جرم چيست؟ جنايت يا بيپولي؟
اتفاقي كه در هفته گذشته رخ داد، بسيار آموزنده و مهم بود. اينكه سازمان ملل متحد چند روز پس از آنكه عربستان سعودي را در فهرست سياه ناقضان حقوق كودكان قرار داده بود، نام اين كشور را از اين ليست سياه خارج كرد، اين كار به دليل تهديد عربستان سعودي به قطع كمكهاي مالي خودش و چند كشور نفتي ديگر انجام شد. جالب اينكه دبيركل سازمان ملل متحد به چنين اقدامي اقرار كرد و گفت: «اين يكي از دردناكترين و دشوارترين تصميماتي بود كه من تاكنون گرفتهام... اين خطر وجود داشت كه ميليونها كودك با رنج ناشي از قطع بودجه برنامههاي سازمان ملل در فلسطين، سودان جنوبي، سوريه، يمن و ديگر مناطق روبهرو شوند... اعمال فشار نارواي كشورها، غيرقابل قبول است... ما گلايههاي مطرح شده را بررسي ميكنيم، اما محتواي گزارش تغيير نخواهد كرد. وي سپس تلويحا به انتقاد از شوراي امنيت پرداخت و گفت: «من انتقادات را درك ميكنم، اما مسالهاي بزرگتر وجود دارد، اينكه زماني كه صلحبانان سازمان ملل هدف حمله قرار ميگيرند، مستحق حمايت قاطع شوراي امنيت هستند.»
شايد بد نباشد كه چند نكته مهم پيرامون اين خبر را مورد توجه قرار دهيم.
اين اقدام پيش از هر چيز ادعاهاي عربستان سعودي را در نقشي كه براي خود در دفاع از اعراب دارد با سوال مواجه كرد. عربستاني كه از ايران ميخواهد در امور كشورهاي عربي دخالت نكند و معلوم نيست كه چنين جايگاه خودخواندهاي را از كجا به دست آورده؛ ولي در همان زمان نهتنها عليه يك كشور عرب و فقير ديگر حمله و تجاوز ميكند، بلكه حقوق كودكان فقير عرب را به بدترين شكل نقض ميكند، به طوري كه سازمان ملل متحد نيز مجبور ميشود نام آن كشور را در سياهه ناقضان حقوق كودك قرار دهد. اگر فقط بخواهيم يك دليل يا نشانه براي اثبات سقوط اخلاقي و سياسي جوامع عرب نشان دهيم همين رفتار سعوديها و سكوت جهان عرب كفايت ميكند.
نكته دوم، اهميت نقش نفت و درآمدهاي نفتي و رانتي در ترويج خشونت است. عربستان سعودي به همراه امارات و بحرين و تا حدي هم قطر و كويت با تكيه به پولهاي نفتي درصدد بسط قدرت منطقهاي و سلطهگري عليه ساير كشورهاي عرب هستند، ولي از آن مهمتر اينكه اين پول را تبديل به ابزاري براي حقالسكوت دادن به سازمانهاي بينالمللي نيز كردهاند. نه تنها سازمان ملل، بلكه قريب به اتفاق دولتهاي غربي در برابر اين جنايات سعوديها حقالسكوت ميگيرند، در حالي كه اگر دولتهاي خودشان مرتكب اين اقدامات شوند، با مخالفت مردمشان مواجه ميشوند ولي اجازه يا امكان اعتراض عليه رژيم سعودي را فراهم نميكنند.
اقدام بان كي مون اگرچه يك شكست اخلاقي و سياسي براي سازمان ملل متحد است ولي از اين جهت قابل توجه بود كه با صراحت عنوان كرد اين كار را براي جلوگيري از قطع كمكهاي مالي اين كشورها به سازمان ملل انجام داده است. در واقع اگر تاكنون عربستان فقط مرتكب جنايت عليه كودكان يمن شده بود، اكنون جنايت حقالسكوت و رشوه دادن و تهديد سازمان ملل هم به كارنامه آن اضافه شده است. در نتيجه اين حذف هيچ دستاوردي براي سعوديها نخواهد داشت، جز آنكه آنان را بدنامتر خواهد كرد.
مساله كليدي اين است كه اگر سازمان ملل بر اثر تهديدهايي از اين دست از بيان حقيقت كتمان ميكند، اصل بيطرفي و انصاف آن كه لازمه صدور چنين گزارشهايي است از ميان خواهد رفت. هنگامي كه اين اصل از ميان برود ساير متهمان به جرايم مشابه نيز خواهند پرسيد، آيا اگر ما نيز پول داشتيم، ميتوانستيم حكم محكوميت خود را با پرداخت پول پاك كنيم؟ اگر اين كار ممكن است، پس مشكل اصلي و جرم ديگران نه انجام جنايت كه نداشتن پول است.
مجموع شرايط منطقهاي و نيز رفتارهاي عربستان سعودي موجب ميشود كه يك راهبرد سياسي را در برابر عربستان در دستور كار ايران قرار دهيم. عربستان فعلي كه سياست تهاجمي عليه هر كس و هر چيز را در پيش گرفته، بسيار نيازمند آن است كه ايران را به عنوان دشمنِ اصلي خود در منطقه تعريف كند و پشت ايرانهراسي سنگر بگيرد و از اين طريق كموكسريهاي بزرگ خود را بپوشاند و مردم عرب منطقه و مسلمانان را در برابر اقدامات خود به سكوت دعوت كند. عربستان بسيار بيش از ظرفيت خود در منطقه حضور يافته است. در نتيجه قادر به جمع كردن اين وضع نخواهد بود. عربستان حتي ميكوشد با دشمنتراشي منطقهاي خود را از زير بار فشار غرب بيرون ببرد. لذا نبايد اجازه داد كه در اجراي اين كار بهانهاي به دست آورد. ايران ميتواند قدري از سياستهاي عربستان فاصله بگيرد، تا آنان در باتلاق توسعهطلبي خود در منطقه و در مواجهه با مسائلي چون سلفيگري غرق شوند. عربستان اكنون به مثابه گاوي شده كه هر كشوري در حال دوشيدن آن است. نظاره اين وضع بيش از هر چيز ديگر آنان را عصباني و ضمنا ضعيف خواهد كرد و حتي احتمال ميرود كه به زودي تحريكات خودجوش مردمي ضد سعودي در كشورهاي عربي و اسلامي آغاز شود. همچنان كه اعتراضات مصريها نمونهاي از آن است. آنچه اهميت دارد، اين است كه بهانهاي به دست آنان داده نشود، همچنان كه سال گذشته حمله به سفارت عربستان چنين كرد. هنوز هم ميتوان احتمال داد كه پشت صحنه اين حمله كساني آگاهانه درصدد تامين خواستهاي عربستان بودهاند.