• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3482 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۱۵ اسفند

توهم فلسفه

محسن آزموده

يكي از كارويژه‌هاي اصلي فلسفه و فلسفه ورزي، اگر نگوييم مهم‌ترين آنها، توهم زدايي است. فلسفه اصولا دوستداري دانايي است و كوشش پيگيرانه و مجدانه براي فهم دقيق و درست و دست‌يابي به معرفت يا همان باور صادق موجه. افلاطون، بزرگ‌ترين فيلسوف تمام تاريخ در رساله مشهور جمهوري براي نشان دادن ساختار معرفتي بشر از تمثيل مشهور خط استفاده مي‌كند، او در اين تمثيل با تمايز گذاشتن ميان عالم محسوسات و عالم معقولات، تنها سطح معرفتي مربوط به عالم دوم (معقولات) را معرفت (اپيستمه يا گنوسيس) مي‌خواند و سطح معرفتي مربوط به عالم محسوسات را گمان يا ظن (دوكسا) مي‌خواند. در ساختمان معرفتي افلاطون توهم يا پندار در فروترين مرتبه از آگاهي انسان قرار مي‌گيرد، خيالي خام نسبت به سايه‌ها و اشباح.   وضعيت بسياري از كساني كه در جامعه ما به خيال و ظن خود فلسفه مي‌خوانند و فلسفه مي‌دانند نيز به همين شكل است، يعني به گمان خود فلسفه مي‌دانند، نام فيلسوفان را مي‌دانند، با اسم كتاب‌ها و مقالات ايشان آشنا هستند، مي‌توانند ساعت‌ها درباره ايسم‌ها و نظريات كلي بافي كنند، اما در حقيقت فلسفه نمي‌دانند، چه برسد به اينكه فلسفه بورزند و به ساحت تفلسف گام بگذارند. بازار نشر كتاب‌هاي به ظاهر فلسفي احتمالا بزرگ‌ترين شاهد مثال براي اين موضوع است، آثاري از جنس «در آمدي بر» و «مقدمه‌اي بر » و... كه هر روز بر شمارشان افزوده مي‌شود، اگرچه نمي‌توان به سادگي اظهارنظر كرد كه كدام يك علت و كدام يك معلول است، يعني آيا اين ميل سيري ناپذير و اشتهاي كاذب به آثار ساده و سطحي است كه موجب شده ناشران به توليد اين دست از آثار فست فودي روي آورند يا بالعكس، ترجمه و نگارش آسان اين دست آثار موجب شده كه نويسندگان و مترجمان به جاي قبول زحمت ترجمه و نگارش آثار اصيل و عميق به توليد اين كتاب‌ها روي آورند و سليقه عمومي را تنزل دهند.  هر كدام از اين دو شق (مرغ يا تخم مرغ) باشد، نتيجه يكي است: كثرت سرسام آور آثار ساده‌سازي شده و راحت الحلقومي كه با ارايه اشباحي كم رمق و سطحي از انديشه‌هاي اصيل در خوانندگان توهم دانايي و فلسفه داني ايجاد مي‌كنند. مخاطبان اين آثار مي‌خواهند خيلي راحت و سريع با خواندن يك كتاب هفتاد، هشتاد صفحه‌اي با نثر سليس و روان و بدون هر گونه پيچش‌هاي كلامي كه ناشي از دشواري موضوع است، زود، تند و سريع با دشوارترين افكاري كه بشر در تاريخ فلسفه به بيان آنها خطر كرده آشنا شوند، وقتي به اين به ظاهر متعاطيان فلسفه اثري دست اول و اصيل ارايه مي‌كنيد، مي‌گويند حوصله ندارند كه با متن سخت و پيچيده سر و كله بزنند، دنبال حرف رك و رو راست هستند و راضي نيستند وقت شان را براي فهم يك جمله و يك صفحه صرف كنند. مدام هم گلايه مي‌كنند كه اين فيلسوفان چرا اينقدر سخت و پيچيده حرف مي‌زنند، وقتي «مي توان» ساده گفت و ساده انديشيد. لابد هيچگاه به اين فكر نينديشيده‌اند كه از كجا و چطور به اين نتيجه رسيده‌اند كه «مي‌توان» به سادگي درباره بنيادي‌ترين مقولات بشري اولا انديشيد و ثانيا آن انديشه‌ها را بيان كرد! شايد هم به خيال خام ايشان فيلسوفان انسان‌هاي بيمار يا پريشان ذهني بوده‌اند كه بي‌خود و بي‌جهت سخت فكر مي‌كردند و سخت‌تر بيان!  خلاصه آنكه با اين دست ساده‌سازي‌ها نه فقط نمي‌توان فلسفه دانست و فلسفه ورزيد، بلكه بدتر از آن اين توهم حاصل مي‌آيد كه آدم فلسفه مي‌داند و فلسفه مي‌ورزد! نتيجه هم مشخص است، زندگي در توهم و دل مشغول با سايه‌ها و اشباحي خيالي چنان كه افلاطون در فروترين مرتبه از درجات آگاهي بيان كرده بود. فلسفه داني و مهم‌تر از آن فلسفه ورزي كار ساده‌اي نيست و فيلسوفان اصيل تعمدي در دشوارگويي و پيچيده نويسي ندارند. آرمان ايشان البته چنان كه پيش‌تر در يادداشتي گفتيم، روشن و دقيق گفتن و نوشتن است، اما اين دقت و صراحت به هيچ‌وجه به معناي سطحي‌سازي تفكر نبايد باشد. موضوع فلسفه هستي و واقعيت ناب است، نه سايه‌اي رقيق و بي‌جان از آن.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون