رسول منتجبنيا:
احزاب همچنان در فضاي محدود به سر ميبرند
اصلاحطلبان با وجود حمايت جدي و بدون چشمداشت از دولت يازدهم روي يك نقطه ضعف دولت اشتراك نظر دارند و تلاش ميكنند با طرح منصفانه اين نقد دولت را در مسير رسيدن به اهداف خود كمك كنند. با وجود گذشت حدود يك سال و نيم از عمر دولت تدبير و اميد هنوز قفلهاي متعددي در حوزه سياست داخلي وجود دارد كه دولت روحاني نخواسته يا نتوانسته آنها را باز كند. تداوم تعطيلي خانه احزاب، وجود موانع متعدد براي رونق برخي احزاب اصلاحطلب و فشارهاي غير دولتي براي محدود كردن احزاب مشكلاتي است كه تاكنون دولت براي آنها راهكار مناسبي ارايه نداده است. رسول منتجبنيا، قائممقام دبيركل حزب اعتماد ملي نيز با تمركز بر همين نقطه ضعف از دولت ميخواهد تا نسبت به تغيير وضعيت وزارت كشور اقدامي عاجل را در دستور كار قرار دهد. وي در گفتوگو با ايلنا مشخص نشدن معاون سياسي وزير كشور را يكي از دلايل عدم رونق احزاب ميداند:
با اينكه طبق قانون اساسي اركان نظام جمهوري اسلامي ايران به شكل مستقيم يا غيرمستقيم بايد برآمده از آراي مردم در انتخاباتي سالم باشد و به عبارت ديگر، همه مسوولان نظام با راي مردم انتخاب ميشوند اما در عين حال، ما بينياز از احزاب، كانونها و تشكلات در نظام حزبي نيستيم.
انتخابات به معناي اين است كه افراد واجد شرايط خود را در معرض راي مردم قرار دهند و از سوي مردم انتخاب شوند ولي در فرصت كوتاه يك هفته يا يك ماه زمان تبليغات، هرگز مردم قادر نيستند داوطلبان را مورد ارزيابي قرار دهند. مشورت كردن با افراد حقيقي نيز در بسياري از موارد كارگشا نيست و اصولا در فضاي تبليغاتي زمان انتخابات، شرايط به شكلي ممكن است پيش برود كه افراد با عدم علم كافي و تحت تاثير شعارها و نه برنامهها و شناخت كافي، فرد يا افرادي را انتخاب كنند و پس از مدتي، رايدهندگان متوجه اشتباهشان شوند كه اين دليل عدم وجود نظام حزبي است.
در يك نظام حزبي، انتخابشدگان پاسخگو هستند. در بسياري از مواقع مشاهده شده كه فرد يا افراد انتخابشده در يك نظام غيرحزبي، خود را پاسخگو نسبت به عملكرد و پايبند به برنامهها و شعارهايشان نميدانند در حالي كه در نظام حزبي اين مساله رخ نميدهد.
كاركرد نظام حزبي فقط مختص به زمان انتخابات نيست. احزاب در طول سال و به شكل مداوم با مردم در ارتباط هستند و هويت و نظرات خود را در خصوص مسائل مختلف به مردم ارايه ميكنند و درباره برهههاي گوناگون برنامههاي خويش را در اختيار مردم قرار ميدهند. در هنگام انتخابات نيز برنامه ميدهند و مردم به برنامهها و سابقه آنها نظر ميافكنند و به آن راي ميدهند و به همين مساله بايد پاسخگوي نامزدهايش باشد.
براي شكلگيري نظام حزبي در كشور بايد همه نهادها و اركان نظام به اشتراك نظر برسند. نميشود دولت خواستار شكلگيري نظام حزبي باشد، ولي مجلس همراهي نكند يا اينكه مجلس نيز قوانين لازم را تصويب كند ولي مسوولان شرايط را براي ايجاد و فعاليت تشكلها و احزاب مهيا نسازند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، همواره ضرورت و نياز اجتماعي به كار حزبي در كشور احساس شده اما توجه لازم به آن نشد. با وجود اينكه در سه دهه گذشته احزابي تشكيل و فعاليتهاي تشكيلاتي نيز انجام شد، اما به دلايل مختلف، اين احزاب يا نتوانستند جاي خود را باز كنند يا اينكه با وجود حركت در مسير اثرگذاري، امكان تداوم آن را نيافتند.
