ديدار معاون رييسجمهور با زن آرپيجيزن دفاع مقدس
اعتماد|تصوير زني با آرپيجي در دست، تصوير دور اما شناخته شده از زن قصه ما است كه در شبكههاي مجازي دست به دست ميشود بدون اينكه كاربران شبكههاي اجتماعي بدانند اين زن شجاع سالهاي انقلاب و دفاع مقدس امروز چگونه روزگار ميگذراند. آمنه وهابزاده يكي از اين شيرزنان دوران دفاع مقدس است؛ جانباز ۷۰ درصد شيميايي كه امروز در آپارتمان كوچك اجارهاي در محله اكباتان تهران زندگي ميكند. آن دختر جوان، ورزشكار، تكاور و آرپي جي زن خط مقدم ديروز، امروز تنها به اتكاي دستگاه اكسيژنساز ميتواند در اتاق ۱۲ متري خانهاش قدم بزند. خبرنگاران مهر نوشتند كه شهيندخت مولاوردي، معاون رييسجمهور، روز گذشته به ديدار آمنه وهابزاده، جانباز جنگ تحميلي رفت تا از نزديك خاطراتش را از جنگ بشنود. يك عكس مربوط به ايام جواني امام راحل (ره)، چند تقديرنامه و يكي دو تكه بشقاب و ليوان رنگ و رو رفته تمام دكور خانه كوچك آمنه را تشكيل ميدهد. آمنه چون به زبانهاي عربي و انگليسي مسلط است و دورههاي كامل نظامي و اطلاعاتي را گذرانده است، به ماموريتهاي برونمرزي جنگ تحميلي اعزام ميشود به خصوص ماموريت به بغداد و شهرهاي مختلف عراق. ميگويد: يكبار همراه با شهيد حاج ابراهيم همت با يك گروه شش نفره چريكي ماموريت داشتيم تا از مرز سردشت به طرف كردستان عراق برويم. پس از گذشتن از كوهستانهاي صعبالعبور به مناطق مينگذاري رسيديم كه شناسايي شديم. آن زمان كردهاي عراقي و ستون پنجم همه جا نفوذ داشتند. چند خمپاره به طرف ما شليك شد و با برخورد به ميدان مين انفجارهاي مهيبي را ايجاد كرد كه از موج انفجار بيهوش شدم. شهيد همت به دليل مصدوميت من عمليات را متوقف كرد و سريعا به مقر برگشتيم. بعد از آن حادثه من ۴۰ روز در كما بودم. خاطراتي هم از شهيد چمران در ذهن دارد كه در بيان آن ميگويد: شهيد چمران را در جبهه نميتوانستي پيدا كني چون به دليل حضورش در همه جبههها در يك محل ثابت نبود. من پس از گذراندن دورههاي چريكي در لبنان يك بار او را در جبهه در حالي كه پاهايش مجروح شده بود، ديدم. پس از درمانها و پانسمان اوليه با وجود اينكه نياز به استراحت داشت از جايش بلند شد و به طرف خط مقدم حركت كرد. حتي يكي از عكسهايم را با شهيد چمران بر ديوار يكي از شهرهاي جنوبي كشور ترسيم كردهاند. معاون رييسجمهور كه به همراه مشاور امور ايثارگران خود به ملاقات و بازديد خانم وهابزاده آمده است از حال و روز او جويا ميشود كه آمنه در پاسخ ميگويد: از نظر جسماني شرايط خوبي ندارم و به كمك دستگاه اكسيژنساز تنفس ميكنم و آلودگي هوا هم سبب مشكلات بيشتري ميشود. از نظر دارويي خداراشكر مشكلي ندارم و داروهاي مورد نياز را از داروخانه مخصوص تهيه ميكنم گاهي هم داروها را با پيك به درب منزل ميفرستند چون من توان اين را ندارم كه به داروخانه مراجعه كنم. ميگويد از بنياد شهيد توقعي ندارد و خدا را شاكر است اما تمام حقوق ايثارگري او صرف اجاره خانه دوميليوني ميشود. حتي بايد مبلغي هم از ديگر منابع براي پرداخت اجارهخانه هزينه كند. آمنه منزل مسكوني شخصي خود را به دليل مشكلات اقتصادي فروخته است و حالا اجارهنشيني دست از سرش برنميدارد. پسرش به تازگي در يك شراكت اقتصادي مبلغ ۵۰۰ ميليون تومان متضرر شده كه اگر نتواند اين مبلغ را تامين كند به زودي ممكن است راهي زندان شود. از درخواست وامي سه ميليون توماني از يكي از بانكها ميگويد كه به دليل نداشتن ضمانت و شرايط سخت و پيچيده، موفق به دريافت آن نشده است. مولاوردي كه گويا به هيچوجه انتظار ديدن چنين شرايطي در زندگي يك زن كهنهسرباز انقلاب و دفاع مقدس را ندارد از برگه شرايط دريافت وام عكسي ميگيرد تا شايد بتواند در مورد ضمانت و ديگر موارد آن كمكي به خانم وهابزاده بكند.