• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3136 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۲۹ آذر

عالم وارث پيامبر(ص) است

دكتر غلامرضا اعواني٭

دين بايد وجه الهي داشته باشد و داراي جنبه‌يي باشد كه از آن به جنبه «يد الحقي» تعبير مي‌كنند، يعني آن طرفي كه طرف خ  داست، اصلا بدون خداوند معنايي نخواهد داشت. جنبه يدالحقي را «ولايت» مي‌گويند و ديني كه جنبه يدالحقي نداشته باشد، دين نيست. ولايت يعني وجهي از دين كه انسان را به خدا مي‌رساند، ولايت در لــغت به معناي قرب است، دو عدد متوالي و نزديك به هم كه فـاصله‌يي نداشته باشند. ولايت مايه تقرب بنده به خداوند است، دين جنبه يدالحقي دارد كه خطاب به انسان است. بنابراين هيچ دين الهي نمي‌تواند از وجه ولايت جدا باشد. اين امر اختصاص به اسلام ندارد، چنانچه كه عرفا و حكما در اين باره بحث‌هاي بسياري مطرح كرده‌اند. حقيقت دين ولايت است؛ يعني هر رسولي اولا و بالذات ولي است، ولي علاوه بر ولايت، نبوت و رسالت را هم داراست، اگر ولايت نداشت، اصلا نمي‌توانست نبي و رسول باشد. با مطالعه در اديان مختلف به اين نتيجه مي‌رسيم كه ولايت نه تنها در اسلام باطن دين است، بلكه در هر دين الهي، ولايت درك و حقيقت دين است. دين بدون ولايت، دين نيست. حضرت رسول(ص) ختم نبوت هستند، اما اين پايان راه دين اسلام نيست، چون ولايت باقي است، بعد از حضرت رسول(ص) دوره آغاز ولايت است و باطن نبوت كه ولايت است، بر ظهور دور ولايت است. عرفان و تشيع، هر دو بر مساله ولايت تاكيد مي‌كنند. عرفان هم مبتني بر ولايت است، هيچ عارفي نيست كه مساله ولايت را در رأس عرفان خود قرار ندهد. تشيع نيز همين گونه است و از اين لحاظ عرفان و تشيع به واسطه اصل مشترك ولايت به هم نزديك هستند، اما اختلافات جزيي هم دارند. جانشين پيامبر(ص) بايد ولي باشد و ولايت داشته باشد، چون وراثتي كه از پيامبر(ص) مي‌ماند، ولايت است، چون با ختم نبوت ديگر نبوت به ارث برده نمي‌شود، طبق حديث مشهور «العلماء ورثه الانبياء» علما هم بايد ولايت داشته باشند تا وارث انبياء باشند. عالمي كه وارث پيامبر(ص) است، بايد جنبه ولايت الهيه در او قوي باشد. بنابراين اعتقاد شيعيان بر اين است كه بعد از رسول خدا(ص) و پايان يافتن ختم نبوت، آن كسي كه وصي ايشان بود و شايستگي اين را داشت كه جانشين ايشان باشد، بايد ولي باشد و صفت ولايت او محفوظ باشد و ولايت هم باطن نبوت است. ولايت است كه مي‌تواند وارث حقيقي پيامبر(ص) باشد، چون روح او نزديك‌ترين روح به پيامبر(ص) است؛ زيرا ولايت الهي ايشان را دارد و اين شخص، تنها شخص اميرالمومنين(ع) است كه به نظر عرفا و تشيع ايشان ولي كامل است و مظهر اسماي حسني و روح همه انبيا و اولياست.
از حضرت رسول(ص) منقول است كه فرمودند: «من اَراد اَن ينظر الي نوح في عزمه و موسي في علمه و عيسي في ورعه فلينظر الي علي بن ابيطالب (ع)؛ اگر كسي بخواهد به نوح (ع) در تصميمي كه داشت و به موسي(ع) در علمش و به عيسي(ع) در ورعش بنگرد، علي بن ابيطالب(ع) را ببيند». يعني ايشان جامع نبوت و ولايت همه اوليا و انبياست، يا به تعبيري كه ابن عربي دارد، «فبعد رسول‌الله(ص) علي ابن ابيطالب(ع) امام العالمين و سر الانبياء اجمعين» است و اين مقام همه ائمه(ع) و بعضي از اولياست. بعد از ائمه(ع) علما هستند كه اگرچه به حد آنها نيستند، ولي ولايت دارند. همچنين ابن عربي در آثارش در مورد حضرت مهدي(عج) هم مطالبي دارد و از ايشان به خاتم‌الاوصيا تعبير مي‌كند. ايشان در واقع وارث بحق رسول‌الله(ص) و وارث بحق ايشان و عالم حقيقي دين است. نه تنها ارث جسماني از حضرت رسول(ص)، بلكه ارث روحاني و معنوي هم از ايشان بردند و وارث ولايت و وارث حقيقي ايشان بودند و البته همه ائمه(ع) ما اين‌گونه بودند و عرفا اينها را قبول دارند؛ چنانچه مولانا در اشعارش آورده است. اگر باطن شيعه ولايت باشد، همه عرفا قايل به ولايت و سالك راه ولايت هستند و بنابراين ائمه(ع) را نمونه اعلاي ولايت مي‌دانند.

