايي رسيد كه حداد عادل رسما از او مي‌خواهد نماينده خودش را در اصولگرايان معرفي كند. و آيت‌الله موحدي‌كرماني كه گفته: «آقاي لاريجاني اگر نماينده هم معرفي نكند با ما است.» و اگرچه حدادعادل مي‌گويد كه ناطق يك اصولگراست اما به طور قطع مي‌دانند كه ناطق آن شب قدر در حرم رضوي و شب مناظره را فراموش نكرده و مسببان آن را خوب مي‌شناسد.
صورت مساله اين است: آيا شوراي مركزي ائتلاف اصولگرايان را مي‌توان «تمام اصولگرايي» ناميد؟
پاسخ به اين سوال مي‌تواند نسبت اصلاح‌طلبي را با اين ائتلاف و همچنين تعيين وضعيت با لاريجاني و طيف معتدل اصولگرايي روشن‌تر كند. جرياني را كه ذيل اين عنوان جمع شده‌اند نمي‌توان يك‌دست و يكرنگ ديد. واقع‌بيني حكم مي‌كند كه اختلافات و تمايزات ميان آنها شناخته شود اما در عين حال جمع شدن‌شان گرد يك ميز را نيز از نظر دور نداريم. آنها را مي‌توان مانند طيفي ديد كه يك سر آن پايداري و سر ديگر آن اصولگرايي معتدل، اما درعين حال «ساكت» است. مهم‌ترين مولفه براي شناخت همه اين طيف‌ها نيز نوع نگاه‌شان به جبهه پايداري و يا كساني است كه رسما عضو پايداري نيستند، اما از نظر ماهوي هيچ اختلاف‌نظري با آنها ندارند. اين گروه به عمد و در سكوت، (حتي با عدول از درخواست اصلي‌شان مبني بر چسباندن آيت‌الله مصباح به جامعتين)، سبب اختلافات درون گروهي اصولگرايان شده‌اند.
وضعيت مشهود اين است كه تنها لاريجاني است كه حاضر نيست با تندروترين لايه اصولگرايي كنار هم قرار بگيرد. اما حدادعادل در ميانه ايستاده و تلاش مي‌كند دو سر طيف را به هم وصل كند. باهنر در كنار او قرار دارد و حتي موتلفه از آنها رد شده و در عمل به مدافع تفكر پايداري در ميان اصولگرايان تبديل شده است.
همين‌جا بايد اين نكته را تذكر داد كه سكوت اعضا و منسوبان به اين تفكر كه تنها انتخاباتي را مطلوب مي‌دانند كه بي‌رقيب و كم‌فروغ باشد، كاملا حساب شده است. حسينيان در انتخابات ثبت‌نام نمي‌كند. از رسايي و كوچك‌زاده چندان خبري نيست. جليلي در سكوت است. نبويان و روانبخش مصاحبه‌اي نمي‌كنند. از آقاتهراني و محصولي خبري نيست. تمام اينها به اين دليل است كه مانند «بچه‌اي آرام و مظلوم» در كنار اصولگرايان قرار بگيرند چرا كه به خوبي مي‌دانند در صورتي‌كه اصولگرايان راضي شوند از آنها جدا شده و به لاريجاني نزديك شوند، از دور خارج، و ناچارا اولين گروهي خواهند بود كه به سمت احمدي‌نژاد برگشته و آب توبه بر سر مي‌ريزند.
به باور من بخش بزرگي از اصولگراياني كه در اين ائتلاف حاضر هستند دل‌شان با لاريجاني اما زبان‌شان با ديگران است. چاره را در سكوت و رفتن تا ستون ديگر مي‌بينند. ترس بزرگي دارند از اين بخش كوچك اصولگرايي كه اتفاقا صداي بلندي دارند. قاليباف، محسن رضايي، ولايتي و حتي كساني چون احمد توكلي از اين جماعت كم ضربه نخوردند، اما به ناچار چشم‌شان را روي هم مي‌گذارند و «فعلا» سكوت مي‌كنند.
در اين وضعيت كاملا مشخص است كه چرا نبايد به لاريجاني به عنوان يك رقيب نگاه كرد؟ به اعتقاد من امروز لاريجاني تنها يك اسم نيست، اينجا يك روش است؛ روشي كه حاضر نيست حتي به قيمت قرارگرفتن در تيررس حملات، يك بار ديگر اجازه بركشيده شدن به كساني را بدهد كه در سياست به هيچ‌كس رحم نمي‌كنند. آنها كه ديگران را فقط مطيع خود مي‌خواهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون