اقتصاد، ابزار سنجش قدرت در جهان امروز
هانيه عسگريان
كارشناس اقتصادي
ابزار سنجش قدرت در جهان امروز «اقتصاد» است. ديگر، ابزار سياست يا سلاح و توان نظامي حرف نخست را در سنجش ميزان قدرت يك كشور نميزند. «اقتصاد» است كه روشن ميكند يك كشور كجاي معادلات بينالمللي ايستاده است. درست به همين دليل است كه حوزههاي سياست خارجي كشورها از حدود سياست گستردهتر شده و اقتصاد را هم در دل خود جاي داده است.
با اين مقدمه ميتوان اين پرسش را طرح كرد كه ديپلماسي ايران تا چه حد در خدمت اهداف اقتصادي است؟ شايد بتوان بهصراحت گفت كه ايران تاكنون نميتوانست از واژهاي با عنوان ديپلماسي اقتصادي استفاده كند. تا به امروز بيشتر موضوعها در كشور و به ويژه اقتصاد، «جزيرهاي» اداره ميشد. حالا اما بدنه دولت در سطح كلان به اين برآيند رسيده است كه همه سطوح توانش براي پيشبرد اهداف اقتصادي بسيج كند. درست به همين دليل است كه وزارت خارجه همايشي با عنوان «برجام و اقتصاد مقاومتي، فرصتها و ظرفيتها» برگزار ميكند و وزير خارجه در آن تاكيد ميكند: در شرايط جديد همه تلاشهاي سفرا بايد در راستاي پيشبرد توسعه اقتصادي كشور و بهبود شرايط معيشتي مردم متمركز شود و مردم در عمل، آثار و نتايج برجام را احساس كنند.
واقعيت آن است كه اين نخستينبار است كه دستگاههاي سياسي و اقتصادي قرار است كنار هم راهي براي بهبود وضع اقتصاد ايران، نه در داخل كه در عرصه بينالمللي بيابند. اين همكاري ميوه برجام است.
به گمان نگارنده پس از برجام است كه ايران به اين برآيند رسيده كه قدرت اقتصادياش را تثبيت كند. تجربه نشان داده كه تا بهحال ساختار تصميمگير در ايران مسائل را از دريچه سياست ديده است. اين «سياست» بود كه تعيين ميكرد ايران با كدام كشور و به چه شكلي ارتباط داشته باشد. اتفاقا در آن شرايط سياست دخالتي در تنور داغ روابط نداشت. حالا سمينار روساي نمايندگيهاي جمهوري اسلامي ايران در خارج از كشور نشان ميدهد كه كابينه تصميم گرفته كه يك ابزار مهم چانهزني و در واقع مهمترين آنها را به جعبه ابزار ديپلماسياش اضافه كند. در واقع پس از اين، اقتصاد به عنوان نمايشگر قدرت ايران ميتواند سرفصل روابط جديدي در جامعه جهاني براي ايران باشد. از اين پس حتي اگر رايزنيهاي ايران با كشوري از دريچه سياست هم باشد، رايزنها ميتوانند از ابزار اقتصاد هم بهره ببرند.