• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3547 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۰ خرداد

نگاهي به فيلم چهارشنبه ساخته سروش محمدزاده

شخصيت‌پرداز و قصه‌گو

بايد قبول كنيم كه سينماي ايران در سال‌هاي اخير فقط با دو ژانر اصلي از مخاطبانش استقبال كرده است. اول كمدي‌هاي عمدتا سطحي و كليشه‌اي و دوم فيلم‌هاي تلخ وگزنده اجتماعي. دليل استقبال فيلمسازان به گونه كمدي فروش بالاي آن و استقبال زياد مردم است هرچند هيچ توانايي و تخصص قبلي در ساخت يكي از مهم‌ترين و سخت‌ترين گونه‌هاي سينمايي نداشته باشند ولي باز مجاب مي‌شوند كه به سراغ پرطرفدار‌ترين ژانر سينماي بعد انقلاب يعني كمدي بروند. درباره تراژدي كه عمدتا درام‌هاي اجتماعي هستند و فرهادي و كاهاني مهم‌ترين آغازگران اين موج سينمايي هستند كه بعد‌ها توسط خيلي از فيلمسازان هم نسل‌شان و حتي جوان تر‌ها هم دنبال شد، بحث اما طور ديگري دنبال مي‌شود و فقط فروش انگيزه ساخت اين نوع فيلم‌ها كه در جشنواره اخير كم هم نبودند، نيست. هزينه پايين اين نوع فيلم‌هاي اجتماعي به همراه آشنايي مردم با اين نوع قصه‌ها و شخصيت‌ها باعث مي‌شود فيلمسازان ايراني عمدتا اين نوع سينما را انتخاب كنند چرا كه هم كم خرج‌تر است هم مخاطبان با آن به راحتي همذات پنداري وآشنايي دارند و نياز زيادي به پرداخت قصه و واكاوي شخصيت‌ها نيست. به علاوه اينكه در سينماي قبل انقلاب و جريان مرسوم به فيلمفارسي نيز اين دو گونه كمدي وتراژدي به خاطر هنرپيشه‌هاي متبحر و فضاها و نمادسازي‌هاي آشنا خيلي مرسوم و رايج بوده است. با اين مقدمه نسبتا بلند و مهم به سراغ فيلم چهارشنبه، ساخته فيلمساز جوان سروش محمد‌زاده كه اتفاقا فيلم اجتماعي و تلخي هم هست مي‌رويم:
چهارشنبه به عنوان فيلم اول سازنده‌اش كه تجربه مستند‌سازي هم داشته و اين تجربه مستند‌سازي خيلي در بيان جزييات و واقعي كردن فيلم به اوكمك كرده فيلم قابل قبولي است و نويد حضور فيلمساز جواني را مي‌دهد كه مي‌خواهد فيلم اجتماعي بسازد و به دور از فضاسازي‌هاي بيهوده و فرم‌هاي بي‌محتوا قصد شخصيت‌پردازي و قصه گويي دارد.
چهارشنبه با اينكه با موضوع تكراري قصاص ايده‌اش شكل گرفته است ولي نگاه و رويكرد متفاوتي به اين موضوع مهم جامعه ايران دارد. در همين سال‌هاي اخير فيلم‌هاي زيادي همچون هيس دخترها فرياد نمي‌زنند، ساخته پوران درخشنده – دهليز ساخته بهروز شعيبي و سوت پايان ساخته نيكي كريمي با موضوع قصاص ساخته شده‌اند ولي تفاوت اصلي چهارشنبه با فيلم‌هاي نامبرده و فيلم‌هايي با اين مضمون اين است كه فيلم به سراغ تنش‌ها و دعواهاي بين دو طرف شاكي و متهم نمي‌رود و در شكلي جديد و خلاقانه به تنش‌هاي داخلي خانواده شاكي مي‌پردازد كه سليم با بازي شهاب حسيني، طاهر با بازي آرمان درويش، طيبه با بازي نسيم ادبي و اكرم با بازي هستي مهدوي اعضاي آن هستند. فيلم در تمهيدي هوشمندانه و عامدانه بدون بيان انگيزه‌هاي قبلي داستان رضايت گرفتن اين خانواده را مطرح مي‌كند كه سه نفر راضي به رضايت دادن شدند و طاهر رضايت نمي‌دهد و مي‌خواهد انتقام پدرش را بگيرد و قاتلش را قصاص كند تا اينكه...
فيلم خيلي به شخصيت‌ها نزديك نمي‌شود ولي آنقدر كه لازم است اطلاعات تدريجي مي‌دهد و انگيزه‌ها و دلايل رفتار شخصيت‌ها را با جزييات و تكرارهاي به‌جا بيان مي‌كند. لزومي ندارد كه بدانيم خانواده سليم كجا هستند و چرا طاهر شب‌ها در مغازه مي‌خوابد ولي دليل اختلاف بر سر رضايت با اينكه كمي طول مي‌كشد تا مشخص شود ولي به‌خوبي تبيين مي‌شود و تماشاگر پا به پاي طاهر جلو مي‌آيد تا ببيند در ماراتن سليم – طاهر چه كسي برنده مي‌شود و آيا قاتل پدرشان قصاص مي‌شود يا بقيه اعضاي خانواده طاهر را راضي مي‌كنند و با گرفتن ديه هم ازدواج اكرم بي‌دردسر انجام مي‌شود هم قاتل پدر بخشيده و قصاص نمي‌شود.
اگرچه به‌نظر مي‌آيد زمان فيلم تا حدي زياد است و حداقل 10 تا 15 دقيقه امكان كوتاه شدن دارد و لحظات مربوط به طاهر كه در جست‌وجوي چهل ميليون رفته كمي طولاني و تكرار شونده به نظر مي‌رسد اما بعد از گذشت بيست الي سي دقيقه اول فيلم تماشاگر را اسير مي‌كند و تعليق آن تا پايان فيلم تماشاگر را با خود همراه مي‌كند.
پايان‌بندي فيلم به نظر يكي از متفاوت‌ترين و جذاب‌ترين و درعين حال موثرترين پايان بندي‌هاي سينماي ايران است كه همزمان چند اتفاق مربوط و مهم به‌وقوع مي‌پيوندد و چنان سيلي به طاهر كينه توز و خانواده‌اش مي‌زند كه تماشاگر هم از شدت اين اتفاقات پشت سرهم و آني شوكه مي‌شود كه در حقيقت فيلم بر خلاف تصور به‌نوعي درباره كينه است تا قصاص و سرنوشت كينه و شخص كينه توز را روايت مي‌كند.
شايد يكي از نقاط ضعف عمده و اساسي فيلم استفاده از نا بازيگران و عدم بازي گرفتن و هدايت آنان توسط كارگردان باشد به‌‌طوري‌كه باوجود بازي قابل قبول مربع سليم-طاهر – اكرم – طيبه، بقيه بازيگران يا بهتر بتوان گفت نابازيگران يك دستي و تاثيرگذاري گروه اجرا را برهم زدند و هرجا حضور افرادي به‌غير از اين چهار نفر در فيلم ديده مي‌شود به‌‌طور محسوسي به اجراي فيلم ضربه مي‌خورد. البته اين گروه نابازيگر يك استثنا هم دارد به‌نام محسن كه با وجود حضور اندكش ولي بسيار به يادمادني و قدرتمند هنرنمايي مي‌كند و حيف است از چهارشنبه و بديهياتش بگوييم و از بازي محسن در نقش دوست طاهر حرفي نزنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون