مردم در بزنگاهها، حقيقت را تشخيص ميدهند
سعيد ليلاز
آنچه مبني بر تبليغات منفي رسانهها عليه دولت يازدهم مطرح ميشود، هيچ نفوذي در بين شاكله اصلي مردم ندارد. رسانههايي كه در مورد عملكرد دولت منفيخواني ميكنند، باوجود تمام كارهاي مثبتي كه در 16 ماه از آغاز به كار دولت صورت گرفته اگر كوچكترين نفوذي در بين مردم داشتند، قدرت هرگز به دولت يازدهم نميرسيد. اينكه با وجود تلاطمهاي بينالمللي كه خارج از كنترل ايران است، با آرامش نسبي در بازار روبهرو هستيم، نشاندهنده درستي اين مدعاست. قيمت جهاني نفت خام طي چهار ماه اخير، حدود 50 تا 60 درصد كاهش يافته كه اين اتفاق اگر با تلاطم كمتر در دولت قبل روي ميداد، منجر به تلاطمهاي شديد هم در قيمت دلار و هم در تغيير گرايشهاي مردم در سرمايهگذاريهاي مختلف ميشد. در حالي كه اين نوسان سريع، نه تنها تغيير مهمي در برابري نرخ دلار و ريال ايجاد نكرد بلكه مطابق شواهد و آمار در سه ماهه دوم امسال، نرخ رشد تشكيل سرمايه ناخالص داخلي از كمتر از شش درصد سه ماهه اول به حدود 16 درصد افزايش يافته است. اين نشان ميدهد كه ثبات و پيشبينيپذيري بازار به تبليغات اين يا آن رسانه وابسته به ارگانهاي بخش عمومي نگاه نميكند بلكه به عملكرد واقعي دولت توجه ميكند. عملكردي كه مورد توجه و پذيرش مردم قرار گرفته است. البته اين امر نافي اين مورد نيست كه نهادهايي كه از بودجه عمومي دولت استفاده ميكنند، نبايد انتقادي انجام دهند. اما فكر ميكنم كه اين رسانهها ضريب نفوذشان دايما در حال كاهش است و اين امر در هياهويي كه هر روز بيشتر از قبل ميشود، نشاندهنده اين است كه اثرپذيري خود را در بين مردم كمتر و كمتر ميكند. اما نكته مهم اينكه اين رسانهها را بايد يك جنبه مهمي از دموكراسي دانست؛ دموكراسي كه هميشه بايد از آن دفاع كنيم و نبايد خواهان خاموش كردن اين رسانهها باشيم. اما معتقدم كل رسانههاي وابسته به دولت را از كاركرد جناحي بيرون بياوريم. اين حرف كاملا درستي است. اينكه گروهي با پول خود بدترين هتاكيها و غيرمنصفانهترين انتقادها را از دولت داشته باشند را ذاتا منفي نميدانم. دموكراسي يعني انتقادپذيري و در اين زمينه، تفكيك انتقاد به سازنده و غيرسازنده و مخرب نيز غيرقابل قبول است چون در اين صورت نخستين مشكلي كه ايجاد ميشود اين است كه ملاك سازنده و غيرسازنده بودن كيست؟ اگر دولت باشد كه اين مقدمه ديكتاتوري است. اگر دولت بخواهد هر انتقادي عليه خود را مانند دولت گذشته غيرسازنده بداند با بازتوليد شرايط سال 84 تا 92 روبهرو ميشويم. دقيقا بعد از سال 88 و بستهتر شدن فضاي مطبوعاتي بود كه فساد در ايران اشكال غيرقابل تصور و باور نكردني به خود گرفت. براي پرهيز از تكرار دوباره اين فاجعه، بايد اجازه دهيم تحت هر شرايطي رسانهها كار كنند ولي اين حرف كه رسانهها چه موافق و چه مخالف دولت نبايد از بودجه عمومي هزينه كنند، حرف درستي است. بايد سعي كنيم رسانهها هرچقدر مخالف و موافق دولت را به سمت محدود شدن و كمتر شدن ببريم. دولت يك رسانه رسمي داشته باشد كه مواضع رسمي را مطرح ميكند و بقيه را به دست بخش خصوصي بسپاريم كه بتوانند از جنبههاي مختلف به واقعيتهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي بپردازند و نهايتا مردم تصميم بگيرند. اگر بخواهيم از داوري مردم تنها در مورد عملكرد اقتصادي دولت، نظر دهيم، يقينا نفوذ و محبوبيت دولت طي 16 ماه گذشته بين مردم افزايش يافته است. همين امر نشان ميدهد كه مردم از خلال غبارها توانستهاند مثل هميشه واقعيتها را بهدرستي تشخيص داده و برمبناي آن تصميم ميگيرند. اگر يك درصد از تلاطمهاي بينالمللي امروزه، در سالهاي گذشته اتفاق ميافتاد، اصلا قابل كنترل نبود. دولت چند ده تن طلا در سالهاي 90 و 91 فروخت و نتوانست ذرهيي موفقيت در كنترل بازار به دست آورد. دهها ميليارد دلار از ثروت ملت را هدر داد، آن هم در شرايطي كه تمام اين رسانههايي كه الان دولت را نقد ميكنند حامي آنها بودند. همه اينها نشان ميدهند كه مردم در آن بزنگاهي كه بايد حقيقت را تشخيص دهند تشخيص ميدهند و اين غبارها توسط رسانههايي كه ضريب نفوذشان در بين مردم كاهش يافته، نميتواند تاثيري در داوريها داشته باشد.