متاسفانه در دولت گذشته با افتخار اعلام ميشد، به حزب نيازي نيست و حزبستيزي و حزبگريزي رشد داده شد. يكي از اقدامات لازم در جهت رشد نظام حزبي در كشور فرهنگسازي تحزب است. بايد افكار عمومي به اين جمعبندي و مرحله اقناع برسد كه نياز به تحزب در كشور است و بدون تحزب، فعاليت سياسي معنادار نيست.
بخش عمدهيي از اينكه به سمت تحزب نرفتيم به دليل نگاه و نوع رفتار مسوولان است؛ تا وقتي كه نگاه مثبتي در كشور وجود نداشته باشد، تلاش احزاب براي شكلگيري نظام حزبي آب در هاون كوبيدن است.
در اينكه دولت توانسته تا حدي فضا را بشكند و باز كند تا نه فقط موافقانش، بلكه مخالفانش را هم به راحتي فعاليت بكنند، شكي نيست ولي اين همه وعده آقاي روحاني نيست و انتظارات بيشتري از دولت وجود دارد ولي دولت توفيق نكرده كار قابل عرضهيي را ارايه كند.
حدود شش ماه است كه معاونت سياسي مسوول ندارد و وزير كشور نيز نميتواند به تنهايي و يكتنه كار همه را جلو ببرد. ميترسيم دولت تمام شود ولي وضعيت معاونت سياسي وزارت كشور تعيين و مشخص نشود. وضعيت احزاب در دولت يازدهم همچنان پا در هوا و نامشخص است. بايد وزارت كشور خانهتكاني كند تا بتواند سياستهاي رييسجمهور را در عرصه سياست داخلي و بالاخص حوزه احزاب جلو ببرد زيرا همچنان وضعيت احزاب فرق چنداني نكرده و فضاي امنيتي بر احزاب و بر سر فعالان سياسي حاكم است و فشار بر احزاب كماكان ادامه دارد.
هماكنون براي برگزار كردن مراسم دعا و روضه، لازم است از چند جا اجازه گرفته شود كه اين نشان از محدود شدن فضاست و ميترسيم فضا آنقدر بسته شود كه آقاي روحاني نيز توان باز كردن فضا را نداشته باشد.
در سياست داخلي به شكل سازمانيافته كار منسجمي صورت نگرفته است. اينكه چند جلسه در وزارت كشور برگزار شود، كافي نيست چراكه دولت بايد دايما در اين باره برنامهريزي كند. يكسال و نيم از روي كار آمدن دولت تدبير و اميد گذشته است اما در خصوص خانه احزاب و يارانه آنها، كه از زمان آقاي خاتمي اقدام شد و در دولت قبل بسته شد و يارانهشان نيز قطع شد، كاري صورت نگرفته است.
يكي ديگر از عوامل عدمموافقت با احزاب اين است كه يكي از وظايف احزاب، نظارت بر مسوولان و نقد آنهاست، پس اگر احزاب نباشند مسوولان نيز مورد انتقاد و نظارت قرار نميگيرند.
لازم است احزاب براي همراه كردن مردم با خود بكوشند جايگاهشان در نزد مردم ارتقا يابد. متاسفانه احزاب در طول سال فعاليت خاصي نميكنند و به رفتار و الزامات حزبي پايبند نيستند و به محفل شبيه اند تا حزب و تنها هنگام انتخابات فعالند و بيشتر شبيه ستاد انتخاباتي هستند. اگر احزاب در فرهنگسازي و اقناع افكار عمومي و روشنگري جامعه تلاش كنند، به كادرسازي بپردازند و براي مسائل مختلف برنامه اراده دهند، ميتوانند در تغيير نگاه منفي مردم به احزاب موثر باشند.
بايد همه به اين جمعبندي برسند كه نظام حزبي در كشور شكل بگيرد و حزبگريزي و حزبستيزي ديگر حاكم نباشد اگرنه با رفتارهاي حزبستيزانه و حزبگريزانه و همچنين عدم اجماع نظر، نظام حزبي شكل نميگيرد.