• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3488 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۲۴ اسفند

شب پرهزينه

سيد علي ميرفتاح

همه قشنگي رسوم به اين است كه دچار دگرديسي نشوند و مدام تغيير شكل پيدا نكنند. اصلا سنت يعني چيزي كه ساليان بر او بگذرد و تغيير و تحولات چشمگير در آن رخ ندهد. درباره سنت‌ها نيازي نيست پرسشگري فلسفي كنيم و بوالفضولانه، در كم و كيف‌شان ان‌قلت بياوريم. مثلا در مورد نوروز و آدابش سوال خردمندانه‌اي نيست كه بپرسيم «چرا هفت‌سين و چرا هفت‌ كاف نه؟ چرا هفت تا و هشت تا نه؟ چرا...»
اين سوالات دردي از ما دوا نمي‌كنند، پاسخ‌هاي‌شان هم راه به جايي نمي‌برند. زحمت آنها را كه نشسته‌اند و براي آداب نوروزي معاني سمبليك‌ تراشيده‌اند بي‌اجر نمي‌كنم. اما اين معاني دردي از ما دوا نمي‌كنند. ما وقتي دمِ تحويل سال دور سفره هفت‌سين مي‌نشينيم به معاني رمزي و بيان سمبليك سير و سماق و سركه توجه نداريم. ضرورتي هم ندارد كه توجه كنيم. مهم اين است بعد از هزاران سال اين سفره، به همين شكلش مي‌تواند ما را دور هم جمع كند و حال خوشي را در دل‌مان باعث شود. اگر اين سير و سنجد و سكه و سمنو حال‌تان را خوش مي‌كند و بين شما و دوروبري‌هاي‌تان مودت ايجاد مي‌كند، چه نيازي است كه دستكاري‌اش كنيد و تغييرش بدهيد. سال‌ها قبل از شبكه‌هاي ماهواره‌اي مزخرفات بي‌پايه و اساسي درباره هفت‌شين شنيدم. خيلي‌ها هم از آنجايي كه با نظام سياسي/ اسلامي ايران مشكل داشتند به هفت‌شين پناه بردند و خودشان را از اين همگرايي عظيم جدا كردند. حتي اگر روزگاري، هفت‌شيني بوده كه نبوده، اين آبستراكت كردن از ايراني‌ها يعني محروم شدن از اين وفاق و همگرايي. مهم نيست اين سفره خرافات است يا حقيقتي ازلي و  ابدي، مهم اين است كه هنوز اين رسم زنده است و مي‌تواند دل ايراني‌ها را به هم نزديك كند. ديده‌ام كه بعضي‌ها اصرار دارند تا با مراجعه به تاريخ (كدام تاريخ؟) ثابت كنند كه اين نوع مراسم مبتني بر «واقع» نيست. خب نباشد. مهم اين است كه فعلا اين مراسم قدرت فوق‌العاده‌اي در برانگيختن مردم دارد و مي‌تواند همه مردم را از هر طايفه‌اي دور يك مفهوم متعالي جمع كند. قدر اين مراسم را بايد بدانيم و اجازه ندهيم تا هر تازه‌واردي ان‌قلت بي‌وجه وارد كند و قدرت و قوت سُنت‌ها را كم كند. چهارشنبه‌سوري هم همين است. يعني جشني است كه مي‌تواند مردم را اعم از پولدار و فقير، باسواد و بي‌سواد، شهري و روستايي دور هم جمع كند تا دل‌شان شاد شود و بخندند و با يكديگر مشاركت كنند. متاسفانه در اين جشن ملي/ باستاني نوآوري‌هاي بدي وارد كرده‌ايم كه از قدرت و قوت جشن كاسته شده، قبلا -لااقل زمان بچگي ما - چهارشنبه‌سوري مترادف با يك همياري و همكاري محلي بود. جوان‌ها مي‌رفتند بيابان و با خروار خروار بوته خشك برمي‌گشتند. يكي، دو ساعتي دورهمي و توام با شادي و خنده تفريح  و استخوان سبك مي‌كردند. شب هم آجيل چهارشنبه‌سوري و رشته‌پلو و قاشق‌زني و از اين قبيل. اما رفته‌رفته در اين رسم ساده و معمولي بدعت‌هاي غلطي راه پيدا كرد. حالا چيزي كه چهارشنبه‌سوري را تبديل به يك اتفاق خطرناك كرده همين ترقه‌بازي و انفجار و مسائل ديگر است. چند روز پيش كه اينجا درباره مداخله‌ بي‌وجه در چهارشنبه‌سوري چيزي نوشته بودم خيلي‌ها فكر كردند دارم به اين رسم باستاني حمله مي‌كنم. حتي رفيقم استاد اسد امرايي فكر كرد من با چهارشنبه‌سوري بدم. اما نه، بد نيستم منتها مي‌گويم اين شكلش قدرت همگرايي و همياري و شادماني ندارد. كاش آنها كه دست‌شان توي حساب و كتاب است به ما عدد و رقم بدهند كه بفهميم چند ميليارد پول اين مردم توي جيب ترقه‌سازان مي‌رود و چند ميليارد بابت سوختن و كور شدن و مجروح شدن بچه‌هاي مردم گير دلالان و واردكننده‌هاي تير و ترقه مي‌آيد... اين وسط اتفاقات ديگر هم مي‌افتد كه نمي‌توانم تصريح‌شان كنم. تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. همين‌قدر بدانيد كه با دخالت و نوآوري و انگولك‌ نابجا، يك رسم ساده و معمولي و مفيد را تبديل كرده‌ايم به يك «شب پرهزينه»... ماهي را همچنان مي‌شود از اين آب پرتلاطم گرفت... خوب است كه به خود بياييم و دست از اين تق و توق بي‌معني برداريم و برگرديم به همان رسم و رسوم قديمي. اعتبار رسم‌ها به اين است كه همان طوري برگزار شوند كه نسل‌هاي قبل برگزار مي‌كردند. الان اگر پدران ما را نيز از گور دربياورند اين شب چهارشنبه آخر سال را به هر چيزي شبيه مي‌دانند جز به يك رسم ملي و قديمي آخر سالي.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون