استاندار كردستان در گفتوگو با «اعتماد»:
بايد سياست استفاده از نيروهاي بومي افزايش يابد
توسعه كردستان فضاي امنيتي را در اين منطقه خواهد شكست
ناهيد مولوي/ وقتي آتشافروزيهاي داعش در منطقه آغاز شد و اين هيولاي دو سر يكي يكي شهرها را ميبلعيد تمام ايران نگران كردستان بود، اين نگراني را ميشد از شايعاتي كه در فضاي مجازي دست به دست ميچرخيد به روشني ديد. شايعاتي كه هر لحظه فاصله داعش را با مرزهاي ايران محاسبه ميكرد. حالا پس از دو سال استاندار كردستان ميگويد اجازه ندادند تا داعش كوچكترين اقدامي را در خاك ايران انجام دهد و به خوبي اوضاع را كنترل كردند. اما با همه اينها باز هم نميتوان گفت اتفاقات هولناك دو سال گذشته در كردستان بيتاثير بوده است، اين موضوع را حتي ميتوان در صحبتهاي عبدالمحمد زاهدي دريافت، آنجايي كه ميگويد ماجراي كوباني مردم كردستان را به قدري متاثر كرد كه اين تاثر به وضوح در جامعه ديده ميشد. شايد همين تاثر بود كه سبب شد تا براي نخستين بار كردهاي ايران بتوانند در حمايت از كردها دست به تجمع بزنند، تجمعي كه استاندار غير كرد اين استان هم نه تنها در آن شركت كرد بلكه همه مردم را هم دعوت كرد تا در اين تجمع شركت كنند و حمايت خود از مردم كوباني را به نمايش بگذارند. زاهدي از توسعهنيافتگي استان كردستان ميگويد و دليل آن را وجود فضاي امنيتي در اين منطقه ميداند و از نظر او بهترين راه براي شكستن اين فضا فعاليتهاي مدني و دخالت دادن مردم اين منطقه در اداره امور است. زاهدي ميگويد اگرچه خودش كرد نيست اما هم كردستان و هم مردمانش را به خوبي ميشناسد و معتقد است تساهل و فرهنگ مداراي مردم اين منطقه سبب شده تا جناحهاي سياسي در اين استان بدون هيچ تنشي كنار هم فعاليت داشته باشند. در ادامه، گفتوگوي «اعتماد» با عبدالمحمد زاهدي، استاندار كردستان را بخوانيد.
وقتي صحبت از كردستان ميشود نخستين سوالي كه به ذهن ميرسد درمورد فرمانداران بومي و اهل سنت است. از زماني كه شما به عنوان استاندار كردستان كار خود را آغاز كرديد چند درصد از فرماندارهاي استان كردستان را تغيير داديد و چقدر از اهل سنت در مديريت شهرهاي اين استان استفاده كردهايد؟
من 18 آذر ماه سال 92 كار خود را به عنوان استاندار كردستان آغاز كردم و از همان ابتدا همه فرمانداران را تغيير دادم. همه كساني كه من به عنوان فرماندار انتخاب كردم كرد هستند. به غير از يكي، ساير فرمانداران كردهاي اهل استان هستند و آن يك نفر هم كرد استان ديگري است. در مجموع استان كردستان 10 حوزه فرمانداري دارد. از اين 10 فرماندار 6 تن اهل سنت و چهار تن شيعه هستند.
در سالهاي پيشين كه بحث استفاده از نيروهاي شايسته بومي به ميان ميآمد، برخي ميگفتند براي استفاده از اين نيروها مشكلاتي وجود دارد. آيا شما هم با چنين مشكلاتي رو به رو بودهايد و اساسا اين مشكلات چيست؟
قطعا در ميان نيروهاي اهل سنت افراد شايسته زيادي از گذشته وجود داشته است. اما به دليل فضاي امنيتي كه قبل از انقلاب در كردستان وجود داشته كمتر ازآنها استفاده شده است. اما به تدريج استفاده از نيروهاي بومي اهل سنت آغاز شد تا به امروز كه در حوزههاي ديگري هم از نيروهاي كرد اهل سنت در استان و سطح كشور استفاده ميشود. در دولت تدبير و اميد براي نخستين بار سفير سني مذهب هم منصوب شد كه در سفارت ايران در ويتنام مشغول به خدمت هستند. ما حتي مديراني را در امور بانكي در استانهاي شيعه نشين از اهل سنت به خدمت گرفتيم و در بسياري از سطوح ديگر هم همين طور است. به اعتقاد من بايد بستري را فراهم كرد تا اين سياست افزايش پيدا كند و از نيروهاي اهل سنت كه انصافا توانمند و شايسته هم هستند براي مديريت كشور استفاده كرد. به جرات ميتوان گفت در ميان اهل سنت نيروهايي هم وجود دارند كه اگر توانمند هم نباشند اما استعداد توانمند شدن را دارند و اگر به آنها فرصت داده شود تبديل به مديراني شايسته و توانمند ميشوند كه در پيشرفت كشور نقشآفرين خواهند بود. اين كار به تدريج بايد انجام شود و اتفاقا يكي از برنامههاي كاري من به عنوان استاندار همين است. امروز تقريبا همه معاونان فرمانداران و بخشداران استان كردستان از افراد بومي انتخاب شدهاند و عمدتا هم جوان هستند و ميتوانند رشد كنند و مديران آينده اين استان را تشكيل دهند. در ميان معاونان من هم يك شيعه غير بومي و دو تن ديگر كرد اهل سنت هستند.
شما به موضوع فضاي امنيتي در كردستان اشاره كرديد به هر حال كردستان از دوران پيش از انقلاب با مسائل خاص خود مواجه بوده است كه به گفته شما اين فضاي امنيتي را در اين شهرها رقم زده است. به عقيده شما چگونه ميتوان اين فضاي امنيتي را از بين برد و استفاده از نيروهاي بومي و اهل سنت چقدر ميتواند در اين مسير كارساز باشد؟
بي ترديد مهمترين اقدام براي از بين بردن اين فضاي امنيتي اين است كه زمينه پيشرفت اقتصادي و اجتماعي را در اين مناطق به وجود بياوريم و توسعه در اين مناطق را در دستور كار قرار دهيم. عملكرد من در اين 25 ماه هم نشان ميدهد كه چقدر به اين موضوع معتقدم و آن را جزو نخستين برنامه هايم در استان كردستان قرار دادهام و حتي در روز معارفه هم بحث توسعه استان كردستان را مطرح كردم. قبل از انقلاب سياست اين بود كه استانهاي مرزي توسعه پيدا نكنند تا هميشه دستشان مقابل دولت مركزي دراز باشد. در جمهوري اسلامي قطعا اين نگاه وجود ندارد، منتها شرايط اوليه امنيتي از اول انقلاب و بعد در دوران جنگ با عراق فرصت توجه و سرمايهگذاري در اين استان را گرفته بود. از طرف ديگر مسائلي كه در آغاز پيروزي انقلاب رخ داد براي كردستان يك فضاي امنيتي را در كشور به وجود آورد، با اين تصور كه اين فضاي امنيتي اجازه سرمايهگذاري در كردستان را نميدهد. اما سفر رهبر انقلاب در سال 88 به استان كردستان در واقع فصلالخطاب نگاه جمهوري اسلامي به كردستان است و ايشان كردستان را استاني فرهنگي با ظرفيتهاي بالا عنوان كردند كه همين مساله باعث شد تا نگاهها به اين استان تغيير كند. بهطور كلي در دوران جمهوري اسلامي كارهاي بزرگي در اين استان انجام شده است اما عقبماندگي در توسعه به قدري بوده كه هنوز هم نتوانسته آن را جبران كند و هنوز هم كردستان يك استان كمتر توسعه يافته است.
اوضاع منطقه مدتي است كه به خاطر داعش متشنج است و كردستان هم نزديكترين منطقه ايران به اين نقطه بحراني است. اوضاع بهم ريخته منطقه چقدر در كردستان تاثير داشته است و شما به عنوان نماينده دولت در اين استان چقدر توانستيد جلوي تاثيرات احتمالي را بگيريد؟
بهطور كلي مردم كردستان به دليل ويژگيهاي شخصيتي و رواني مخصوص به خودشان مردمي آرام و علاقهمند به هنر هستند، بنابراين طبيعتا مردم با هر خشونتي مخالف هستند و جريان داعش در كردستان ايران نتوانست هيچ حركتي داشته باشد و در جاهايي هم كه ميخواست تحرك يا برنامه ضد امنيتي را داشته باشد توانستيم مقابله كنيم و اجازه ندهيم امنيت استان را به خطر بيندازند. اما واقعيت اين است كه در ميان مردم كردستان تفكر داعش جايگاهي ندارد كه نگران تاثيرپذيري آنها از اين جريان خطرناك باشيم.
استان كردستان همسايهاي همنام خود در كشور عراق دارد، همسايهاي با مرز، زبان و فرهنگ مشترك. طبيعي است كه ميان اين دو همسايه ارتباطات تنگاتنگ خواهد بود. امروز ارتباط كردستان ايران و عراق بهطور كلي چگونه است؟
ايران 227 كيلومتر مرز مشترك با عراق دارد كه كل اين مرز مشترك با اقليم كرستان عراق است و درواقع ما با دو استان كردستان عراق يعني سليمانيه و حلبچه همسايه هستيم. از قبل هم مراوداتي بين مسوولان كردستان عراق و ايران وجود داشته است. در طول اين مدتي كه من به عنوان استاندار مسووليت داشتهام مراودات و مذاكراتي در جريان بوده است و تلاش بر اين بوده كه تفاهمنامههايي كه از قبل وجود داشته عملياتي شود و بخش عمدهاي از آنها در حال اجراست.
مثلا چه تفاهمنامههايي؟
به عنوان مثال ما مشكلاتي در بخشي از مرزها براي صادرات يا مسافران داشتيم كه با استفاده از همين تفاهمنامهها حل شده است. در بخش صادرات تفاهمنامههايي امضا يا اجرا شد كه باعث توسعه صادرات ما به اقليم كردستان شد. همين دو سه ماه پيش 35 هزار تن از محصولات كشاورزي و صيفيجات نهتنها از كردستان كه از سراسر ايران به كردستان عراق صادر شد. در حوزه آموزش هم اقداماتي داشتيم و امروز جوانان زيادي از اقليم كردستان به سنندج ميآيند و در مركز آموزشهاي فني دورههاي چندهفتهاي ميگذرانند و به اقليم كردستان بازميگردند و به زودي دور سوم اين كلاسها آغاز خواهد شد. بهطور كلي تبادل تجربيات به ويژه در بخشهاي فني و كشاورزي بين دو كردستان وجود دارد كه معمولا تجربه ما بيشتر است. در زمينههاي منابع طبيعي و جلوگيري از آتشسوزيهاي فصل خشك هم همكاريهاي خوبي وجود داشته است.
بنابراين رابطه كردستان ايران را با كردستان عراق مثبت ارزيابي ميكنيد؟
بله، رابطه ميان دو كردستان خوب و سازنده است. همين ماه پيش بود كه استاندار حلبچه به سنندج سفر كرد و با ايشان هم توافقاتي در زمينههاي مختلف انجام شد.
با همه اينها بسياري معتقدند ايران نتوانسته از همه ظرفيتهايش در همسايگي عراق استفاده كند و با وجود اشتراكات فرهنگي بالايي كه ميان كردهاي ايران و عراق نسبت به كردهاي تركيه و سوريه وجود دارد حضورش كمتر است. منظورم از اين حضور اصلا سياسي نيست، بيشتر تاكيدم روي صادرات و حوزه اقتصادي است در واقع ايران نتوانسته هنوز در كردستان براي خود بازاري براي صادرات دست و پا كند. اجناس ترك و به ويزه مواد غذايي به وفور در كردستان عراق وجود دارد و تركيه به كردستان عراق به عنوان يك بازار براي كالاهايش نگاه ميكند. با وجود اين همه اشتراكات چرا ايران در اين زمينه از تركيه عقب مانده است؟
عمده صادرات ايران به كردستان عراق مواد لبني، ترهبار و به ويژه مصالح ساختماني است كه مدتي است به دليل حضور داعش و ناامنيها و مشكلاتي كه در فروش نفت اقليم كردستان به وجود آمده، درآمد نفت كم شده و حوزه عمراني دچار ركود شده و كاهش پيدا كرده است و طبيعتا اين مساله روي صادرات ما در حوزه مصالح ساختماني تاثيرگذار بوده، به ويژه كه در اقليم كردستان سرمايهگذار اصلي دولت است و طبيعي است كه به دليل كاهش درآمد ناشي از پايين آمدن قيمت نفت و حضور داعش در مناطق نفتخيزي همچون كركوك نتواند مثل سابق سرمايهگذاري كند.
خب اين مشكل مربوط به اقليم كردستان است و طبيعتا روي صادرات تركيه هم اثرگذار بوده. منظور من بيشتر متوجه مسائل داخلي است. چه چيزي در داخل سبب شده تا ما نتوانيم از ظرفيتها براي افزايش صادرات به كردستان عراق استفاده كنيم؟
در اين مورد به نظر من مشكل اصلي بروكراسي است. صراحتا ميگويم در حال حاضر با وجود بروكراسي پيچيدهاي كه در زمينه صادرات در ايران وجود دارد ما نميتوانيم با تركيه رقابت كنيم و بايد اين مشكل را حل كنيم، مادامي كه اين مساله حل نشود تركيه در زمينه صادرات از ما جلوتر خواهد بود. ما راهي نداريم جز اينكه قوانين و مقرراتمان در حوزه صادرات را اصلاح كنيم. مساله ديگر كه شايد پيش پا افتاده به نظر برسد اما بسيار تاثيرگذار اين است كه ما نه تنها در كردستان كه در سراسر كشور با مشكلي به نام بستهبندي رو به رو هستيم و همين موضوع باعث شده ما نتوانيم با رقبا در منطقه رقابت كنيم.
بهطور كلي سياستهاي تركيه در قبال داعش چه تاثيري بر كردستان گذاشته است؟
استان كردستان هيچ مرز مشتركي با تركيه ندارد اما متاسفانه نقش تركيه در اين قضايا تاثيرگذار است و امنيت منطقه را تحت تاثير قرار داده است.
در اين مدت كه داعش فعاليت گسترده خود را آغاز كرده و به ويژه در اوج مبارزات كردها براي بازپسگيري كوباني خبرهايي به گوش ميرسيد كه برخي از شهروندان كرد ايراني هم براي مبارزه با داعش به پيشمرگههاي كرد پيوستهاند. آيا شما آمار دقيقي در اين مورد در دست داريد؟
ببينيد پيشمرگهها در كردستان دو بخش هستند. يك بخش مربوط به دولت اقليم كردستان است و بخش ديگر گروههايي كه به عوامل نظامي خود ميگويند پيشمرگه. در بخش اول كه مربوط به اقليم كردستان است قطعا هيچ ايراني نميتواند بپيوندد زيرا پيشمرگهها در اقليم كردستان در واقع ارتش آن اقليم شمرده ميشوند و طبيعتا كسي ميتواند به ارتش يك كشور بپيوندد كه تبعه آن كشور باشد، بنابراين چنين مسالهاي ممكن نيست كه يك شهروند ايراني حتي با وجود كرد بودن بتواند به پيشمرگههاي اقليم كردستان بپيوندد. گروه دوم گروههايي كه معارض جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشوند و از گذشته هم شهرونداني از ايران به آنها پيوستهاند، اما آمار مشخصي وجود ندارد.
زماني كه شما به عنوان استاندار كردستان منصوب شديد آيا وزير كشور توصيه يا تاكيد خاصي به شما براي مديريت استان كردستان داشت؟
بيشترين تاكيد آقاي رحمانيفضلي روي موضوع توسعه كردستان بود كه اتفاقا مهمترين دستور كار خود من هم همين موضوع بود. تاكيد آقاي وزير بهقدري بود كه حتي شورايي را تحت عنوان شوراي توسعه كردستان با رياست شخص خودشان تشكيل دادند. چنين شورايي در استانهاي ديگر وجود ندارد و اين خود سندي بر اين موضوع است كه مهمترين دستور كار ما براي استان كردستان توسعه اين منطقه است زيرا توسعه در اين منطقه راهحل بيشتر مشكلات است.
بنابراين مهمترين دستور كار خود شما هم همين مساله است؟
صددرصد مهمترين كار من در كردستان توسعه اين استان است. ما براي از بين بردن فضاي امنيتي در اين منطقه نيازمند هستيم كه اين منطقه را توسعه دهيم و بحرانهاي اقتصادي و بيكاري را به حداقل برسانيم. متاسفانه در كردستان درآمد پايين و آمار بيكاري بالاست و اين وظيفه نظام جمهوري اسلامي است تا اين مشكل را حل كند.
بهطور كلي عملكرد دولت را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به عقيده من دولت با توجه به مشكلاتي كه داشته عملكرد خوبي را از خود نشان داده است و آن را مثبت ارزيابي ميكنم. اما اگر بخواهم به صورت اختصاصي در مورد عملكرد دولت در استان كردستان صحبت كنم بايد بگويم در سال 93 تخصيص اعتبارات عمراني در سراسر كشور حدود 64 درصد بود اما در استان كردستان بيش از 73 درصد بود يعني چيزي حدود 11 درصد بيش از نقاط ديگر كشور. سفر اخير رييسجمهور هم به استان كردستان سفر بسيار خوبي بود و اعتبارات خوبي را براي كردستان به همراه آورد به ويژه در امور زيربنايي. از سوي ديگر هنوز اعتبارات سفر سال 88 رهبري براي استان كردستان وجود دارد. در سفر ايشان 800 ميليارد تومان تعهد ايجاد شده بود تاكنون بيش از 2200 ميليارد تومان از آن هزينه شده و ادامه دارد. در حوزه آب از گذشته مشكلاتي وجود داشته و در حوزه كشاورزي بحرانهايي وجود داشته كه در دولت فعلي بخش عمدهاي از مشكلات حل شد. اما در بخش صنعت توجه ويژه به استان وجود داشته. متاسفانه كردستان جايگاه خوبي در حوزه صنعت ندارد و اين در حالي است كه كردستان يك استان معدني است و ميتواند توليدات خوبي براي صادرات داشته باشد. از همين رو در دولت فعلي بحث توليد زنجيره فولاد تصويب شد. يك سرمايهگذاري خارجي هم در زمينه توليد آهن اسفنجي انجام شده است. يك واحد پتروشمي هم اوايل سال آينده در كردستان به بهرهبرداري خواهد رسيد و مجوز يك واحد پتروشيمي ديگر هم اخذ شده است. همانطور كه گفتم استان كردستان يك استان معدني است اما مطالعات كافي براي اكتشافات معدني صورت نگرفته كه ما مجوز پنج هزار كيلومتر مربع اكتشافات را اخذ كرديم و يقينا منابع بسيار غني را شناسايي خواهيم كرد.
انتخابات نزديك است و فعاليتهاي گروهها و جناحهاي سياسي در سراسر كشور بيشتر خواهد شد. اخيرا شاهد بودهايم كه در برخي شهرها اتفاقاتي رخ داد و برنامههاي سخنراني يك جناح خاص برهم خورد يا لغو شد. در هر صورت اين هم بخشي از امنيت انتخابات است كه همه جناحها بتوانند برنامههاي خود را داشته باشند، شما بهطور مشخص چه تدابيري را براي اين موضوع انديشيدهايد؟ البته ميدانم كه استان كردستان تاكنون با چنين مسالهاي روبهرو نبوده است.
در استان كردستان هم كرد وجود دارد و هم ترك اما اكثريت با كردهاست، از سوي ديگر در اين استان شيعيان و اهل سنت كنار هم بدون كوچكترين تنشي زندگي ميكنند. همين موضوع سبب شده تا مردم اين منطقه در طول ساليان دراز مدارا كردن را تمرين كنند و تحمل خود را بالا ببرند و بتوانند بدون هيج مشكلي كنار هم با آرامش زندگي كنند. اين نكته در جريان مسائل سياسي اين منطقه هم به وضوح خود را نشان داده است. به جرات ميتوان گفت بيشترين مدارا در مسائل سياسي مربوط به استان كردستان است و حتي در سالهاي گذشته و در جريان انتخاباتهاي پيشين هم تا به حال يك مورد درگيري و مسائلي كه اينگونه مواقع در برخي شهرها رخ ميدهد وجود نداشته است.
براي انتخابات برنامه خاصي در استان داريد؟
مهمترين برنامه ما براي انتخابات اجراي قانون است. تمام تلاش من اين است كه دوران انتخابات در حوزه مديريتي خودم قانون را به درستي اجرايي كنم و اعتماد مردم را براي بالا بردن مشاركت در انتخابات جلب كنم و اين قول را به مردم كردستان ميدهم كه از رايشان در هر شرايطي محافظت خواهم كرد. سياستهاي ما در انتخابات هماني است كه بارها رييسجمهور بر آن تاكيد داشته است و بيشك نظر ما هم در استان كردستان اين است كه همه سلايق سياسي بتوانند وارد عرصه رقابت شوند تا بتوانيم انتخاباتي رقابتي و با نشاط و با مشاركت حداكثري مردم داشته باشيم و هر فردي كه واجد شرايط راي دادن است بتواند در ميان كانديداها فردي را كه از نظر فكري به آن احساس نزديكي ميكند را انتخاب كند.
در اين دوره موجي از ثبتنامها را شاهد بوديم. در كردستان چگونه بود و در مقايسه با دورههاي گذشته چه تفاوتي داشت؟
كردستان هم در اين دوره مانند سراسر كشور بود و موج ثبتنامها گسترده بود. در دوره گذشته 97 نفر براي انتخابات مجلس ثبتنام كرده بودند اما در اين دوره 213 نفر. اما در اين ميان حضور زنان در اين دوره بيسابقه بود و تقريبا رشد چهار برابري داشته. در انتخابات خبرگان هم به همين صورت بود و 22 نفر ثبتنام كردند در حالي كه در دوره گذشته تعداد ثبتنامها براي انتخابات خبرگان زير 10 نفر بود.
در برخي از استانها هم مسوولان استان و هم بخشي از مردم از تركيب هياتهاي اجرايي راضي نبودند. معاون سياسي وزير كشور هم تاييد كرد كه براي بيشتر استانها و شهرها به دليل رد صلاحيت گسترده هياتهاي اجرايي ناچار شدند دو بار ليست بدهند. آيا شما هم در كردستان با چنين چالشي روبه رو بوديد؟
خب بالطبع ما هم مانند بسياري از استانهاي ديگر همين چالش را داشتم. متاسفانه هيات نظارت بر انتخابات افرادي را براي هياتهاي اجرايي رد صلاحيت كرد كه همگي از معتمدين و وزنههاي اجتماعي استان بودند. حتي در ميان اين رد صلاحيتشدگان براي هياتهاي اجرايي افراد اصولگرا هم بودند.
دليل اين رد صلاحيت را چه اعلام كردند، به ويژه براي همين افرادي كه شما ميگوييد اصولگرا بودند؟
نمي دانم، دليلي را براي آن اعلام نكردند، شايد دليل آن ارتباط اين افراد با من به عنوان استاندار بوده است. اما هيات نظارت بر انتخابات براي رد صلاحيتها در هياتهاي اجرايي استان كردستان هيچ دليلي را اعلام نكرد و ما نميدانيم علت اين رد صلاحيتها چه بوده است. اما جمعا 112 نفر از معتمدين و افراد بسيار شايسته را رد صلاحيت كردند و تعدا زيادي از آنها متعلق به جران اصولگرا بودند و بخشي هم مسووليتهاي بالا در استان كردستان دارند. حتي فردي را رد صلاحيت كردند كه دور قبل عضور هيات نظارت استان بوده است.
وزير كشور بارها گفتهاند كه براي عدم احراز صلاحيت كانديداها با شوراي نگهبان تعامل خواهند كرد، اخيرا هم گفتهاند به توافق رسيدهاند. آيا در مورد هياتهاي اجرايي هم با شوراي نگهبان وارد مذاكره شديد؟
البته اين كار در همه جا انجام گرفت و ما هم در اينجا وارد مذاكره شديم. با وجود همه اين اتفاقها در مجموع ما از هيات اجرايي رضايت داشتيم و افرادي كه در نهايت تاييد شدند هم افراد معتمدي هستند و فرمانداران ما آنها را معرفي كردهاند. البته اين طبيعي است كه در برخي شهرستانها اختلاف سليقه وجود داشته باشد و عدهاي هم از تركيب هيات اجرايي راضي نباشند. اما در مجموع تركيب هياتهاي اجرايي استان كردستان قابل قبول بود.
آيا جنگ داخلي سوريه هم به عنوان كشوري كه بخشي از كردهاي منطقه را در خود جاي داده است، بر كردستان ايران تاثيري داشته؟
مهمترين بحثي كه در ارتباط با رخدادهاي سوريه بر كردستان تاثيرگذار بود بحث كوباني بود. جنايتي كه داعش در كوباني انجام داد بر همه مردم جهان تاثيرگذار بود اما قطعا بر رويكردها چه در ايران و چه در عراق و تركيه تاثير بيشتر و عميقتري داشت. در آن ايام به خوبي ميتوانستيم تاثر را در ميان مردم ببينيم. همين تاثر باعث شد دو اقدام عمده انجام شود. اقدام اول جمعآوري كمكهاي مردمي براي آوارگان و مردم كوباني بود كه با كمك سازمانهاي مردم نهاد و فعالان اجتماعي و جمعيت هلال احمر انجام شد. اقدام دوم مربوط به درخواست ان جي اوها و فعالان اجتماعي براي اخذ مجوز يك تجمع در حمايت از مردم كوباني بود كه با آن موافقت و به خوبي برگزار شد. اين تجمع براي مردم بسيار مهم بود و
به حمدالله بدون مشكل برگزار شد و مردم راضي بودند.
آيا از مسوولان هم كسي در اين تجمع شركت كرد؟
البته، خود من در اين تجمع شركت كردم و حتي از همه مردم دعوت كردم كه در اين تجمع شركت كنند و حمايت و همدردي خود را با مردم مظلوم كوباني ابراز كنند. به اعتقاد من چنين فعاليتهايي در زماني كه مردم يك جامعه دچار تاثر و اندوه است ميتواند بسيار كمككننده باشد و كمي از درد مردم را بكاهد. كردهاي ايران بهشدت از ماجراي كوباني متاثر بودند و اين تنها كاري بود كه ميشد براي مردم انجام داد و اين نخستين بار بود كه يك تجمع در كردستان با هدف حمايت از كردها انجام ميشد و تا به حال چنين چيزي سابقه نداشته است.
فكر ميكنيد چنين فعاليتهاي مدني و اجتماعي چه تاثيري بر روند توسعه كردستان و شكستن فضاي امنيتي خواهد داشت؟
شكي نيست كه گسترش فعاليتهاي مدني در توسعه تاثيرگذار خواهد بود. با بازي دادن سازمانهاي مردمنهاد در اداره امور، ميتوانيم بار تصديگري دولت را كم كنيم و در واقع مردم را در قالب سازمانهاي مردم نهاد بسيج كنم تا در اداره امور دخالت داشته باشند. اين بهترين و منطقيترين راه براي پر كردن فاصله ميان دولت و ملت است و در واقع دولت و ملت را يكي ميكند. براي استفاده از توانمنديهاي مردم بايد آنها را سازمان دهي كرد و بهترين روش سازماندهي مردم، سازمانهاي مردم نهاد است. در دولت فعلي و از زماني كه من استانداري كردستان را عهدهدار شدم مجوزهاي زيادي براي فعاليت اينگونه سازمانها صادر شده است. وقتي مردم خودشان وارد اداره امور شوند احساس ميكنند كه ديده ميشوند و نظام توانمنديهاي آنها را قبول دارد و همين مساله تاثير بسزايي در شكستن فضاي امنيتي دارد.