گفتوگو با بهروز غريبپور درباره جشنواره فجر
اندر اهميت كاخ جشنواره
پيام رضايي / بهروز غريبپور قطعا يكي از حرفهايترين مديران و هنرمندان ايران محسوب ميشود. او علاوه بر حضور حرفه اي بهعنوان هنرمند، يكي از برجستهترين مديران فرهنگي هم به حساب ميآيد. غريبپور تجارب گوناگوني را در كارنامه حرفهاي خود دارد. نويسندگي فيلمنامه «دونده» در سينما، همچنين نويسندگي و كارگرداني اپراهاي عروسكي همچون «مولانا»، «حافظ»، «سعدي» و... از هنرمندان ايران هم شناخته ميشود. امسال بهروز غريب پور از طرف محمد حيدري، دبير جشنواره فيلم فجر به عنوان دبير كاخ جشنواره منصوب شده است. كاخ جشنواره تجربه تازهاي در برگزاري جشنوارهها در ايران است. با اينحال با حضور غريبپور همه منتظر فضايي متفاوت در كاخ جشنواره امسال هستند. در همين رابطه با او گفتوگو كردهايم.
شما امسال دبير كاخ جشنواره فيلم فجر هستيد. ضرورت وجود كاخ جشنواره چيست؟
اولا اين عنوان يك عنوان تازهاي در جهان جشنوارهها نيست. مثلا به جشنواره ونيز نگاه كنيد. اين جشنواره در يك جزيره كوچك برگزار ميشود كه محل برگزاري جشنواره هم هست. در اين جزيره يكي از ساختمانهاي قديمي را كه به معناي واقعي كاخ محسوب ميشود به اين كار اختصاص دادهاند. وقتي كه از كاخ صحبت ميشود منظور قابل رويتترين بخش جشنواره است. هم از نظر برگزاري مهمانيها هم از نظر برگزاري نمايش فيلم و هم از نظر رفت و آمد اصحاب رسانهها. يعني شما كلا در يك جا متمركز ميشويد. در غير اين صورت يك روز را به عنوان افتتاحيه و اختتاميه اعلام و جوايزي را اهدا كنيد و طبق روال معمول هم فيلمها را در سالنها نمايش بدهيد.
در هر حال از چند دوره پيش اين مفهوم در جشنواره رواج پيدا كرد. چرا پيشتر چنين دغدغهاي نبود؟
كاخ جشنواره محل رصد كردن تمام جشنواره محسوب ميشود و در اينجاست كه اين امكان را داريد، كار نامريي را كه طي ماههاي طولاني براي آن وقت صرف شده مريي كنيد. هم از نظر تفكر مديريتي، هم از نظر نوع تعامل با هنرمندان و كساني كه باعث شدند اين جشنواره به وجود بيايد، چه شركتكنندگان و چه مديران. بنابراين كاخ جشنواره در ايران وجود نداشت تا اينكه از چند دوره پيش رسميت پيدا كرد و حساسيت آن به مرور دريافت شد. متوجه شدند موقعي كه شما متناسب با كاخ عمل نميكنيد، ضعفهايتان ضرايب بالاتري ميگيرد. يا اگر كار مثبتي ميكنيد بيشتر ديده ميشود. اين اهميت كاخ جشنواره است.
اما از دورههاي قبل و تقريبا همزمان با شكلگيري كاخ جشنواره بحثي مبني بر ضرورت لباس فرم هم مطرح شد. خيليها ميگفتند اگر ما قرار است الگوي كاخ جشنواره را در ايران پياده كنيم، بهتر است پوشيدن لباس رسمي را هم كه در همه جشنوارهها معمول است، مد نظر داشته باشيم.
در مورد پوشيدن لباس فرم بايد گفت متاسفانه ما لباس رسمي مثل اروپا يا امريكا نداريم. هنرمندان ما همچنين عادتي نداشتند. وقتي يك هنرمند غربي را ميبيند او تربيت شده محيط فرهنگي است كه وقتي به تماشاي اپرا ميرود بهترين و شيكترين لباسش را ميپوشد. تئاتر، كنسرت و بقيه هم همينطور. بنابراين برايش غريبه نيست كه بگوييم با لباس رسمي در جشنواره حاضر شود. خيلي امر عادي است. من و يكي از هنرمندان سرشناس كشور به دعوت يك كلكسيونر، دوبي بوديم. ميزبان ما پيشنهاد كرد به رستوراني برويم كه از قبل رزرو كرده بودند. وسط راه به ما زنگ زدند و از ميزبان پرسيدند مهمانان شما كفش اسپورت پوشيدهاند يا چرمي؟! و ايشان از ما سوال كرد و ما تعجب كرديم. اتفاقا آن دوست هنرمند شاخص ما كفش كتاني پوشيده بود و مسوولان رستوران گفتند نه ما نميتوانيم مهمانان را با كفش اسپورت بپذيريم! و ما رستوران را عوض كرديم. در ايران اگر اين كار را بكنيد ممكن است همه شروع به فحاشي كنند. يا دعوا كردن. اما من اگر بتوانم چنين كاري كنم، قطعا خواهم كرد. جزو دغدغهها هست. ولي اينكه عملي شود يا نشود، چقدر بازتاب منفي داشته باشد يا نه، بايد دبير جشنواره هم در اين باره نظر بدهد. من تابع نظر دبير جشنواره هستم. اما من خودم اگر تعيينكننده نهايي بودم قطعا لباس فرم يا لباس رسمي را پيشنهاد ميكردم.
كاخ جشنواره امسال چه تفاوت هايي با سالهاي گذشته خواهد داشت؟
اختتاميه، نمايشهاي اصلي و جلسات نقد و بررسي در كاخ جشنواره خواهد بود. بعد براي تسهيل ارتباطات، ما هر آنچه امكانپذير بوده از فيبر نوري براي انتقال سريع تصاوير تا استوديوهاي راديو وتلويزيون، نوع پذيرايي را به گونهاي تدارك ديديم كه خداي نكرده اساعه ادبي به كسي نشود. چه در نوع غذا، چه در نوع ارايه. و از بدو ورود تا پايان برنامه پيشبيني شده كه مسيرها مسيرهايي باشند كه شما وقتي حركت ميكنيد حس كنيد نظم و احترام حاكم است. درستي اجرا و درستي ارايه كار فرهنگي هم رعايت شده است. ما حداقل شش جلسه كامل و مفصل درباره اينها صحبت كرديم. از جزييترين موضوعات تا مسائل كلان. از پاركينگ و كارت ورود به پاركينگ گرفته تا چكينگ مهمانان. اميدوار هستم كه اتفاق ديگر و مثبتي بيفتد.