پاسخ آيتالله حائري شيرازي به كوفي خواندن مردم تهران:
كمر دولت شاه را تهران شكست
گروه سياسي| آيتالله محيالدين حائري شيرازي كه در جريان انتخابات هفتم اسفند ماه از حضور در رقابت خبرگان رهبري جهت «اعلام همراهي با استخوان داران در اسلاميت و انقلابي بودن» انصراف داده بود، از خبرگان پنجم و لازمههاي آن و همچنين انتخابات اخير اين مجلس گفت. به گزارش جماران، جملههاي كليدي آيتالله حائري شيرازي
به شرح زير است:
مردم قهر نكردند. اگر مردم به خاطر عدم تاييد صلاحيتها قهر كرده بودند عدد مشاركت اينگونه نبود؛ (مشاركت در) تهران هميشه 30 درصدي بود اما الان 50 درصدي شده است.
خبرگان هميشه هم بايد سياسي باشد؛ اين حسن آن است كه سياسي باشد. اصلا انتخابات خودش سياسي است. مگر علما سياسي نيستند؟ خيلي از علما و يا حتي همه علما سياسي هستند. اختلافات آنها هم به خاطر بعد سياسيشان بود. همين كه جابهجايي قدرت بدون خونريزي انجام ميشود، در عالم مهم است. در هيچ كشور اسلامي نداريم كه انتخابات اينگونه شود. در كشورهاي مسيحي هم اينگونه نيست؛ هيچ كشوري نداريم كه 62 درصد مردم
در انتخابات شركت كنند؛ حتي در امريكا و فرانسه كه مهد دموكراسي است.
طرح ليست انگليسي غلط بود. انگليسيها يك حرف چرندي زدند؛ من همان موقع گفتم سر اين قضيه را باز نكنيد و آن را مطرح نكنيد، بلكه بگوييد: و الّذين لايشْهدُون الزُّور و إِذا مرُّوا بِاللّغْوِ مرُّوا كراماً (و آنان كه به دروغ گواهي نميدهند و در مجالس دروغ و غنا و فحش و غيره حضور نمييابند، و چون به لغو و بيهودهاي عبور كنند بياعتنا و بزرگوارانه ميگذرند).
كاري كه انگليسيها كردند سياسي بود؛ ما كه اين را جدي گرفتيم غير سياسي رفتار كرديم. مردم عقايد خودشان را دارند چه ربطي به انگلستان دارد؟ اگر انگليسيها نگفته بودند مردم راي نميدادند؟ اگر ما اينگونه فكر كنيم كه يك يا دو ميليون حرف انگلستان را گوش ميگيرند كه كلاهمان پس معركه است!
در مورد كوفي خواندن مردم تهران بايد بگويم كه بهمن را تهران به وجود آورد يا اصفهان؟ تعداد شهداي تهران در مقايسه با ساير شهرها چقدر بود؟ تعداد نيمه خرداد 42 در تهران چقدر بود؟ در اصفهان و شيراز و مشهد و تبريز و ساير شهرها چقدر بود؟ اصلا كمر دولت شاه را تهران شكست. به همين گلزار شهدا نگاه كنيد؛ اينها تهراني بودند كه در اينجا دفن هستند. هركس اين حرفها را زده نادان بوده است!
مگر در انتخابات رياستجمهوري آقاي خاتمي سلبي نبود؟ مردم در آن انتخابات به هاشمي نه گفتند. مگر انتخابات احمدينژاد سلبي نبود؟ به خاتمي گفتند نه! مگر انتخابات آقاي روحاني سلبي نبود؟ معناي راس سلبي اين نيست كه طرف از روي آگاهي راي نميدهد؛ بلكه به اين معناست كه به طرف ميگويند نوبت تو تمام شد و الان نوبت اين يكي است.
الان هم اصلاحطلبان سركار ميايستند و اصولگراها از آنها عكس ميگيرند و انتقاد ميكنند؛ چه ايرادي دارد؟ هر جا اشكالي بود ميگويند اين كار غلط است و در روزنامهها در اين مورد بحث صورت گيرد.
در مورد رد صلاحيت سيد حسن خميني هم من فكر نميكنم شوراي نگهبان خواسته باشد سياسي با اين موضوع برخورد كند. اگر صلاحيت ايشان را بدون امتحان تاييد ميكردند، ديگران نميگفتند تبعيض قايل شدهاند؟
من به آقايان شوراي نگهبان پيشنهاد دادم بين اين افرادي كه بدون امتحان تاييد شدند و آنهايي كه بدون امتحان رد شدند در شوراي نگهبان يك امتحان برگزار كنيد و هر دو در يك جلسه مشترك بيايند؛ هركدام قبول شدند نامزد باشد.
اشكال از خود اين آقايان (شوراي نگهبان) نيست. اشكال همان چيزي است كه آقاي ابراهيميان، سخنگوي شوراي نگهبان مطرح ميكند. ايشان هنوز سخنگوي شوراست و استعفاي او مورد قبول واقع نشده است. ايشان گفت حاج آقا (آيتالله جنتي) يك پرايد دست دوم دارد؛ قانون ما هم مثل پرايد حاج آقاست!
وقتي شوراي نگهبان با اينكه خودش انتخابات را برگزار گرده، اعضاي آن راي نياوردهاند يعني انتخابات كاملا سالم بوده است و اگر قرار بر دستكاري بود، براي خودمان دستكاري ميكرديم. اگر اين انتخابات پلاستيكي بود اولين كسي را كه ميآوردند خودشان بود. لذا اين اتفاق نشانگر سلامت انتخابات است، نه مريضي انتخابات و اين سلامت موجب خوشبختي است.