لوريس چكناواريان، موسيقي نمايش كمدي «عاليجنابان مفلس» را ميسازد
كمدي را دوست دارم، چون زندگي كمدي است
پيام رضايي
لوريس چكناواريان براي نمايش «عاليجنابان مفلس» موسيقي ميسازد. اين اثر نمايشي كه لوريس چكناواريان ساخت آن را پيشنهاد داده است با كارگرداني مشترك ميثم عبدي و آندارنيك خچوميان به صحنه خواهد رفت. چكناواريان در گفتوگو با «اعتماد» از چگونگي اين اتفاق ميگويد: «اين تئاتر را ميثم عبدي ميسازد و من فقط حمايت ميكنم؛ به اين معني كه من كار ايشان را ديدم و پيشنهاد دادم اگر دوست دارند نمايشنامهاي را كه من در نوجواني خوانده بودم و خيلي دوست داشتم كارگرداني كنند و من هم در بخش موسيقي كمك ميكنم.
در واقع نمايشنامه ارمني است و من هم قرار است موسيقي آن را بسازم». او ميگويد كارگرداني كمدي سخت است و ميثم عبدي به خوبي از پس اين كار برميآيد. «كمديهاي عبدي را دوست داشتم. به نظرم كارگرداني كمدي سخت است و ايشان خيلي خوب اين كار را انجام دادند. براي همين هم اين پيشنهاد را دادم. آقاي آندرانيك خچوميان كه مترجم بسيار خوبي هستند ترجمه اين كار را انجام دادهاند. خوشحالم كه قرار است اين اثر به صحنه بيايد، خيلي خوشحالم. البته اين نمايشنامه را در نوجواني خوانده بودم و خود اثر مربوط به 100 سال پيش است.» لوريس چكناواريان آهنگساز و رهبر اركستر است. اما با وجود چنين جايگاهي او محبوبيت فراواني در بين مخاطبان دارد. او برخلاف جديت مرسوم رهبران اركستر در رهبري آثار، شخصيتي طناز دارد. «من اگر روي صحنه شوخي ميكنم و چنين شخصيتي را از خودم نشان ميدهم شايد براي اين باشد كه به خودم يادآوري كنم كه من روي زمين هستم و نه زير زمين. اخلاقهاي مختلف در هر كاري وجود دارد. برخي جدي هستند، برخي بداخلاقاند، برخي در خودشان هستند و برخي خودشان را جدي نميگيرند و كارشان را جدي ميگيرند... اگر 7 ميليارد آدم روي زمين هست 7 ميليارد شخصيت هم وجود دارد و برخي از آنها هم رهبر اركسترند كه اخلاقهاي متفاوتي دارند. البته سنت اين بوده كه استاد دانشگاه يا رهبر ارك تر يا سياستمدار يا چنين مشاغلي بايد كمي خودش را مهم نشان بدهد، بالاتر يا جديتر. اما اين امر هميشگي نيست.» چكناواريان ميگويد خودش را جدي نميگيرد بلكه كارش را جدي ميگيرد: «من يك آدم يك بار مصرف هستم، تاريخ تولد دارم و تاريخ مرگ. من نميمانم، بلكه اثر است كه ميماند و آن مهم است. وقتي فقط كار قرار است بماند آدم نبايد خودش را خيلي جدي بگيرد. بايد با مردم زندگي كند كه بتواند به آن سطح برسد. اين هم فلسفهاي است كه هر كسي براي خودش درست ميكند.»
چندي پيش اين رهبر اركستر در نمايشگاه نقاشياش اعلام كرده بود علاقهمند است در تئاتر و سينما فعاليت كند. «انگليسيها يك اصطلاح جالب دارند و آنهم اينكه هيچوقت نه نگو! زندگي هر روز تغيير ميكند. فردا ممكن است شما كاري را ببينيد كه من خودم هم دارم بازي ميكنم. ممكن است بشنويد كه من دارم مجسمه ميسازم. حتي شايد بشنويد كه من دارم در يك مسابقه دو شركت ميكنم. زندگي براي زندگي كردن است. به نظرم آدم نبايد از خودش چيزي درست كند و تا آخر عمرش آن باشد. همهچيز تغيير پيدا ميكند. هر روز كه شب ميميريم و صبح بيدار ميشويم يك تولد جديد است. آدم جديدي هستيم. با فكر جديد و روحيه جديد. آنكه ديروز بود مثل پرنده پريد و رفت. ديروز را نبايد به امروز كشاند. امروز براي فرداست. هر كسي يك طرز فكري دارد. اين هم فكر من است.»
چكناواريان ميگويد كمدي را دوست دارد چون خود زندگي كمدي است: «همهچيز در اين دنيا كمدي است. ما هستيم كه سعي ميكنيم آن را جدي كنيم. البته اتفاقات تراژيكي هم هست اما خود زندگي به گمانم كمدي است. وقتي كسي به مقام و شهرتي ميرسد و به شكل خاصي خودش را ميان مردم نشان ميدهد خب كمدي است ديگر. نيست؟! همهچيز در اين دنيا دواليزم است. شب روز، خوب و بد، تراژدي و كمدي. اينها هميشه با هم همدست هستند. ممكن است در يك تشييع جنازه بخنديد يا در يك جشن تولد گريه كنيد.» او در پاسخ به اين سوال كه آيا برنامهاي براي اجراي اركستر دارد يا خير، به تغيير زمان كنسرت خيريهاي اشاره ميكند و ميگويد: «قرار بود از 15 تا 20 ارديبهشت با حمايت وزارت راه و معاونت هنري ارشاد، 6 كنسرت را به نفع خيريههاي مختلف رهبري كنم. اما موكول شد به خرداد و شايد هم بعدتر؟» «عاليجنابان مفلس» نمايشنامهاي هاكوب بارونيان است كه توسط گروه تئاتر «اشتباهات» به صحنه خواهد رفت. هنوز زمان و مكان دقيق اين اجرا مشخص نيست اما ظاهرا نامهنگاريهايي با ايرانشهر انجام شده است.