دولت روحاني و انتخابات پيش رويِ فدراسيون فوتبال
علي عالي دبير گروه ورزش
1- عجيب است. گويي هيچ فردي هنوز باور نكرده كه انتخابات فدراسيون فوتبال قرار است برگزار شود و علي كفاشيان براي هميشه از رياست فدراسيون فوتبال كنار برود. همهچيز مبهم است. تا صبح امروز روز شنبه، در حالي كه حدود دو هفته تا انتخابات زمان باقي است، فدراسيون در خواب فرو رفته و خبري از اعلام رسمي اسامي كانديداهاي رياست و هياترييسه، برگزاري جلسه رسيدگي به اعتراضات و حتي موضع روشن در خصوص زمان برگزاري انتخابات نيست. همهچيز همانند مديريت هشتساله فدراسيون فعلي جلو ميرود. جنگ قدرتي پنهان در لايههاي مديريتي فدراسيون. نكته عجيب اينجاست كه حسنيخو ،مديركل حراست وزارت ورزش ،تخلف در كميته سه نفره تاييد صلاحيتها را تاييد ميكند اما به جاي رسيدگي يا ملغي اعلام كردن راي اين كميته ،از يكي از كارمندان فدراسيون خواسته براي حل مشكلات شكايت كند !
2- دولت روحاني چالش بزرگي پيش روي خود دارد. فدراسيون را تحويل افرادي ميدهد كه هيچ نسبتي با دولتش ندارند. هرچند اين موضوع را ميتوان «نماد دموكراسي در ورزش» نام نهاد، اما قطعا فوتبال در حوزه اجتماعي تاثيرگذار است، افرادي كه سابقهاي روشن در بخش خصوصي ندارند و ميتوان نوع مديريت آنها را «ادامه روند موجود در فوتبال ايران» دانست. دو هفته مانده به انتخابات فدراسيون فوتبال، هنوز يك برگ برنامه براي فدراسيون فوتبال اعلام نشد و اين بزرگترين خطر براي آينده فوتبال ايران است. هيچ ترازويي وجود ندارد تا عملكردشان مورد سنجش قرار گيرد و احتمالا هر اتفاقي در آينده را محصول مديريتشان ميدانند. همانند فدراسيون فعلي كه كمترين برنامه و توسعهمحوري را ميتوان در آن مشاهده كرد.
3- قوه مقننه و دولت آلمان براي يك ميليون مهاجر عمدتا مسلمان در سال 2015، دو ميليارد يورو بودجه تصويب كرده و براي هر كدام پرونده پزشكي جهت تغذيه، مسكن و حتي كمك هزينه تشكيل داده و اميدوار است اين مهاجرين كه 60 درصد آنها مردان زير 30 سال هستند را با آموزش زبان آلماني در دو سال آينده به تدريج وارد بازار كار كند.
دولت آلمان براي اين حادثه پيشبينينشده، اينگونه برنامهريزي كرده و عجيب اينكه بيش از سي سال است كه فدراسيون فوتبال براي هيچكدام از باشگاهها، تيمها و ساختار فوتبال، برنامهريزي مدون، بانك اطلاعاتي مناسب و ساختار درستي طراحي نكرده است تا به نتيجه درستي برسيم. حتي الگوبرداري از كشورهاي آسيايي كه در اين بخش پيشرفت داشتند هم مورد ارزيابي قرار نميگيرد و همين ميشود كه سيستمي ساخته نميشود تا «فكر» اهميت پيدا كند و به صورت خودكار تخصصگرايي و شايستهسالاري رشد كند.
4- سوال اين است. آيا به عنوان هواداران فوتبال، نام رييس فدراسيون فوتبال آلمان، آرژانتين، ژاپن يا كرهجنوبي را ميدانيد؟ احتمالا خير چرا كه آنها برآمده از يك سيستم هستند. تا زماني كه در فوتبال ايران سيستم نسازيم و با قانون، آييننامه و تخصص تصميم نگيريم، نبايد انتظار بهبود، پيشرفت و ادامه موفقيتهاي مقطعي را داشته باشيم. سه كانديداي فدراسيون فوتبال تا به امروز نشان دادند كه ادامه رويه پيشين هستند. از برنامههايشان هم خبري نيست. همهچيز محدود به «مصاحبه» شده است كه در مديريت امروز جايگاهي ندارد. از وروديها و خروجيهاي شفاف، روشن، تعريف شده و باثبات هم خبري نيست كه بتوانيم به آنها اعتماد كنيم. گويي به فوتبال ايران در دولت روحاني
هم اميدي نيست.