• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3479 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۱ اسفند

قسمت بيستم خاطرات مديريت راديو در دهه شصت

نواهاي مذهبي

محمدعلي ابطحي

مساله نواهاي مذهبي و سير آن هم يك اتفاق قابل توجه است. در سال‌هاي اوليه دهه 60 در راديو از مداحان و مداحي‌ها استفاده نمي‌شد. مرحوم صبحدل، مدير برنامه‌هاي مذهبي ما در راديو بود. خودش، هم جنس صداي خوبي داشت و هم آدم خوشفكري بود كه قبل انقلاب در حسينيه ارشاد كه پاتوق روشنفكران ديني آن زمان بود، كارهاي نواهاي آنان را انجام مي‌داد و اذان معروف و قشنگي داشت. آن موقع اصلا رسم نبود كه مراسم روضه‌خواني و مداحي‌ها را از راديو يا تلويزيون پخش كنند. وقتي مرحوم صبحدل جنس صداي خوبي را مي‌ديد، از آنها دعوت مي‌كرديم استوديو كه برنامه ضبط كنند. حتي براي دعاهاي بعد از اذان هم برنامه‌هاي استوديويي با رعايت موسيقي لحن و صدا ضبط مي‌شد. فضاي مترقي مذهبي در آن ايام به نحوي بود كه يك بار ما در راديو دعاي ندبه را با صداي مرحوم شيخ احمد كافي پخش كرديم، مورد اعتراض شديد قرار گرفتيم. چون مرحوم كافي با دكتر شريعتي ميانه خوبي نداشت و در فضاي انقلابي آن ايام، مورد قبول جريان مذهبي حاكم نبود. دعاهاي بعد از نماز و مناسبت‌هاي خاص هم در آرشيو وجود نداشت و مرتب توليد مي‌شد. صداي شيخ حسين انصاريان آن روزها خيلي در ميان مذهبي‌ها در بورس بود. شخصا هم خيلي صدايش را دوست داشتم. در آن ايام كلي كار از ايشان در استوديو ضبط كرديم. معمولا با عده‌اي از همراهانش مي‌آمد و در استوديو مثل اينكه در مسجد است، با همراهي و پا منبري بقيه برنامه ضبط مي‌كرديم. وقتي هم نوار تمام مي‌شد، همه استپ مي‌دادند و وقتي نوار بعدي گذاشته مي‌شد با همان حرارت و حال دعا، با دوستان برنامه را ادامه مي‌دادند. فهم اينكه در ايام جنگ و سال‌هاي اوايل بعد از انقلاب چقدر معنويت در جامعه زياد بود و برنامه‌هاي مذهبي ما يكي از پر شنونده‌ترين برنامه‌ها بود، شايد براي خيلي از افراد نسل‌هاي جديد دشوار باشد. واقعا يكي از پرشنونده‌ترين برنامه‌ها دعاي كميل راديو بود. من باور داشتم كه دعا را نبايد در فضاي استوديويي ضبط كرد. ولي مرحوم صبحدل مي‌گفت شأن مخاطبان راديو اين نيست كه صداي غيرمنظم داخل مساجد پخش شود. گاهي البته اين قاعده به هم مي‌خورد. يكي از خاطرات به يادماندني‌ام در اين مورد مربوط به وقتي است كه در بحبوحه جنگ شهري، آقاي هاشمي‌رفسنجاني فرمانده جنگ بود. در يك خطبه‌اي در اول ماه رمضان از مردم خواست كه براي پايان موشك‌پراني و جنگ شهري و نشان دادن روحيه مقاوم، آن سال روز قدس متفاوتي ايجاد كنند. تمام فعاليت تبليغاتي ما براين مساله متمركز شد. شب‌جمعه قبل از  روز قدس زنگ زدم به آقاي شيخ حسين انصاريان. شب‌هاي جمعه در مهديه دعاي كميل خوانده مي‌شد و خيابان ولي‌عصر از كثرت جمعيت بسته مي‌شد. ايشان را نيم ساعتي قبل از شروع برنامه تلفني در دفتر مهديه پيدا كردم. گفتم هفته آينده شب قدس سرنوشت‌ساز است. مي‌خواهيم دعاي كميل شما را پخش كنيم و مي‌دانيد كه چقدر موثر است. از ايشان خواهش كرديم كه دعاي كميل آن هفته را جوري بخواند كه انگاري در هفته بعد خوانده مي‌شود و ما در شب قدس داريم برنامه دعاي كميل را زنده پخش مي‌كنيم. ايشان هم سنگ‌تمام گذاشت. بعد از دعا با هم صحبت كرديم. مي‌گفت كلي يادداشت وسط برنامه به من دادند كه روز قدس هفته بعدي است و اينكه شما مي‌گوييد فردا در راهپيمايي شركت مي‌كنيم اشتباه است. ولي معظم‌له به روي خودشان نياورده بودند. صداي شيخ حسين انصاريان از برنامه‌هاي پرمخاطب در كشور و به خصوص در جبهه‌ها بود. شب‌هاي جمعه از تمام سنگرهاي خط مقدم از راديو دعاي كميل پخش مي‌شد و خيلي از بلندگوهاي مناطق جنگي نيز دعاي كميل پخش مي‌كردند. آقايان رستگاري و صالحي‌خوانساري هم دو نفر ديگر بودند كه دعاهاي كميل‌شان در آن سال‌ها از راديو پخش مي‌شد. خيلي‌ها مي‌خواستند كه صداي‌شان در برنامه‌هاي مذهبي پخش شود ولي آقاي صبحدل موافق نبود. من گاهي صبح‌ها از ميدان ارك كه مركز راديو بود به منزل آقاي فلسفي در خيابان ري مي‌رفتم. روزها يكي دو ساعتي ايشان در اين منزل مي‌نشست و منبري‌هاي تهران مي‌آمدند و گعده آخوندي و منبري داشتند. يك روز آقاي فلسفي زنگ زدند و گفتند امروز جمعي از آقايان منبري‌ها اينجا هستند و مي‌خواهند صحبتي با شما داشته باشند. مي‌خواستم با آقاي صبحدل بروم كه امر فرمودند تنها بيايم. فكر كردم كه به خاطر مخالفت‌هاي قديمي منبري‌هاي تهران با حسينيه ارشاد، از همراه بردن صبحدل خيلي استقبال نكنند. پيكانم را سوار شدم و رفتم. چند نفر از منبري‌هايي كه بيشتر جنبه روضه‌خواني آنان و صداي خوش‌شان معروف بود، آنجا بودند. همه‌شان گله مند بودند كه چرا مجالس آنان در راديو پخش نمي‌شود. من هم با اعتماد به‌نفس متكي به رسانه، پاسخ دادم كه دعاهايي كه در استوديو ضبط شود و مورد قبول فني باشد قابل پخش است. خيلي پايان جلسه خوش نبود. اما يكي دو نفر از آنان قبول كردند و آمدند و در استوديو برنامه ضبط كردند. اصلا گويا خيلي خلاف شان راديو و مردم بود كه مداحي مداحان يا روضه‌خواني و سينه‌زني از آنان در راديو پخش شود. تصور اينكه روزي راديو تلويزيون عرصه جولان مداحان باشد، در آن روزها دشوار بود. در مورد موسيقي هم در روزهاي عزاداري فقط موزيك عزا پخش مي‌شد يا سرودهاي بي‌موزيك. در تلويزيون هم به ندرت سينه‌زني‌هاي خياباني و مسجدي پخش مي‌كرديم. حداكثر برنامه‌هاي فولكلوريك توليدي مثل سينه‌زني‌هاي بوشهر و خوزستان كه شكل ويژه‌اي داشت، به عنوان يك كار توليدي پخش مي‌شد. خاطرات ديگري هم از نواهاي مذهبي دارم كه بعدا خواهم گفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون