حملات اصولگرايان، فرصت اصلاحطلبان
گروههاي هوادار اين جريان نيز در مقابل انتقادات و حملاتي كه صورت ميگيرد، ساكت نيستند و در اين سوي ميدان نيز پاسخهايي به اين دست موضعگيريها انجام ميشود. در چنين شرايطي كه جامعه و افكار عمومي شاهد يك بگو مگو و نقد جدي سياسي هستند، فرآيند رقابت در اين چارچوب ميتواند كمك شاياني به روشن شدن برخي مسائل باشد و در ضمن آن جامعه با تحليلهاي عميقتر و صحيحتر نيز برخورد كند و آشنا شود. به عبارت ديگر اگر فعالان سياسي هر جرياني نيازمند فضايي براي اظهارنظر و بيان اعتقادات و ديدگاههاي خود و ابراز نقدهاي خويش باشند قطعا بهترين فضا براي چنين چيزي در دل نقدهايي به وجود ميآيد كه جريان رقيب مطرح ميكند. اين همان مجالي است كه براي سخن گفتن و در قدمي متعاليتر، گفتوگو ايجاد ميشود. مجالي كه فعاليت و تكاپوي هرطرف ميتواند زمينه را براي تكاپوي طرف مقابل مهيا كند. روش شدن افكار عمومي نيازمند بحثهايي جدي و بدون تعارف است و محال است چنين بحثهايي در فضايي مطرح شوند كه يك طرف قابليت ابراز نظر كمتري داشته باشد. تنها چيزي كه وجود دارد اين است كه اين بحثها و تقبلهاي سياسي منجر به كينهتوزي و رفتن دوباره به فرآيند حذف رقيب شود. جداي از اين اگر همين مدت گذشته از عمر دولت مورد واكاوي قرار بگيرد، متوجه خواهيم شد كه بسياري از مباحث جدي و لازمي كه توسط رييسجمهوري و برخي اعضاي كابينه مطرح شده است، در پاسخ به همان نقدها و حملاتي است كه منتقدان جريان اعتدال ترتيب داده بودند. در واقع در صورت فرض حذف آن انتقادات و حملات، جامعه هيچگاه با برخي حقايق گفته شده توسط مسوولان و فعالان سياسي مواجه نميشد. خلاصه سخن در اين خصوص اينگونه ميتواند باشد كه اصلاحطلبان و هواداران دولت بايد فعاليتهاي جريان رقيب را در باب نقدها و حتي در برخي موارد حملات سياسي به فال نيك بگيرند و به آن به چشم يكي از ملزومات و احتياجات واقعي رقابت سياسي نگاه كنند كه هرچند شايد زحمتهايي نيز برايشان فراهم ميكند، اما همزمان فضاي سخن گفتن و بيان نقطهنظراتي را هم در اختيار آنها قرار ميدهد.