• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3499 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۲۲ فروردين

وقتي از روزنامه‌نگاران دنياي پيشرفته جا مي‌مانيم

بنفشه سام گيس

استاد عاليقدر، مهدي محسنيان‌راد، در يادداشتي كه روز سه‌شنبه براي روزنامه اعتماد نوشتند، تحليلي درباره روزنامه‌نگاري تحقيقي و چگونگي تولد پرونده «پاناما» داشتند كه براي نگارنده بسيارآموزنده بود. استاد در يادداشت‌شان به آموزش چند ده ساله اين رشته از روزنامه‌نگاري در دانشكده‌هاي كشورهاي پيشرفته اشاره كرده بودند و تلاش روزنامه‌نگاران براي افشاي فساد اقتصادي سران كشورهاي جهان را يكي از وظايف طبيعي و بالذات فردي دانستند كه در اين كشورها خود را «خبرنگار» خطاب مي‌كند و تاكيد داشتند كه «درصورت برخورداري يك رويداد از هفت ارزش خبري، ديد‌باني رسانه‌ها موظف به كشف و افشاي آن است و تمام اعضاي انجمن بين‌المللي روزنامه‌نگاران تحقيقي كه در پرونده پاناما همكاري كرده‌اند، شبيه همان روزنامه‌نگاراني هستند كه افشاگري واترگيت و... را به وجود آوردند و در واقعيت حرفه‌اي روزنامه‌نگاري، تنها و تنها به رسالت و وظيفه خود عمل كرده‌اند و رفتار و تلاش حرفه‌اي آنها غيرعادي و عجيب نيست.» اما وضعيت روزنامه‌نگاران ما در ايران تا چه حد شبيه به كشورهاي پيشرفته است؟ قطعا خبرنگاران ايراني هم بسيار مشتاق ورود به فضاهايي هستند كه بتوانند افشاگري‌هاي مستند و غيرقابل گريز داشته باشند. اما واقعا در ايران دست خبرنگاران براي ورود به چنين عرصه‌هايي تا چه حد باز است؟
نيمي از حافظه ما، خبرنگاران رسانه‌هاي كاغذي، پر است از خاطره ناخوش درباره سرانجام همكاراني كه فقط گوشه‌اي از پرده برخي رسوايي‌هاي اخلاقي و اجتماعي و اقتصادي و سياسي صاحبان قدرت را كنار زدند. اين خاطرات، شايد از معدود وقايعي است كه زمان و دوران را برنمي‌تابد. اين خاطرات طي دهه‌هاي حيات روزنامه‌نگاري در ايران، فقط رنگ عوض كرده اما در ماهيت و مصداق، بدون تفاوت بوده است. در ايران، برخلاف كشورهاي پيشرفته، خبرنگاران، جز در موارد بسيار نادر، آخرين افرادي هستند كه اجازه ورود به حريم خصوصي جزييات اختلاس‌ها و جرايم سياسي و اقتصادي و اخلاقي و اجتماعي را دارند و اگر هم مجوزي صادر مي‌شود، براي انتشار كم ارزش‌ترين جزييات است. جزيياتي كه قدر و ارزش ناچيز آنها به هيچ‌وجه نمي‌تواند در كفه ترازوي قياس با پرونده‌هايي حتي بي‌مقدارتر از «اوراق پاناما» قرار بگيرد. در ايران، چه امروز و چه 20 سال قبل، نخستين مسير دسترسي مجاز به اطلاعات نسبتا طبقه‌بندي شده، رفاقت با «روابط عمومي» دستگاه‌هاي اجرايي بوده و اگر خبرنگار، اطلاعاتي خارج از اين دايره به دست آورده، نگراني مسوولان رسانه از تهديدها، توقيف‌ها، محدوديت‌ها و تحريم‌هاي نانوشته دولتي به دليل رسمي نبودن منابع خبر، مانع از انتشار شده است. در ايران، صرفا سياست و اقتصاد، خط قرمز نيستند. حيطه‌هاي مرتبط با سلامت جامعه هم گاهي برچسب «ورود ممنوع» مي‌خورند. در ايران، خطوط قرمز، نانوشته است. در ايران، در هر زمان، در دوره هر دولت و هر وزير و هر صاحب قدرت، خط قرمز براي روزنامه‌نگاران رنگ متفاوتي دارد. شايد به همين سبب، اصطلاح معروف در ايران اين است كه «تاريخ امروز و تاريخ 20 سال قبل و 20 سال قبل‌تر را كنار هم بگذاريد تا به واقعيت برسيد.»  روزنامه‌نگاري از معدود حرفه‌هايي در ايران و جهان است كه از راس – سردبير – تا جزء‌ترين نيروهاي تحريريه، خبرنگار بودن را در طول حيات حرفه‌اي خود تجربه مي‌كنند. سردبيران و روزنامه‌نگاران پيشكسوت ما خاطره‌هاي بسيار دارند از منع و محدوديت‌هاي ايجاد شده براي روزنامه‌نگاران در دهه‌هاي 40 و 50. شايد آينده نگري روزنامه‌نگاران ايراني در همان دهه‌ها براي ابداع گزارش‌نويسي توصيفي كه در جهان منحصر به‌فرد است، تدبير مناسب حال اين روزها و دهه‌ها بود كه اگر خبرنگار در ايران نتوانسته و نمي‌تواند وارد عرصه‌هاي افشاگري شود، از مسير بازي با كلمات مشاهدات خود را عيان كند. روزنامه‌نگاري تحقيقي، نه در ايران، كه در هيچ يك از ممالك دايره جهان سوم محلي براي رشد و حضور نخواهد داشت كه در اين كشورها، نه‌تنها خطوط قرمز به دليل سياست‌هاي سليقه‌اي، هيچگاه واضح و قطعي و پايدار نيست، سايه قدرت هم بر تمام عرصه‌ها و پشت پرده‌ها گسترده است و ترس از افشاي پشت پرده‌هاي ناگزير، چنان ديوار چند لايه و محكمي در مقابل رسانه مي‌سازد كه محدوديت‌هاي آگاهانه و خودخواسته، سهم مهمي در رنگ دادن به جوهر قلم خبرنگاران اين كشورها دارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون