• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3459 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۱۷ بهمن

«ابد و يك روز» پديده جشنواره 34

  سروش واحد/  نخستين فيلم بلند سينمايي سعيد روستايي يك درام تلخ اجتماعي (و به اصطلاح فيلمي سياه) است. كارگردان براي فيلم اولش به جاي رفتن به سراغ قشر مرفه جامعه و نمايش خانه‌ها و ماشين‌هاي آنچناني و گران قيمت كه اين روزها بيشتر باب شده، به جنوب شهر رفته است. دغدغه‌هاي شهرونداني را نشان مي‌دهد كه كمتر به آنها توجه و رسيدگي مي‌شود.
روستايي از سياهه‌هاي زندگي بسياري از همشهريان‌مان فيلم گرفته تا فلاكت و بدبختي زندگي آنان را با ابزار سينما فرياد بزند. نداشتن قدرت مالي، فرهنگ كافي، تربيت صحيح از سوي والدين و محروميت از بسياري از امكانات شهروندي موضوع فيلم اين كارگردان جوان است. ابد و يك روز فيلمي چند بعدي است كه در حدود 120دقيقه هر آنچه بايد از تيرگي زندگي يك خانواده پر جمعيت جنوب شهري را بگويد با صدايي بلند فرياد مي‌زند. مفاهيم زيادي مثل روابط خواهر و برادر، تربيت فرزندان و... در اين فيلم نهفته است ولي كليدي‌ترين مفهوم آن اعتياد است. تباهي اعتياد، فرو‌پاشي خانواده، از بين رفتن فرد معتاد، سرخوردگي اجتماعي و از همه مهم‌تر اينكه فرد معتاد را به چشم يك بيمار بايد نگاه كرد همه و همه را در اين فيلم مي‌توان با بازي روان و دلچسب نويد محمدزاده تماشا كرد. محسن فرد معتادي است كه تا آخر راه هم پيش رفته و در اتاقي واقع در پشت بام خانه، جدا از بقيه خانواده زندگي  مي‌كند كه نشان از طرد شدن وي توسط خانواده دارد. در فيلم شاهد هستيم همين فرد معتاد كه از خانواده خود طرد شده، از برادرش كه ظاهرا خرج خانواده را مي‌كشد، با غيرت‌تر است و راضي به ازدواج خواهرش با يك افغان نمي‌شود.
برگ برنده ابد و يك روز داستان مخاطب پسند و بازي روان بازيگرانش است. فيلمي شخصيت محور، پر كاراكتر و شلوغ است كه چندين شخصيت اصلي دارد ولي شلوغي فيلم به حدي حساب شده و دقيق است كه نه تنها بيننده را آزار نداده بلكه موجب لذت بيشتر او هم مي‌شود. كاراكتر‌ها به قدري مهندسي شده‌اند كه برخوردي با يكديگر نداشته و هر كدام كار خود را به درستي پيش مي‌برند. بازيگران به حدي در نقش‌شان فرو رفته‌اند كه تماشاگر انگار مستندي تلخ را به تماشا نشسته است.
ميزانسن، دكوپاژ و تمامي موارد فني در حد بسيار خوب هستند و از همه مهم‌تر طراحي صحنه و لباس فيلم است كه آن را به واقعيت بيشتر نزديك مي‌كند. لباس‌هايي كه تك تك كاراكتر‌ها به تن كرده‌اند، خانه‌اي كه لوكيشن اصلي فيلم است و از همه زيبا‌تر نوع پوشش محسن است كه به جذابيت فيلم مي‌افزايد. نقطه عطف و اوج فيلم در سكانسي است كه براي بردن محسن به كمپ آمده‌اند. عمق علاقه‌اي كه محسن به خانواده دارد و برعكس، هرچند كه وي را طرد كرده‌اند به زيبايي به تصوير كشيده شده و مخاطب را تحت تاثير قرار داده و دليلي براي اثبات سبك رئال فيلم مي‌شود.
در پايان از پايان‌بندي خوب و بجاي فيلم بايد گفت كه اصلا تكراري نيست، به صورت پايان باز نبوده و سر انجامي را كه مخاطب انتظارش را دارد به او نشان مي‌دهد.  

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون