رهاورد سيپراس
سعيد اعتمادي ٭ / ميهمان اين هفته ايران نخستوزير يونان است كشوري كه با حدود ۵۰۰ ميليارد دلار بدهي گرفتار اعتصاب گسترده و تغيير مستمر دولتهاست.
به راستي آقاي سيپراس از حزب چپگراي اتحاد چپ چه ارمغاني براي كشور ما دارد؟
گذشته از بنيادهاي فرهنگي و سياسي بسيار درخشان، به عنوان مهد دموكراسي و خاستگاه فلسفه، امروز يونان با بحران حاد اقتصادي دست به گريبان است، اما يونان داراي يكي از بهترين كمك فنرهاي سياسي است.
براي توضيح بيشتر بايد به منطق قياس متوسل شويم. در همين دوره پنج ساله اخير كه نظامهاي سياسي قدرتمندي فرو پاشيدهاند يونان استوار ايستاده است.
ليبي نمونه خوبي براي مقايسه است، كشوري با درآمد سرشار نفت و بسيار فعال و مطرح در عرصه جهاني. سرهنگ قذافي در الگوي جنگ سرد نمونه كاملي از يك نظام سياسي چپ بود، سياست داخلي منبعث از تئوري «دموكراسي مستقيم ماركس» و سياست خارجي منطبق با الگوي «تضاد آنتاگونستي با امپرياليسم» لنين، به اين ترتيب هيچگونه نهاد مدني در اين كشور پا نگرفت، چرا كه «نهادهاي مدني» بنا به نقد ماركس بر «فلسفه حق هگل» اشباح و اذناب سرمايهداري هستند كه موجب انحراف پرولتاريا از مبارزه طبقاتي ميشوند.
با وجود تجديدنظر قذافي در سياست خارجي بعد از فروپاشي شوروي با وجود ارسال مستقيم تمام تاسيسات اتمي به امريكا، با وجود برقراري ارتباط سياسي دوستانه با كشورهاي امپرياليستي سابق و سفر رهبران غربي به ليبي وباوجود ذخيره ارزي بالغ بر ۳۰۰ ميليارد دلار با اولين موج سياسي نهتنها نظام سياسي فرو پاشيد بلكه مهمتر از آن كشوري آشوبزده پديدار شد كه بهشت همه تروريستهاي منطقه شده وزرادخانه بهجا مانده از آن منبع عظيم تغذيه خونخواران داعش وديگر گروهاي تروريستي است.
چرا؟ چون ماشين سياسي ليبي فاقد كمكفنر «نهادهاي مدني» بود و يونان با بدهي ۵۰۰ ميليارد دلاري مجهز به كمكفنرهاي مستحكم سياسي كه در برابر چالشهاي سهمگين سياسي استوار ايستاده است، حتي در كشور عضو اتحاديه اروپا در بستر دموكراسي ريشهدار به حزب چپگراي سيريزا راي ميدهد و تعارضات دولت و ملت با صندوق معجزهگر راي وگردش دموكراتيك قدرت «رفع» ميشود.
دولت محترم با استقبال از نماينده ارشد كشوري دارنده يكي از مقامترين «كمكفنرهاي ماشين سياسي»، به تعهد خود در التيام زخمهاي نهادهاي مدني همت گمارد كه در طول هشت سال تهاجم مقتدرانه دوران مهرورزي «با وجود درآمد عظيم ۸۰۰ ميليارد دلاري» ضربات سهمگيني خوردهاند كه نمود آن شهركهاي صنعتي سوت وكور، شركتهاي كارآفرين ورشكسته، تشكلهاي معطل و فاقد قدرت و اعتبار، و مطالبات عظيم شركتهاي كارآفرين از دولت پديدار گشته است.
جا دارد دولت «ستاد بازسازي نهادهاي مدني» را تشكيل دهد تا ظرفيتهاي عظيم معطل و آسيبديده مجددا فعال وهدف سترگ بازسازي نهادهاي فرهنگي و اجتماعي واقتصادي و سياسي را تحقق بخشد.
٭عضو سازمان نظام مهندسي