• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3511 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۶ ارديبهشت

كمپين حمايت از مطبوعات

سيدعلي‌ميرفتاح

در گيشه سينما ظاهرا اتفاقات خوبي افتاده است. سينمايي كه مي‌رفت تا ورشكستگي تمام‌عيار را تجربه كند يك‌شبه از اين رو به آن رو شد و در زمره صنايع پولساز و جذاب درآمد. يك‌دفعه‌اي- و البته به مدد شبكه‌هاي ماهواره‌اي- مردم با سينما آشتي كردند و تا دم صبح پشت گيشه به صف ايستادند. تا همين چند سال پيش «ميليارد» آنقدر دور از دسترس بود كه اگر فيلمي فروشش را به اين ميزان مي‌رساند برايش جشن مي‌گرفتند و به عضويت باشگاه ميلياردي‌ها درش مي‌آوردند. اما حالا ميليارد در سينماي ايران عددي زير دست وپا افتاده است كه هر كسي كم و بيش به آن دست مي‌يابد. جدول فروش فيلم‌ها را نگاه كنيد تا ببينيد، در اين سينما، ديگر نمي‌شود زير ميليارد حرف زد... همينقدر هم كه مردم ترغيب شده‌اند به ديدن فيلم، حالا چه ابد و يك روز و چه پنجاه كيلو آلبالو، دارند پول واقعي خرج مي‌كنند و اين پول اگر خدا بخواهد وارد صنعت سينما مي‌شود بلكه باعث رونق اين حرفه مي‌شود و مستقيم و غيرمستقيم به جيب كارگردان و بازيگر و عوامل و فيلمنامه‌نويس مي‌ريزد. من نمي‌دانم شبكه‌هاي ماهواره‌اي با چه انگيزه‌اي به تبليغ سينمايي مشغول شده‌اند اما مي‌دانم كه با اين كار مهم‌تر از هر چيزي آب به آسياب سينما ريخته‌اند و رونقي هرچند موقت به آن بخشيده‌اند. البته رونق سينما علل و اسباب ديگر هم دارد. اين پرديس‌ها هم كم كار نكرده‌اند و كم زحمت نكشيده‌اند. از همه اينها مهم‌تر اما خود فيلمي است كه وقتي مردم از تماشايش برگشتند احساس غبن نكنند و فكر نكنند كه پول و وقت‌شان را دور ريخته‌اند. منظور من اين است كه مقدم بر تبليغات ماهواره‌اي و سياست پرديس و تلاش ارشاد خود فيلم‌ها هم بايد قابليتي داشته باشند كه اين داغي بازار را سرد نكنند و اين رونق را به كسادي نكشانند. كسي كه چهار صبح بليت مي‌خرد و به سينما مي‌رود، خيلي بد و نامردي است كه ناراضي و متضرر و مغبون از سينما برگردد... فكر مي‌كنم بايد درباره مطبوعات كاغذي هم كاري كنيم كه بازار كاسدشان رونق بگيرد و سردي‌شان داغ شود. مطبوعات را فكر نكنيد كه در رونق دنياي مجازي ديگر اهميتي ندارند و اگر تعطيل هم بشوند به جايي برنمي‌خورد، نه. اتفاقا مطبوعات در دنياي مدرن نقش محوري دارند و اگر وضع و حال‌شان خوب باشد از قبلش وضع و حال بقيه هم خوب خواهد شد. اين مطبوعات كاغذي‌اند كه بايد به سينما و تئاتر و موسيقي و نمايشگاه‌هاي هنري شور و حال بدهند. اين مطبوعاتند كه در بالا آمدن سوپراستارها موثرند و نقد سينما را معتبر مي‌كنند. تلويزيون و دنياي مجازي در جاي خود خوب و مفيدند اما هيچكدام نمي‌توانند وظيفه مطبوعات را به دوش بكشند و جاي خالي‌اش را پر كنند. عين چيزي كه براي سينما اتفاق افتاد بايد براي روزنامه‌ها و مجله‌ها هم اتفاق بيفتد. همچنان كه ملت با سينما آشتي كردند و اقتصاد ويران آن را تكان دادند، بايد با مطبوعات هم آشتي كنند و قدري نابساماني‌اش را سامان بدهند. بايد كمپيني راه بيفتد كه ملت از مطبوعات حمايت كنند و باعث رونق اين فن شريف شوند. اگر مي‌بينيد بسياري از نويسندگان باسابقه و خوش‌قلم حضوري در مطبوعات ندارند دليلش همين است كه حوصله اين بازار كساد را ندارند. نه پولي هست نه مخاطبي نه تاثيري و نه... اگر مطبوعات آن چيز دندانگير نيستند دليلش اين است كه چرخه افتصادي‌شان به خنس خورده و دخل و خرج‌شان باهم نمي‌خواند. مطبوعات هم عين سينما كالايي هستند كه مردم بايد بابتش پول بدهند تا روند توليدش تداوم يابد. اگر مردم به هر دليلي با آن قهر كنند در اصل روند توليد را ناقص كرده‌اند. شما اگر بابت مطبوعات پول بدهيد، فردا مي‌توانيد متوقع هم باشيد و جنس خوب را بخريد و جنس بد را مسترد كنيد. توقع‌تان كه از مطبوعات بالا برود آن وقت مطبوعات هم مجبورند كالايي بهتر توليد كنند وگرنه در كسادي بازار نه مشتري راضي است و نه توليد‌كننده.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون