ما كجا و عربستان كجا؟
الياس حضرتي
مناسبات سياسي جهان عوض شده است و بعضي از سران كشورهاي عربي نگران همين هستند. آنها ميترسند در آرايش جديد سياسي نفتشان كم شود، بلكه حذف شوند. جغرافياي سياسي دنيا نيازمند «ايراني» است كه بتواند امنيت منطقه را حفظ و حراست كند. عصبانيت تركها هم به همين مربوط است. اما تركها سياستمدارترند و قابليت تطبيقشان با شرايط جديد بيشتر است. تركها سياستمدار باهوش و زياد دارند و از ديرباز مطمئن بودهاند كه از تقابل با ايران چيزي عايدشان نميشود و بايد براي حفظ و گاهي ترميم رابطه خود با ايران بكوشند. بعضي از سران كشورهاي عربي اما - به خصوص عربستان سعودي- در اين مواقع چيزي جز تنش و به هم زدن بازي و به هم ريختن كافه بلد نيستند. متاسفانه عصبيت قومي جلوي چشمشان را ميگيرد و واقعيتهاي دنيا را از ديدشان پنهان ميكند. سالهاست كه به جاي بازي ظريف سياست «پول» خرج ميكنند و عصبيت قومي خود را به نمايش ميگذارند. شايد 50- 40 سال پيش با پول و شلوغ كاري و شاخ و شانه كشيدن ميشد كاري از پيش برد اما كار سياسي احتياج به هوشمندي و ذكاوت و فراست دارد. متاسفانه سردمداران جديد سعودي بياعصابند و جز به هم زدن اوضاع چيز ديگري به عقلشان نميرسد. آنهااز دست امريكا و اروپا عصباني هستند و بهرغم پول هنگفتي كه در آنجاها خرج كردهاند، به چيزي كه ميخواستهاند نرسيدهاند. آنها در منطقه هم ناكام ماندهاند. فكر ميكردند با پول ميتوانند منطقه را با خودهمراه كنند اما نتوانستند، حتي در باتلاق يمن هم گير كردند. براي همين بهترين كاري كه به عقلشان ميرسد همين است كه دادو فرياد كنند و تهديدات كلاميشان را عملي كنند. پاس دمگل را امروز كسي به آنها ميدهد كه آتش جنگ را روشن كند و به واسطه جنگ سران اين كشورها را از بنبست سياسي و از باتلاقي كه در آن گير كردهاند نجات دهد. شكي نيست كه جمهوري اسلامي آمادگي نظامي فوقالعادهاي دارد. علاوه بر آمادگي نظامي، ما تجربه هشت سال جنگ با عراق را داريم كه موقعيتمان را بالا ميبرد. خداي نكرده اگر يك وقتي اتفاقي بيفتد، جوابي بجا و درخور و مناسب خواهيم داد، اما يادمان باشد چيزي كه آنها به دنبال آن هستند همين تنش و دعواست و چيزي كه واقعا آنها را تبديل به بازندههاي واقعي ميكند كار سياسي است، كار ظريف سياست. با ديپلماسي فعال ميشود آل سعود را سر جايش نشاند و ماهيت جنگافروزانهاش را به دنيا نشان داد. عربستان و اسراييل هر دو دنبال يك هدفند و مناسبات جديد دنيا آن هدف را نفي كرده است. براي همين هر دويشان دنبال به هم زدن مناسبات جديدند و با تمام قوا در پي راهي هستند كه با جنگ گرم يا سرد تحقق اين مناسبات را به تاخير بيندازند. ما بايد هوشيار باشيم و علاوه بر كار ديپلماتيك به تقويت بنيههاي مردمي حكومت مشغول شويم. اتفاقا رهبر معظم انقلاب هم تقويت بنيه حكومت را به حضور پر رنگ مردم در انتخابات منوط ميدانند. اگر مردم در عرصه انتخابات فعال باشند و اگر انتخابات پرشور باشد و همه سليقهها را به ميدان رقابت بكشاند، آن وقت جمهوري اسلامي نيز در عرصه بينالمللي مقامي بالاتر و والاتر خواهد داشت. كشوري با سابقه مردمسالاري صد ساله و انقلاب اسلامي 36 ساله كجا، كشوري بدوي و انباشته از عصبيت قومي و ولخرجيهاي قبيلهاي كجا؟