محمدعلي مهتدي در گفتوگو با «اعتماد»:
حاشيه امن اسراييل در اختلافافكني ميان ايران و اعراب است
مصر پول عربستان را ميگيرد، بازي خود را ميكند
گروه ديپلماسي| جان كري، وزير امور خارجه امريكا روز پنجشنبه به بحرين سفر كرد و طي آن با وزراي امور خارجه اعضاي شوراي همكاري خليج فارس ديدار داشت؛ ديداري كه پس از آن، اين مقام عاليرتبه امريكايي از ايران خواست تا از توان و نفوذ خود در منطقه استفاده كرده و در جهت پايان دادن به بحران سوريه و يمن استفاده كند. در اين باره گفتوگويي با محمدعلي مهتدي، تحليلگر ارشد مسائل منطقهاي داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
وزير امور خارجه امريكا، روز پنجشنبه به بحرين سفر كرد و طي آن با وزراي امور خارجه اعضاي شوراي همكاري خليج فارس ديدار داشت. شان زماني و سياسي اين سفر به بحرين چه بود؟
سفر جان كري، وزير امور خارجه امريكا در آستانه برگزاري چهارمين دور مذاكرات ژنو ميان دولت سوريه و معارضين سوري است كه بنا به اخبار منتشر شده قرار است در 11 آوريل انجام شود. از سوي ديگر، اخباري هم منتشر شده است كه اين دور از مذاكرات به 13 آوريل موكول شده است. در روزهاي گذشته هم استفان ديميستورا، نماينده ويژه دبيركل سازمان ملل در امور سوريه به مسكو سفر كرده و قرار است طي روزهاي آينده به تهران و دمشق سفر كند. به نظر ميرسد كه سفر دورهاي جان كري و استفان ديميستورا در چارچوب آماده كردن بازيگران موثر در بحران سوريه براي مذاكرات ژنو4 است. در اين فاصله، ما شاهد انتشار تحليلها و نظراتي در رسانههاي عربي مبني بر اين هستيم كه امريكا در خاورميانه تضعيف شده است، امريكا نسبت به كشورهاي عربي بيتوجه شده است، امريكا ميخواهد از خاورميانه عقبنشيني كند و مركز ثقل استراتژيكش را از خاورميانه به چين و اقيانوس آرام منتقل كند. اين تحليلها و نظرات موجب شده تا عربستان و كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس نسبت به سياست امريكا در قبال مسائل خاورميانه نگران شده و براي رفع نگراني و پر كردن اين خلأ، از سويي به اسراييل نزديك شوند و از طرف ديگر به روسيه به عنوان يك قدرت جديد بينالمللي كه اخيرا هم به منطقه وارد شده است، پل بزنند. در اين فضا، ميطلبيد وزير امور خارجه امريكا به خليجفارس بيايد و با وزراي امور خارجه شوراي همكاري خليج فارس ديدار داشته باشد و به آنها اطمينان دهد كه امريكا همچنان حامي درجه اول آنها در عرصه بينالمللي است. من با دنبال كردن سخنان كري در اين سفر و جزييات آن تصور ميكنم كه وزير امور خارجه امريكا ميخواهد به اعراب اطمينان دهد برجام به هيچوجه خطري براي آنها ندارد و با وجود دستيابي به توافق هستهاي، امريكا همچنان به فشارهاي خود عليه ايران در مسائل مختلف ادامه ميدهد. با اين حال، باراك اوباما در مصاحبهاي كه چندي پيش با نشريه آتلانتيك داشت از كشورهاي عربي و در راس آنها عربستان نسبت به سياستهايشان در قبال ايران انتقاد كرده بود و قبلا نيز گفته بود كه خطر اصلي براي اعراب، مسائل داخليشان است. هدف اصلي سفر كري و ديدار با وزراي شوراي همكاري هم دادن اطمينان به آنها در خصوص مسائل امنيتي است. از سوي ديگر، مهمترين مساله مطرح شده در اين نشست، بحران سوريه و يمن است.
باراك اوباما، رييسجمهور امريكا يك بار پيش از شكلگيري توافق هستهاي، در كمپ ديويد اعضاي شوراي همكاري را دور هم جمع كرد و به نوعي در خصوص برجام به آنها اطمينان داد. ماحصل آن ديدار در رفتار اعضاي شوراي همكاري مشهود نبود. ميزان نفوذ امريكا در اين شورا تا چه اندازه است؟
عربستان و همپيمانان عربياش در خليج فارس براي تامين امنيت خود متكي به امريكا هستند و در خصوص مسائل امنيتي، از خود استقلالي ندارند و فكر هم نميكنم كه آنها توانايي مستقل شدن را هم داشته باشند. البته آنها چند سالي است كه در حال نزديك شدن به رژيم صهيونيستي هستند. زماني هم كه اوباما سران كشورهاي حاشيه خليج فارس را به كمپ ديويد دعوت كرد، اين تحليل وجود داشت كه آنها نسبت به امريكا اطمينان ندارند كه به دليل عدم حضور ملك سلمان در آن ديدار بود ولي عدم حضور او به دليل سياست امريكا نبود بلكه به دليل بيماري وي بود كه به همين خاطر، محمد بن سلمان، فرزند و مرد شماره يك اين روزهاي عربستان به امريكا رفت. اعراب براي تامين امينت راهي جز وابستگي به امريكا ندارند. حال مسالهاي كه در اين باره مطرح ميشود اين است كه مهمترين منبع تهديد امنيتي براي آنها چيست؟ اسراييليها دايما اين مساله را تبليغ ميكنند و زير گوش اعراب ميخوانند كه اين منبع تهديد ايران و قدرت نظامياش است در حالي كه امريكاييها اين اعتقاد را ندارند و مشكلات داخلي كشورهاي عربي را منبع اصلي تهديد براي آنها قلمداد ميكنند. عربستان، قطر و امارات از جريانهاي تكفيري تروريستي حمايت كردند و آنها را سمت عراق، سوريه و مصر راهي كردند ولي اين گروههاي تروريستي هماكنون به جان همين كشورها افتادهاند. امريكا فقط زماني ميتواند به اعراب كمك كند كه يك قدرت خارجي به آنها حمله كند ولي در اين مسائل، آنها نميتوانند كار خاصي بكنند. با اين حال، من انتخاب محل ديدار كري با وزراي امور خارجه شوراي همكاري خليج فارس در بحرين را اقدامي نمادين ميدانم زيرا بحرين محل استقرار ناوگان پنجم امريكا در خليج فارس است و امريكاييها اينگونه ميخواهند به اعراب بگويند كه ما از شما در برابر تهديدات خارجي حمايت ميكنيم.
يك مقام وزارت امور خارجه امريكا گفته است كه دولتهاي خليج فارس را در برابر ايران تقويت ميكنيم. چرا با وجود مشكلاتي كه منطقه خاورميانه گرفتار آن است و لازمه حل اين مشكلات اجماع منطقهاي است، امريكا همچنان به دنبال تعميق شكاف ميان ايران و اين كشورهاي عضو شورا است؟
اين سياستي براي دوشيدن كشورهاي عربي است تا از اين طريق سلاحهايشان را به كشورهاي عربي بفروشند. امريكاييها با مطرح كردن مسائل امنيتي، ميتوانند مساله توازن قوا را براي كشورهاي عربي جا بيندازند تا به اين بهانه، به آنها ميلياردها دلار سلاح بفروشد. با فروش سلاح به آنها، استفاده از اين سلاح نيازمند آموزش به نظاميان عربي است كه از اين طريق امريكاييها خدمات مستشاري هم انجام ميدهند و باز پول ميگيرند. پس از مدتي هم اين سلاحها كهنه و قديمي ميشود و آنها مجددا از امريكا سلاح ميخرند. از سوي ديگر، با ايجاد اختلاف ميان ايران و كشورهاي عربي، رژيم اسراييل يك حاشيه امن پيدا ميكند و ترسي براي مقابله و توجه به آرمان فلسطين ندارد.
جان كري در تازهترين سفر خود به بحرين گفته است كه از ايران براي حل بحران در سوريه و يمن كمك ميخواهد. معني اين كمك مدنظر امريكاييها چيست؟ آيا خروج مستشاري ايران از اين معادلات مدنظر است يا امريكا در برابر تمام سر و صداهايي كه ميكنند با مبارزه ايران در سوريه با جريان داعش و تروريستهاي افراطي موافق هستند؟
اينكه امريكاييها مشخصا از ايران چه ميخواهند را بايد شخص كري بگويد ولي سياست جمهوري اسلامي ايران در مسائل منطقهاي، سياستهايي اصولي هستند و تغيير هم نمييابند. حمايت ايران از فلسطين و محور مقاومت در برابر اسراييل سياستهايي نشات گرفته از قانون اساسي ما است. با اين حال، شايد منظور امريكاييها سرنوشت و آينده بشار اسد است كه همچنان يكي از گرههاي كور حل بحران سوريه است. ايران بارها تاكيد كرده است كه هيچ كشوري نميتواند براي ملت سوريه تعيين تكليف كند و مردم سوريه نيز از طريق صندوقهاي راي نظرشان را درباره آينده بشار اسد اعلام ميكنند. روسيه هم در اين باره با ايران همنظر است و همين را ميگويد. اخيرا منابع روسي هم ميگويند كه امريكاييها قانع شدهاند كه مردم سوريه سرنوشت بشار اسد را تعيين كنند. با توجه به برگزاري مذاكرات ژنو4، شاهد بوديم كه سخنگوي معارضين مورد حمايت رياض اعلام كرده بود كليد حل مساله سوريه كنارهگيري بشار اسد است و تا او كنار نرود، مساله سوريه هم حل نميشود و اين سخن به معناي آن است كه عربستان همه را به خانه اول بازگردانده است. با اين وجود، شايد مقصود كري آن است كه ايران در اين باره كوتاه بيايد كه ايران هم كوتاه نخواهد آمد. اگر بحث مبارزه با تروريسم نيز مطرح باشد، ارتش سوريه در هماهنگي با ايران و روسيه بيشترين تلاش را انجام ميدهند و نيازي به توصيه امريكا نيست.
عادل الجبير همچنان اصرار دارد كه كليد حل تنش ميان ايران و عربستان، تغيير رفتار ايران است. آيا دورنمايي را ميتوان براي حل تنش ميان ايران و عربستان در نظر گرفت؟
تغيير در وضعيت كنوني روابط ايران و عربستان مشكل است و بهبود روابط دو كشور در كوتاهمدت هم قابل رويت نيست چون عربستانيها سياست تنشآفريني با ايران را در دستوركار دارند و ايران را متهم به دخالت در كشورهاي عربي ميكنند. ما در اين راستا شاهد هستيم كه آنها به اين بهانه، جنگ يمن را به راه انداختند و بيش از يك سال است كه اين كشور را بمباران ميكنند و هزاران نفر را كشته و اين كشور را تخريب كردهاند. ايران كه در يمن نيرويي ندارد. اگر نفوذي هم دارد، اين نفوذ فرهنگي و فكري است كه با بمباران از بين نميرود. در سوريه و لبنان نيز همزبان با اسراييل از ايران ميخواهند كه از جريان مقاومت حمايت نكند و به آنها اجازه دهد كه در سوريه، به هر شكلي كه ميخواهند عمل كنند در حالي كه سوريه عمق استراتژيك محور مقاومت و حلقه وصل ايران با جريان مقاومت در لبنان و فلسطين است. آنها براي عاديسازي روابطشان با ايران ميگويند ايران بايد سياستهايش را تغيير دهد، در حالي كه ايران اين كار را نميكند، زيرا حمايت از جريان مقاومت جزو اصول و زيرساختهاي سياست خارجي ايران است. با اين حال، اگر فرض كنيم كه ايران اين خواسته آنها را هم برآورده كند، باز آنها قانع نخواهند شد و اگر الان حرف از تغيير رفتار ميزنند، بعد از آنكه ايران بازوهايش را در منطقه از دست بدهد، از تغيير رژيم حرف ميزنند. ايران اين كار را نخواهد كرد و همپيمانان خود را فداي عربستان نميكند. اين بحران ادامه مييابد تا سعودي قانع شود دست از تروريسم بردارد.
ايران در روزهاي پسابرجام در رابطه با كشورهاي عضو شوراي همكاري و همچنين كشوري مانند مصر در جهان اسلام با چالشهاي بسياري روبهرو است. چرا برجام هم نتوانست از اين دوري بكاهد؟
دوري و اختلاف با اين كشورها طبيعي است چون عربستان و اسراييل تا قبل از دستيابي به توافق هستهاي، بيشترين تلاش را داشتند كه برجام به دست نيايد. اكنون هم كه ايران و گروه 1+5 به توافق هستهاي دست يافتهاند، تلاش ميكنند تا با همكاري يكديگر اين توافق اجرا نشود. اكنون لابي عربستان و اسراييل در امريكا بسيار فعال هستند. لابي صهيونيستها فشار ميآورد و لابي عربستان هم در اين ماجرا براي خريد سناتورها پول خرج ميكند. طبيعي است كه آنها از اجراييشدن برجام بسيار نگران بوده و هستند. ما اگر به داستان ويكي ليكس بازگرديم، در سندي مشاهده ميكنيم ملك عبدالله، پادشاه پيشين عربستان به امريكاييها ميگويد ايران افعي است و بايد سر افعي قطع شود. آنها امريكاييها را براي حمله به ايران و سوريه تشويق ميكردند، به گونهاي كه امريكا را در محذوريت قرار دادند و امريكا ناوگان خود را به شرق مديترانه فرستاد ولي با نقشآفريني ايران و روسيه، سوريه خلع سلاح شيميايي شد و بهانه براي حمله به اين كشور از امريكاييها سلب شد. ميخواهم بگويم كه سياست ضد ايران از قبل وجود داشته است و به خاطر برجام هم نيست. آنها از انقلاب اسلامي، نفوذ انديشههايي مانند استقلال، آزادي و دموكراسي بيم دارند و به همين خاطر، امريكا و اسراييل از اين شرايط حداكثر استفاده را كردهاند و نفوذ خود را گسترش دادهاند. هماكنون نفوذ صهيونيستها در عربستان بسيار گسترده است و صرفا شامل ملاقات بندر بن سلطان، تركي الفصيل و انور عشقي با مقامات اسراييلي در مجامع بينالمللي نيست. مثلا در ماه گذشته، شاهد انتقال يهوديان يمن به اسراييل بوديم و اين در حالي است كه يمن زير بمباران عربستان است. از سويي، يمن از نظر هوايي، زميني و دريايي تحت محاصره عربستانيها است و عبور از منطقه با بازرسي آنها صورت ميگيرد. در اين شرايط چطور ميشود كه تا اين همه يهودي به رژيم صهيونيستي منتقل شوند. اين نشان از هماهنگي گسترده ميان رياض و تلآويو است.
همزمان با سفر كري به منطقه، پادشاه عربستان در راس هياتي عاليرتبه و پرجمعيت به مصر رفته است. رابطه مصر و عربستان در حال حاضر در چه سطحي قرار دارد؟
هماكنون مصر با بحران اقتصادي روبهرو است و نيازمند كمك مالي است. عربستان در طول سالهاي گذشته كمكهاي مالي بسياري به مصر انجام داده اما اين كمكها در حدي نيستند كه نيازمنديهاي اقتصاد مصر را برآورده كنند. در اين سفر عنوان شده است كه عربستان چهار ميليارد دلار را به عنوان كمك بلاعوض به اقتصاد مصر تزريق ميكند و همچنين يك و نيم ميليارد دلار هم صرف تكميل پروژههاي نيمهتمام توسعهاي صحراي سينا خواهد شد. همچنين عربستان موافقت كرده است تا در پنج سال آينده 20 ميليون دلار نيازمندي مصر به مشتقات نفتي با سود دو درصد را تامين كند. كمكهاي رياض به قاهره لازم است ولي كافي نيست. هماكنون مصر سه ميليارد دلار كسري بودجه و 47 ميليارد بدهي خارجي دارد. در اين روزها نيز شاهد كاهش ارزش پول اين كشور در برابر دلار هستيم كه منجر به فقيرتر شدن مصريها و كاهش قدرت مردم اين كشور شده است بنابراين قاهره مجبور است تا با رياض مماشات كند چرا كه عربستان تنها كشوري است كه به آنها پول ميدهد. اين را هم بايد گفت كه اين كمكها فقط مسكن هستند و حلكننده مشكلات اين كشور نيست بنابراين مصريها مجبور نيستند در برابر چند مشت دلار از استقلال كشورشان دست بكشند و با نقشه عربستان وارد معادلات سوريه و يمن شوند. با اين حال، مصريها جنبه تشريفاتي اين سفر را بالا بردهاند و به اين سفر، حالتي جشنگونه دادهاند. اين اقدامات براي مصر هزينهاي ندارد ولي سعوديها را خوشحال ميكند. همچنين بايد بگويم كه حذف المنار، رسانه حزبالله لبنان از ماهواره نايل ست هديهاي بود كه در آستانه سفر ملك سلمان به مصر، به سران سعودي داده شد. من ميخواهم بگويم مصريها در قبال كمكهاي عربستان، اقداماتي را انجام ميدهند كه هزينهاي برايشان ندارد. عربستان از مصر ميخواهد تا در برابر بحران سوريه و يمن، حضور نظامي پيدا كند در حالي كه من تصور نميكنم آنها اين خواسته عربستان را قبول كنند و اهميت تاريخي خود را بيش از اين تنزل دهند.
همزمان با سفر ملك سلمان به مصر، وزارت امور خارجه اين كشور در بيانيهاي شديداللحن ايران را متهم به دخالت در مسائل منطقهاي كرده است. آيا عربستان به دنبال دورتر كردن مصر از ايران است؟
بله؛ اين يك هدف مهم براي آنها است. عربستان بهشدت به دنبال آن است كه ايران و مصر رابطهاي ايجاد نكنند و عدم روابط تهران و قاهره هم براي رياض جنبه سمبليك دارد و موجب خوشحالي آنها است. آنها نه تنها به دنبال آن هستند كه مصر با ايران رابطهاي نداشته باشد بلكه كشورهاي عربي ديگر هم با ايران رابطهاي نداشته باشند. پس از تحولات بيداري اسلامي در مصر، عربستان 12 ميليارد دلار به اين كشور كمك كرد كه دو شرط براي آن گذاشت؛ نخست، اعدام نكردن حسني مبارك، رييسجمهور مخلوع اين كشور و ديگري عدم ورود ايران به قاهره. مصريها نيز از اين شرايط استفاده ميكنند و در برابر كمك رياض، اين هديه را به آنها ميدهند. هر وقت نيز كمك مالي عربستان به مصر كمرنگ شود يا كاهش يابد، مصريها نشانههايي از خود بروز ميدهند كه در حال نزديك شدن به ايران هستند تا عربستان از ترس برقراري روابط تهران و قاهره، براي مصر پول بريزد. مصريها با زرنگي از اين برگه استفاده ميكنند ولي اهميت خود را از دست داده و به بازي آشكاري تبديل شده است ولي عربستان مجبور به پذيرش خواست مصر است.
مصر امروز چه جايگاه سياسياي در جهان عرب دارد؟
مصر مهمترين كشور عربي از نظر تاريخي است؛ آنها تمدني هفت هزار ساله دارند و با گذشت سالها، هيچ كشور ديگري نتوانسته است جايگاه آنها را بگيرد. متاسفانه اين كشور هماكنون نقش و جايگاه منطقهاي خود را از دست داده است در حالي كه آنها به همراه سوريه رهبري جهان عرب را برعهده داشتند ولي وضعيت كنوني مصر و بحرانهايي كه اين كشور با آن روبهرو است، باعث شده تا آنها نتوانند در مسائل منطقهاي نقش بازي كنند و صحنه براي ايفاي نقش عربستان، قطر و امارات فراهم شده است و اين كشورها اتحاديه عرب را در اختيار خود گرفتهاند. ما بايد بدانيم اگر اكنون قطر، امارات و عربستان فعال هستند، نقشآفريني آنها به دليل غايب بودن و بحران مصريها است. رهبري جهان عرب براي عربستان هم بزرگتر از قد و قواره آنها است و مصريها با رفع مشكلاتشان ميتوانند اين رهبري را از عربستانيها بازپس بگيرند. من چند روز پيش در بيروت بودم و با كارشناسان مسائل جهان عرب به صحبت پرداختم. آنها متفقالقول بودند كه اگر امروز عربستان يكهتاز است به دليل عدم حضور مصريها در صحنه است و مهمترين مساله را كمك به مصر براي احيا و نقشآفريني در منطقه ميدانستند.