پيام روز جهاني تئاتر از مسكو مخابره شد
آناتولي واسيليو: تئاتر روشنترين وجه روشنايي است
اعتماد| 27 مارس روز جهاني تئاتر است. روزي كه از سال 1961 و به پيشنهاد انستيتو بينالمللي تئاتر (ITI)، هر سال جشن گرفته ميشود. سنت معمول اين است كه پيام سالانه اين روز هر سال توسط يكي از صاحبنظران و هنرمندان عرصه تئاتر انتخاب ميشود و به تاثير و تقابل تئاتر در عرصه بينالمللي اختصاص دارد. ادوارد آلبي، آگوستو بوال، جين كوكتو، آرتور ميلر، پابلو نرودا، داريو فو و... از جمله افرادي بودند كه پيام روز جهاني تئاتر را نوشتهاند. امسال پيام روز جهاني تئاتر توسط آناتولي واسيليو، كارگردان و استاد دانشگاه، از مسكو مخابره شد. اين كارگردان برجسته تئاتر روسيه و بنيانگذار مدرسه تئاتر و هنرهاي دراماتيك مسكو در پيام خود تنها تئاتري را كه هيچكس به آن نياز ندارد، «تئاتر بازيهاي سياسي، تئاتر سياستزده، تئاتر سياستمداران، تئاتر بيهوده سياست» ميداند. بخشي از متن پيام روز جهاني تئاتر در سال ۲۰۱۶ به قلم آناتولي واسيليو به شرح زير است:
آيا ما به تئاتر نياز داريم؟
اين سوالي است كه هزاران حرفهاي نااميد از تئاتر و ميليونها مردم خسته از آن، از خود ميپرسند.
براي چه به آن نياز داريم؟
در دوراني كه صحنه در مقايسه با ميادين شهر و اماكن عمومي كه تراژديهاي واقعي و اصيل در آنها در جريان است، بدينسان ناچيز و بياهميت به نظر ميرسد.
تئاتر براي ما چيست؟
بالكنهايي با روكش طلا، مبلهاي مخملين، كوليسهاي سرخ، صداهاي پرطنين، يا بالعكس، چيزي كه به ظاهر ممكن است به كلي متفاوت به نظر برسد: بلكباكسهايي آغشته به گل و خون، با تودهاي از بدنهاي عريان و خشمگين درون آن.
چه ميتواند به ما بگويد؟
همهچيز!
تئاتر همهچيز به ما ميگويد.
اينكه... چگونه در جهان به انسانهاي خوب نيازي نيست و فريب فرمانروايي ميكند، چگونه مردم در آپارتمانها زندگي ميكنند در حالي كه كودكان در اردوگاههاي پناهندگان وادار ميشوند تا به بيابان بازگردند و از عزيزان خود جدا شوند؛ تئاتر ميتواند درباره تمامي اين موارد سخن بگويد.
تئاتر هميشه بوده و خواهد بود.
و اكنون، در اين پنجاه يا هفتاد سال اخير، به طور مشخص مورد نياز است زيرا از ميان تمام هنرهاي ديگر، تنها تئاتر است كه دهان به دهان، چشم به چشم،
دست به دست و بدن به بدن منتقل ميشود. نيازي به واسطه ميان انسانها ندارد. تئاتر روشنترين وجه روشنايي است، و به شرق يا غرب يا شمال يا جنوب تعلق ندارد. نه، تئاتر خود منشأ نور است كه از چهارگوشه جهان ميتابد و براي همگان قابل شناسايي است، چه با رويكرد دوستانه و چه خصمانه.
و ما به تئاتري نيازمنديم كه همواره متفاوت باقي بماند، ما به اشكال مختلفي از تئاتر نياز داريم.
از ميان تمامي اشكال و شيوههاي ممكن تئاتر، بيش از همه شكل باستاني آن. شيوههاي تئاترهاي آييني نبايد در تضاد با «تئاتر ملتهاي متمدن» قرار گيرد. فرهنگ سكولار امروزه هرچه بيشتر تضعيف ميشود و به اصطلاح «اطلاعات فرهنگي» به تدريج جايگزين هويتهاي واقعي موجود شده و آنها را از ميدان به در ميكند، همچنان كه اميد ما را براي ديدار آنها.
اما اكنون ميتوان به وضوح ديد: تئاتر درهايش را باز ميكند. پذيرش آزاد براي هر كس و همه كس.
لعنت به گجتها و كامپيوترها! به تئاتر برويد، تمامي رديفها را در سالنها و بالكنهاي تئاتر پر كنيد، به كلمات گوش فرادهيد و به تصاوير زنده نگاه كنيد! - اين تئاتر است كه روبهروي شماست، از آن غفلت نكنيد و هيچ فرصتي براي شركت در آن را از دست ندهيد- شايد ارزشمندترين فرصتي كه در زندگيهاي بيهوده و شتابزدهمان در آن مشترك هستيم باشد.
ما به همه گونههاي تئاتر نياز داريم.
تنها يك تئاتر است كه به يقين مورد نياز هيچكس نيست- تئاتر بازيهاي سياسي، تئاتر سياستزده، تئاتر سياستمداران، تئاتر بيهوده سياست. آنچه ما يقينا نياز نداريم تئاتر وحشت روزمره است- چه فردي و چه جمعي، آنچه ما نياز نداريم تئاتر اجساد و خون در خيابانها و ميدانها، در پايتختها و شهرستانهاست، تئاتري ساختگي از درگيري خصمانه ميان مذاهب و اقوام... .