فرهيختگان دور هم دوباره جمع شدند
علي باباچاهي
الان اگر كسي از من بپرسد كه چه احساسي دارم، خواهم گفت كه برگزيدگان اين جايزه توانستهاند طيفي از فرهيختگان اين سرزمين را بار ديگر در يك فضا دور هم گردآورند و من از اين بابت خوشحالم.
در اين جايزه يك هوشياري در نگاه داوران وجود داشته كه براي من تازگي داشت و آن اين بود كه نوعي تكثرگرايي در قضاوت شاعران به چشم ميخورد؛ به اين معنا كه ژانرهاي شعري مورد قضاوت قرار گرفتند. نمونه آن هم اينكه من و دوست سالهايم يعني شمس لنگرودي كه هر كدام در ژانري قرار داشته و تفاوتهايي داريم، آثارمان ديده شده و البته اين تفاوتهاست كه دنيا را قشنگ ميكند.
به نظرم چيزي به اسم نفر اول وجود ندارد. نفر اول يعني مولف خودمحور، داراي قدرت، پر از جزميت. مگر ما چقدر قدرت فراست و فرصت داريم كه مرزهاي لغزان را آنقدر بسنجيم كه فقط يك فرد را برگزيده كنيم. در واقع اين برگزيده كردن يك نفر هم چيزي نيست جز ستايش يكهتازي. به همين خاطر است كه من ميگويم كاش به جاي دو برگزيده اين جايزه پنج نفر به عنوان نفر اول معرفي ميكرد. حرف آخرم اين است كه حس ميكنم نوعي شبهپستمدرنيسم در پشت سر قضاوتكنندگان محترم اين جايزه ميبينم. پستمدرنيسمي كه اهل تساهل و مداراست. من بوي رايحه خوش پستمدرنيسم را در اين فضا و قضاوتها حس ميكنم.