بهرام اميراحمديان
در گفتوگو با «اعتماد»:
ايران بايد با حضور نظامي امريكا و روسيه در منطقه مخالفت كند
گروه ديپلماسي| پنجمين نشست سالانه بينالمللي امنيت از روز گذشته در مسكو آغاز به كار كرد. سردار حسين دهقان، وزير دفاع ايران كه سرپرستي هيات ايراني در اين اجلاس را برعهده دارد، روز گذشته به ايراد سخنراني پرداخت و سياستهاي امنيتي و دفاعي ايران را تشريح كرد. از سوي ديگر، وضعيت بيثبات خاورميانه و مبارزه با تروريسم موجب شده تا اهميت و حضور ايران بيشتر نمايان شود. سردار دهقان كه به دعوت همتاي روسي خود در اين اجلاس حضور يافته، قرار است در مسكو ديدارهايي دوجانبه نيز داشته باشد و در رابطه با همكاريهاي نظامي ايران با ديگر كشورها، با همتايان خود به رايزني پردازد. حل و فصل مساله هستهاي و گشايش نسبي ايران در دوران پسابرجام و تحويل بخش نخست سامانه موشكي اس- 300 نيز موجب شده تا بسياري بر اين اعتقاد باشند كه وضعيت همكاريهاي نظامي ايران با ديگر كشورها وارد فصل جديدي از دوران حيات خود شده است. در اينباره گفتوگويي با بهرام اميراحمديان، استاد دانشگاه تهران داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد :
چندي است كه بحث خريد تجهيزات نظامي روسيه از سوي ايران مطرح شده است. آيا تحويل ديرهنگام اس -300 از سوي روسيه به ايران و گشايش نسبي فضاي بينالمللي در دوران پسابرجام موجب نميشود تا ايران به سمت شريكي بهتر از روسيه برود؟
طبيعي است كه هر كشوري براي حفظ تماميت ارضي و دفاع از امنيت ملي خود نيازمند تجهيزات نظامي است. براي تامين اين نياز، ممكن است يك كشور، خود آن تجهيزات را بسازد يا از متحدانش بگيرد يا از كشورهاي ديگر خريداري كند. با اين حال، ايران از معدود كشورهايي در منطقه است كه عمده نيازهاي تسليحاتي و نظامياش را خود تهيه كرده و توانسته است تا حدودي خودكفا شود كه نمونه آن را ميتوان در صنايع دفاعي به ويژه فناوري موشكي مشاهده كرد كه ايران توانسته انواع موشكهاي بالستيك را بسازد. با اين وجود، در برخي از صنايع پيچيدهتر مانند جنگندههاي نظامي و ضدموشك، ايران نيازهايي دارد كه بايد آنها را از خارج تامين كند. براي مثال ما هشت سال پيش قراردادي را با روسيه براي خريد اس-300 منعقد كرديم. پس از گذشت هشت سال ما شاهد رشد توانمنديهاي نظامي ديگر كشورها هستيم كه اين قابليت را پيدا كردهاند تا ضد موشك را بسازند و تاثير اس -300 را كاهش دهند و به همين خاطر، ايران در دور جديد رايزنيهاي خود براي تحويل اين موشكها، نمونه ارتقا يافته اس-300 را خواستار شد، هرچند كه مدل اس-400 نيز آمده و روسها آن را در منطقه خاورميانه، تنها در سوريه و در نزديكي مرزهاي تركيه مستقر كردهاند. با اين حال، در دوران پسابرجام فضاي همكاري ايران با بسياري از كشورهاي منطقه افزايش يافته و ما شاهد گشايشهايي هستيم، ولي اين فضاي همكاري در عرصههاي اقتصادي و تجاري است و ملاحظه ميشود كه براساس قطعنامه 2231 شوراي امنيت، ايران همچنان از محدوديتهايي در عرصه نظامي و موشكي برخوردار است. البته جمهوري اسلامي ايران بارها اعلام كرده است كه دكترين نظامي ايران دفاعي است و نه تهاجمي و ايران قصد حمله به هيچ كشوري را ندارد و البته اجازه تعرض به خاكش را به هيچ كشوري نميدهد ولي با وجود اين توضيحات، كشورهاي غربي تجهيزات مورد نياز ايران را در عرصه نظامي به ما نميفروشند و به همين خاطر، دست ايران براي استفاده از بازارهاي ديگر كوتاه است و طبيعي است در اين شرايط به سمت روسيه برويم هرچند كه آنها هم براساس قطعنامه 2231 محدوديتهايي دارند.
سطح مناسبات تجاري تهران و مسكو برخلاف سطح مناسبات سياسي دو كشور پايين است. آيا خريد تجهيزات نظامي از روسيه ميتواند چارهاي بر كاهش اين نقيصه باشد؟
اصولا كشورها ميزان، نوع و سطح اقلام و تجهيزات نظامي وارداتي خود را اعلام نميكنند زيرا اين اقلام محرمانه است و هيچ كشوري نميخواهد دشمنان اين اطلاعات را به دست آورند. در خصوص روابط تجاري دو كشور هم بايد گفت كه مناسبات تجاري دو كشور به اين دليل محدود است كه ساختار اقتصادي روسيه متكي به صادرات انرژي مانند نفت و گاز و فروش مواد اوليه خام معدني است. ايران نيز از سوي ديگر همين وضعيت را دارد يعني ما نيز توليدكننده و صادركننده نفت و گاز هستيم؛ به عبارت ديگر، بازارهاي دو كشور تامينكننده نيازهاي هر دو كشور نيست و براي افزايش اين مناسبات و سطح روابط لازم است بيشتر كار كنيم. يعني اگر هماكنون سطح مناسبات تجاري دو كشور حدود 2/1 ميليارد دلار است بايد براي دو برابر شدن ميزان خدمات لجستيكي، خدمات فني و مهندسي را هم افزايش دهيم.
چقدر انگيزههاي اقتصادي موجب شده تا آنها به فروش تسليحات نظامي به ايران ترغيب شوند؟
بياثر نيست ولي نيازهاي تسليحاتي ايران هم محدود است و آنقدر نيازها گسترده نيست كه ميزان و حجم آن موجب جايگزيني درآمدهاي ارزي روسيه ناشي از تحريم غرب شود. با اين حال، مبلغ و حجم واردات اسلحه ايران از روسيه مناسب است و طبيعي است كه اين معامله براي روسيه انگيزههاي اقتصادي دارد.
ايران و روسيه در سوريه همكاريهاي راهبردي تنگاتنگي داشتند. آيا اين همكاري امكان تداوم يافتن در مناطق و موضوعات ديگر را دارد؟
طبيعي است هر كشوري براساس منافع ملي خود در زمينههاي مختلف اقدام ميكند. هماينك منافع ايران و روسيه در سوريه تاحدودي همخواني دارد هرچند كه اختلافاتي را درهمينباره در سوريه داريم. به طور مثال، ايران يك كشور اسلامي است كه نهتنها با اسراييل مخالف است و رابطه ديپلماتيك ندارد و آن را به رسميت نميشناسد، بلكه خواستار نابودي اين رژيم است و به همين خاطر، با كشورها و گروههايي كه همين تفكر را دارند و در محور مقاومت قرار ميگيرند، مانند حزبالله همپيمان است و همكاري ميكند. مواضع ايران در حالي است كه روسيه از روابط نزديكي با اسراييل برخوردار است و بحث مقاومت براي آنها مطرح نيست. آن مقدار كه فلسطين براي ايران اهميت دارد براي روسيه اهميت ندارد. با اين حال، وجود منافع مشترك ايران و روسيه در سوريه، موجب شده تا دو كشور با يكديگر همكاريهايي در سطح عالي داشته باشند هرچند كه روسها مسائل ديگر مانند حفظ پايگاههاي استراتژيكشان در لاذقيه و بندر طرطوس را دنبال ميكنند. حفظ تماميت ارضي و جلوگيري از تجزيه سوريه، مبارزه با تروريسم، لزوم حفظ ساختارهاي سوريه و وجود يك قدرت مركزي مانند دولت بشار اسد مسائلي هستند كه موجب ميشود تا تهران و مسكو به يكديگر نزديك شوند در حالي كه، كسي نميداند با رفتن اسد چه كسي توانايي حفظ شرايط كنوني را دارد و چه وضعي در سوريه به وجود ميآيد. هماكنون نظر ايران و روسيه اين است كه ابتدا با تروريسم مقابله كنند و دولتي بر سر كار باشد، كه امكان انتقال قدرت را داشته باشد. در اين شرايط، بايد انتخابات برگزار شود و آنگاه مردم سوريه هستند كه ميتوانند درباره آينده بشار اسد تصميمگيري كنند.
با اين حساب، امكان تداوم همكاري
در حوزههاي ديگر وجود ندارد؟
بله؛ به همين مساله فكر ميكنم. ايران يك قدرت منطقهاي است كه ميخواهد در قفقاز و آسياي ميانه نيز نقشآفرين باشد ولي اين منطقه از حوزههاي نفوذ سنتي روسيه محسوب ميشود و روسيه خواهان حضور ايران نيست و مانعتراشي ميكند. در مساله تامين انرژي اروپا، روسيه بازار انحصاري انرژي اروپا را در اختيار دارد و دوست ندارد با ورود قدرت ديگري مانند ايران، بازار خود را از دست بدهد بنابراين در اين زمينه ايران را رقيب خود ميداند. هماينك روسيه مهمترين تامينكننده انرژي اروپا است و هرچند كه اروپاييها خواهان اين هستند كه برخي نيازهايشان را از ايران تامين كنند ولي بيترديد روسها اين را دوست ندارند. ويژگي روسيه اين است كه آنها به دنبال تامين منافع حداكثريشان هستند ولي در مقابل، ايران يك قدرت منطقهاي است كه با رفع تحريمها، ميتواند در ساير حوزههاي پيراموني خود مانند افغانستان، پاكستان، قفقاز و آسياي ميانه و... نقشآفرين باشد. ايران هماكنون قدرتمندي است كه در سالهاي آينده قدرتمندتر هم خواهد شد. دولت تدبير و اميد نيز با پيروي از سند چشمانداز 20 ساله بيشترين ظرفيت منطقهاي را دارد و ميتواند با مناطق بيشتري همكاري داشته باشد. بيترديد توسعه راهآهن ايران به قفقاز و فعالسازي كريدور ترانزيتي شمال- جنوب، احداث راهآهن چابهار- مشهد و توسعه بندر چابهار كه تنها بندر اقيانوسي ايران است، نگاه ايران به جهان ميتواند تغيير كند و حوزههايهاي نفوذ ايران را افزايش داده و موجب افزايش قدرت ما شود.
افزايش همكاريهاي نظامي و امنيتي تهران و مسكو با چه واكنشي از سوي واشنگتن روبهرو خواهد شد؟
طبيعي است كه كشورهاي غربي و ناتو آنچنان علاقهمند به افزايش همكاريهاي نظامي ايران با كشورهاي ديگر نباشند چرا كه افزايش همكاري موجب افزايش توانمنديهاي ايران ميشود و همين ميتواند موازنه قدرت در منطقه را تغيير دهد. بنابراين آنها مجبور هستند تا با متحدان سنتي خود در خليجفارس و خاورميانه بيشتر همكاري داشته باشند و به آنها كمك كنند و اين ميتواند يك مسابقه تسليحاتي را در منطقه پديد آورد. با اين حال، ايران همواره اعلام كرده كه توان نظامي خود را درراستاي ايجاد امنيت و ثبات منطقه به كار گيرد و عليه هيچ كشوري نيست و همواره در سياستهاي اعلامي و اعمالي خود نيز گفته است كه به دنبال عاريسازي خاورميانه از تسليحات اتمي و ايجاد امنيت دستهجمعي با همكاري همه كشورهاست.
ايران همواره خواهان كاهش نفوذ و حضور نظامي امريكا در معادلات منطقهاي خاورميانه است. نگاه روسها به عنوان بازيگر جديد تحولات خاورميانه تا چه اندازه به ايران نزديك است؟
روسيه به دنبال منافع خود است و براي حضور در خاورميانه به دنبال خودكفاشدن ما نيست بلكه ميخواهد حوزه نفوذ خود را افزايش دهد. با اين حال، ايران بايد مخالف افزايش حضور نظامي هر قدرتي در منطقه باشد؛ چه اين قدرت امريكا باشد و چه روسيه. البته ايران از همكاريهاي برابر و نه نگاه از بالا به پايين، استقبال ميكند. از طرفي هم بايد دانست كه ايران يك قدرت منطقهاي است و براساس آنچه اعلام كرده گفته است كه ميخواهد امنيت در منطقه را با همكاري همه كشورهاي منطقه دنبال كند و نه براساس حضور و مشاركت قدرتهاي فرامنطقهاي مداخلهگر.