اين جايزه آرزوي شاملو بود
جواد مجابي
خوشحالم كه يكي از نيات آقاي شاملو عملي شد، چون شاملو در طول زندگياش هميشه در كنار كارهاي فرهنگي گوشهچشمي هم به جوانان و حمايت از آنان و معرفي و سهيم كردن آنها در فرهنگي كه رو به آينده دارد، داشت.
در طول زندگياش بارها به مسائلي كه در عرصه سياسي و اجتماعي صورت گرفته، نه گفته است. يكي از نخستين «نه»هايي كه شاملو گفت، زماني بود كه از دفتر فرح خواستند به نويسندگان و شاعران پول بدهند. برخي به اين كار علاقهمند بودند. طبيعتا عدهاي از نويسندگان و شاعران آمدند و با شاملو صحبت كردند. شاملو دو روز فرصت خواست و بعد يادداشتي نوشت و گفت: اجازه بدهيد ما نان و آبگوشت خودمان را بخوريم و شعر خودمان را بگوييم. به قدرت حاكم نه گفته و در عين حال نترسيده كه گاهي به افكار عمومي دروغ نگويد؛ براي اينكه ما بايد مردم را دوست داشته باشيم ولي نبايد دنبالهروي آنها باشيم.
البته او فقط نه نگفت، آري هم گفت. زماني كه «كتاب هفته» را كه متصل به «كيهان» بود درميآورد. آن زمان گفت اين نشريه امكاني براي سخن گفتن است و من با استقلال خود ميآيم و اگر نشد كناره ميگيرم و اين كار را كرد. او در نشريات مختلف قلم زد. آريهاي شاملو به آزادي، صلح و دفاع از انسان است و البته اين در درازمدت نوسانهايي دارد.