رييس كميته محيط زيست شوراي شهر تهران در گفتوگو با «اعتماد»:
فضاي سبز پايتخت حال و روز خوبي ندارد
يكي از منتقدان به عملكرد شهرداري در مورد وظيفهاي كه در قبال درختان و فضاي سبز شهري برعهده دارد؛ محمد حقاني، رييس كميته محيط زيست شوراي شهر است. حقاني در گفتوگويي كه با وي داشتيم، از نقص قوانين ميگويد و اينكه به نظر ميرسد نه در شهرداري و نه درشوراي شهر عزمي جدي براي انجام اين ماموريت و افزايش و تامين سرانه فضاي سبز تهران وجود ندارد؛ گفتوگويي از حال و روز اين روزهاي فضاي سبز شهرمان تا سرنوشت بوستان مادر و سرنوشت نامعلوم طرح صيانت از باغها؛ طرحي كه ميتواند باغها و درختان تهران را نجات دهد.
آقاي مهندس شما سالهاست كه با موضوع درخت و باغ و فضاي سبز سر وكار داريد. چه آن زمان كه معاون خدمات شهري شهرداري تهران بوديد و چه الان كه رييس كميته محيط زيست و فضاي سبز شوراي شهر هستيد. به همين دليل فكر ميكنم يكي از مناسبترين گزينهها براي بحث و گفتوگو در مورد وضعيت فضاي سبز و درختان پايتخت باشيد. گفتوگوي ما هم با همين ديدگاه، نگاهي است به وضعيت فضاي سبز و به خصوص وضعيت درختان پايتخت به مناسب روز درختكاري. بگذاريد صحبتهايمان را با يك سوال كلي آغاز كنيم. اينكه مهندس حقاني، حال و هواي درختان و فضاي سبز اين روزهاي تهران را چگونه ميبينند؟
حال و روز خوبي ندارند. يعني متاسفانه روز به روز از سطح و ميزان فضاهاي سبز ما بيشتر و بيشتر كم ميشود و برعكس، به سرانه ساختوساز شهرمان بيشتر اضافه ميشود. اصولا يك شهر از دو بخش كالبدي (يعني ساختمانها و خيابانها و...) و بخش زنده شهري (يعني همين فضاي سبز و رودخانهها و...) تشكيل ميشود. براي داشتن شهري ايدهآل و مناسب براي زيستن، بايد بين اين دو تعادل برقرار باشد. اما در تهران، درطول سالهاي گذشته عدمتمركززدايي از تهران و هجوم جمعيت مهاجر به اين كلانشهر، باعث شده تا براي تامين مسكن و سرانههاي خدماتي آنها، درختان و باغها به تدريج قطع و تخريب شوند و جاي خود را به واحدهاي مسكوني، برجها و مجتمعهاي تجاري بدهند. اين وضعيت در مورد اراضي كشاورزي هم به همين منوال بوده است. ادامه اين روند باعث شده تا امروز، باغها تنها دو درصد (يعني حدود 1250 هكتار) از اراضي تهران را به خود اختصاص دهند و اراضي كشاورزي 7/2 درصد (يعني حدود 1800- 1700هكتار) و در مجموع 5/16 درصد از مساحت تهران به اين مقوله يعني فضاي سبز، باغها و اراضي كشاورزي اختصاص داشته باشد.
كلا در شهري مثل تهران بايد سرانه فضاي سبز چقدر باشد؟
بستگي دارد. يكي از مشكلات ما در اين بخش اين است كه هنوز تعريف درستي از سرانه فضاي سبز نداريم. هر كسي به شيوهاي سرانه فضاي سبز را تعريف ميكند. يكي درختكاري حاشيه خيابانها را هم جزو سرانه ميداند و يكي باغها را و ديگري باغچههاي خانهها و اراضي كشاورزي را هم جزيي از فضاي سبز ميداند. به همين دليل مقدار فضاهاي سبز هم، متفاوت است. مثلا وزارت
راه و شهرسازي مقدار سرانه فضاي سبز استاندارد در شهري مانند تهران را بين 7 تا 12 متر ميداند، اما سازمان محيطزيست اين رقم را بين 30تا 50 متر و سازمان پاركها اين رقم را بين 25 تا 50 متر اعلام ميكند.
و آماري از مناطقي كه كمترين و بيشترين سرانه فضاي سبز دارند؛ داريد؟
بله. طبق آمار مناطق 10و 11 كمترين سرانه و مناطق 5 و 19 بيشترين سرانه فضاي سبز را دارند.
اگر بخواهيد تحليلي علمي از مشكلات پيش رو براي حفظ و صيانت از فضاهاي سبز ارايه بدهيد، چه فاكتورهايي را در اين امر دخيل ميدانيد؟
من سالهاست كه در اين زمينه تحقيق كردهام. براساس همين تحقيقات، مشكلات حوزه فضاي سبز و درختكاري در تهران را ميتوان در 8 محور جستوجو كرد؛ اول، مشكلات كالبدي: اين مشكل به معضل كمبود زمين مناسب براي درختكاري و ايجاد فضاي سبز در تهران برميگردد. يعني الان زمينهاي كمي را ميتوانيد پيدا كنيد كه بتوانيد آنها را تملك كرده و تبديل به جنگل و بوستان كنيد. چرا ؟ چون در گذشته باغات، ارزش اقتصادي داشتند و وسيلهاي براي معيشت مردم تلقي ميشدند، ولي امروز ارزش زمين در تهران به حدي بالا رفته كه خودش به كالايي سرمايهاي و تجاري تبديل شده است و دست به دست ميچرخد و تبديل به واحدهاي مسكوني و تجاري ميشود و ديگر نميصرفد كه زميني بخواهد تبديل به باغ شود. مساله بعدي، موضوع كمبود منابع مالي و مشكل اقتصادي است. در حال حاضر تمام هزينهها بردوش شهرداريها افتاده و دولت كوچكترين دخالتي در حفظ و صيانت از باغها نميكند. بودجه شهرداري هم بالاخره محدود است. تا حد مشخصي ميتواند براي فضاي سبز و درختكاري هزينه كند. از سويي اين هزينهها به قدري بالا و غير قابل توجيه اقتصادي است كه هيچ يك از بخشهاي خصوصي هم تمايلي براي مشاركت در آن ندارد. اينها باعث ميشود تا نتوان چندان كه بايد و شايد در اين بخش هزينه كرد. سومين معضل اين بخش، لزوم درآمدزايي توسط شهرداريهاست. همانطور كه ميدانيد شهرداريها خودگردان هستند و بايد خودشان بودجه مورد نيازشان را تامين كنند. اين امر باعث ميشود تا براي كسب درآمد از هر دستاويزي استفاده كنند. يكي از سادهترين و راحتترين روشهاي كسب درآمد هم فروش باغها و زمينها به سرمايهداران براي كسب سود، به جاي كسب درآمد پايدار است. اين آمار به قدري وحشتناكتر ميشود كه در سالهاي 93 و 94 و حتي بودجه 95، تنها حدود 20 درصد از درآمد شهرداري از محل درآمدهاي واقعي پايدار است. براساس استانداردهاي بينالمللي، در هر شهر، به ازاي هر نفر شهروند، به سه هكتار فضاي باز، شامل خيابانها و بزرگراهها و فضاي سبز و... نياز داريم، در حالي كه در تهران اين رقم تنها حدود 8 هزار مترمربع به ازي هر نفر است. دليل اين اهمال، سوءمديريت تامين كاربريها يا تصميمگيريهاي سليقهاي در مورد اجراي قوانين يا عدم انطباق طرح جامع شهري با روش بودجهنويسي براي شهر و فقدان نظارت كافي از سوي ما در شوراي شهر است.
و چهارمين معضل؟
معضل بعدي، مساله اقليمي و بعد از آن شرايط زيست محيطي است. يعني اقليم شهر ما اقليمي نيمهخشك و خشك است كه نگهداري از درختان و فضاي سبز را مشكلتر ميكند. همچنين به دليل مشكلات زيستمحيطي باعث ميشود تا كمكم چمنكاري بيشتر مورد توجه باشد. ضمن اينكه متاسفانه درختاني كه كاشته ميشوند، اكثرا با اقليم تهران سازگار نيستند. اما ششمين مورد، مساله فرهنگي است. ما تا امروز موفق نشدهايم، به خوبي ضرورت و اهميت درخت و فضاي سبز را به مردم اطلاعرساني كنيم.
فكر ميكنم به مواردي كه اشارهكرديد بايد موضوع كاستيهاي حقوقي و قانوني را هم اضافه كنيد.
دقيقا، اما واقعيت اين است كه ما قوانين خوبي در اين زمينه داريم ولي مشكل اينجاست كه اين قوانين تاكنون اجرايي نشده است. براساس قانون مصوب سال 59، شهرداريها مكلف به حفظ فضاهاي سبز و باغها هستند. حتي در اين قانون آمده است كه شهرداري بايد باغهاي بدونصاحب يا باغهايي كه مالكين آنها براي خشك شدنشان به عمد آنها را آبياري نميكنند را آبياري كند. همچنين شهرداريها بايد بودجهاي براي تملك باغها اختصاص دهد.
خب شهرداري مدعي است كه سالانه ميليونها اصله درخت در تهران ميكارد.
بله. من هم شنيدهام. حتي مدعي هستند كه تنها در يك سال بيش از 5 ميليون درخت كاشته است. ولي واقعا چه كسي در مورد تعداد آنها تحقيق كرده است؟! ضمن اينكه اگر هم اين آمار حقيقي باشد، من فكر نميكنم 50 هزار اصله آنها هم سبز باقي مانده باشد. آنهايي هم كه سبز ماندهاند، بعيد است كه بيش از 50،60 سال عمر كنند.
گويا براساس قانون، شهرداري موظف است براي باغها شناسنامههايي هم صادر كند. درست است؟
بله. در اين شناسنامه بايد تعداد و بن درختان و كونههاي آنها به دقت عنوان شده باشد. اين قانون در شهر اصفهان اجرا شده ولي در تهران... بدينترتيب ميتوان با تخريبكنندگان باغها برخورد قانوني كرد.
به نكته خوبي اشاره كرديد. در حال حاضر جرم كساني كه باغها را تخريب ميكنند، چيست؟
براساس قانون، هر مالك باغي كه عامدا يا آمرا، باغي را از بين ببرد، بايد باغش به نفع مردم مصادره شود و در اختيار شهرداري قرار گيرد اما از آنجايي كه باغهاي ما شناسنامه ندارند، عملا شناسايي متخلفان هم مشكل است.
جزاي نقدي ندارند؟
چرا، اما با توجه به قيمتهاي نجومي ملك در تهران براي مالك كاملا به صرفه است كه بخواهد درختاني را قطع كند و جريمهاش را بپردازد و در عوض برجي بسازد. نمونهاش همان بوستان جنجالي مادر است!
راستي قصه بوستان مادر به كجا انجاميد؟
همان طور كه ميدانيد بخشي از زمينهاي اين بوستان را مردم به شهرداري دادهاند و بخشي از زمين آن هم متعلق به شهرداري است كه قرار بوده همه آنها به اتفاق به بوستان تبديل شود ولي به لطف خود شهرداري، بوستان «مادر» به يكباره به بوستان «پدر» تبديل ميشود. پرونده شكايت كميسيون عالي شهرسازي در مورد اين باغ هنوز در دو شعبه از مراجع قضايي باز است ولي با اين حال شهرداري همچنان به كار ساخت مجتمعهاي داخل آن ادامه ميدهد و به زودي هم تكميل خواهند شد. حتي به دستور توقف كار كميسيون اصل 90 هم توجهي نكردهاند.
چرا شما ميگوييد ساخت و ساز در بوستان مادر غيرقانوني است؟
براساس قانون مصوب سال 85، شهرداري در طول دو بازه پنج ساله (يعني 10 سال) حق ندارد سرانههاي فضاي سبز را تغيير كاربري دهد. اما شهرداري در مورد بوستان مادر اين كار را كرده است. من در مورد اين بوستان 16 سوال از شهردار تهران كردم كه براي هيچ كدام پاسخ درستي نگرفتم.
خب چرا حل اين نواقص و معايب را از طريق كميته محيط زيست شورا پيگيري نميكنيد؟
چگونه؟ ما الان چند ماه است كه طرح صيانت از باغها را به صحن شورا آورديم كه يكفوريت آن با 24، 25 راي اعضا به تصويب رسيد. طرح يكفوريتي به اين معناست كه اين طرح براي تصويب بايد حداكثر تا يك هفته بعد از تصويب يكفوريت آن در صحن مطرح شود و اعضا در موردش تصميمگيري كنند. ولي تا امروز آقاي چمران اين طرح را مطرح نكرده است.
در يك كلام، وضعيت درختكاري و فضاي سبز تهران را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
من هم در يك كلام جواب ميدهم: اصلا خوب نيست.