همه عرفا اين‌گونه هستند، مثلا كتاب فتوحات ابن عربي را ببينيد كه در مورد ائمه(ع) ما چه مي‌گويد، در بسياري از قسمت‌هاي كتاب به امام جعفر صادق (ع) و... اشاره دارد. در فصل سلمان در تفسير حديث «سلمان منا أهل‌البيت(ع)»، در مورد اهل بيت(ع) و مقام آنها مفصل صحبت مي‌كند. ابتدا در مورد مقام و علوم سلمان صحبت مي‌كند و بعد مي‌گويد اين سلمان از اهل‌بيت(ع) است، پس مقام اهل بيت(ع) تا كجاست؟!ابن عربي در اين بخش تمام آياتي را كه شيعه معتقد است در مقام اهل بيت(ع) نازل شده، آورده و تفسير مي‌كند. آيه «قُل لّا أسْألُكمْ عليهِ أجْرا إِلّا الْمودّه فِي الْقُرْبى» را مي‌آورد و به تفصيل در اين مورد صحبت مي‌كند و مي‌گويد پيامبر(ص) يك چيز از ما خواسته و آن ولايت و دوستي اهل بيت(ع) است و تاكيد مي‌كند كه ما بايد اين خواسته رسول‌الله(ص) را كه در واقع خواسته خداوند بوده و از زبان حضرت رسول(ص) بيان شده، اجابت كنيم «قُلْ ما سألْتُكم مِّنْ أجْرٍ فهُو لكمْ: بگو هر مزدى كه از شما خواستم از آن خودتان» اين ولايت براي به كمال رساندن ما است. پس ما بايد براي رضاي حضرت رسول(ص) هر كاري را براي محبت اهل بيت(ع) انجام دهيم و چيزهايي مي‌گويد كه حتي ما شيعيان اينها را نمي‌گوييم. در مورد سلمان مي‌گويد كه ايشان داراي علم لدني و... است كه كس ديگري اين مقام و علم را ندارد و در پايان بحث مي‌گويد:‌اي مسلمانان ببينيد! اگر كسي كه منسوب به اهل بيت(ع) است اين مقام را دارد، خود اهل بيت(ع) چه مقامي دارند؟! و در آثار ديگر هم وارد اين مباحث مي‌شود كه اگر همه اين موارد را كه در مدح اهل بيت(ع) مي‌گويد، جمع‌آوري كنيم، يك كتاب مي‌شود.
٭رييس انجمن حكمت و فلسفه ايران

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون