احمدينژاد و جليلي «نه»؛ لاريجاني و قاليباف «شايد»
محمد عطريانفر روز گذشته به تحليل انتخابات اسفندماه و انتخابات رياستجمهوري 96 پرداخت. عطريانفر كه از اعضاي ارشد حزب كارگزاران است در گفتوگو با انتخاب اعلام كرد كه سردار سليماني براي رياستجمهوري پا پيش نميگذارد. وي همچنين بر اين باور است كه سعيد جليلي گزينه اصولگرايان نيست و او را كپي برابر اصل محمود احمدينژاد ميداند. عطريانفر در رابطه با پيروزي لاريجاني در انتخابات رياست مجلس عنوان كرد كه پيروزي او به معناي شكست اصلاحطلبان نيست، اما اين نتيجه باعث شد كه دكتر عارف مجددا در سالهاي آتي كانديداي رياست نشود:
فراكسيون اميد موفقيت خوبي را در هيات رييسه دايم كسب كردند و توانستند بالغ بر 40 درصد هيات رييسه مجلس را از آن خودشان كنند، اين دستاورد كمي نيست، دستاورد ارزشمندي است. رويكردي كه شخص آقاي عارف از خود نشان دادند خيلي عاقلانه بود. وي با موقعيتي كه در مجلس براي خود رقم زد و در مرحله رياست دايم نامزد نشد، في الواقع اين فرصت را از بازيگري نيروهاي افراطي گرفت و اين قابل ارزشگذاري و ستايش است.
جمعبندي اصلاحطلبان اين است كه در سال 96 آقاي روحاني باز مورد حمايت خواهند بود چرا كه عملكرد وي با توجه به محدوديتها و مشكلاتي كه از گذشته بر سر راه ايشان وجود داشته، قابل قبول بوده است، اگرچه در برخي سرفصلها ممكن است نقدي به عملكرد دولت وجود داشته باشد، اما مجموعه عملكرد آقاي روحاني و دولت ايشان مورد تاييد و احترام است. لذا از ناحيه اصلاحطلبان، نامزدي در برابر آقاي روحاني قد علم نخواهد كرد.
احتمال كانديداتوري آقاي لاريجاني در سال 1400 از اين فاصله دور زماني اظهارنظر، غلط و نامانوس است. الان نبايد اظهارنظر كرد.
آقاي احمدينژاد بالاخره يك تجربه سياسي كج و معوج دارد و يك دوره كارآموزي را در رياستجمهوري از سر گذرانده است. كسي حق ندارد ايشان را منع كند از حضور سياسي، ازجمله مباني اصلاحطلبي اين است كه فرصت ميدهد و مانع فعاليت هيچ كسي نميشود، حتي مخالفترين مخالفان خود را.
من اصلا تصور نميكنم رقيب آقاي روحاني، آقاي احمدينژاد باشد؛ لذا چنين رقابتي به احتمال بالا شكل نميگيرد و از باب احتمال عقلايي اگر درصد كمي هم احتمال چنين موضوعي را بدهيم، اساسا او رقيب دندانگير و قابل توجهي نخواهد بود. آقاي احمدينژاد يك دورهاي آمدند، كارآموزي كردند و رفتند.
من هيچگاه فكر نميكنم سردار سليماني نامزد رياستجمهوري از ناحيه خود يا اصولگرايان باشد. ايشان شخصيتي است كه تمام عمر افتخارآميز خود را درون نهاد انقلابي و مقدسي به نام سپاه طي كرده و وجود او در كشور مايه بركات قابل توجهي است و ايشان كار خود را خوب بلد است.
آقاي جليلي كپي برابر اصل آقاي احمدينژاد است با تفاوتهايي كه در صداقت و سلامت رفتار ايشان ديده ميشود، البته وي مسووليت فراگير مانند آقاي احمدينژاد در آن دوره نداشته است، پس حوزه عملكرد وسيعي كه بتواند در آن فعاليت داشته باشد، ندارد. وقتي اصولگرايان، آقاي احمدينژاد نامزد قطعيشان نباشد با ضريب احتمالي اندك، آقاي جليلي هم نميتواند نامزدشان باشد. شخصيتهاي برجستهتري در درون اصولگرايان داريم كه ميتوانند روي آنها متمركز شوند، آقايان لاريجاني، ولايتي، قاليباف و باهنر كه تجارب قابل توجهي دارند.
دولت نتوانسته است جوانگرايي كند چون دولت پيشين بسياري از نيروها را كه ميتوانستند در دستگاه دولت باشند از دست داد. دولت هميشه در ايران موتور توسعه بوده است، اينها باقي نماندند و همه رفتند، دولت پيشين نيروهاي كارآمدي را كه با ظرفيت بتوانند برخي موقعيتها را عهدهدار باشند همه را از بين برد و همان طور كه عرض كردم هم در ساحت منابع و هم در عرصه ذخاير و هم در حوزه نيروي انساني، با سرزمين سوخته مواجه شديم. در نهادهاي دولتي چهره قابل توجهي پيدا نميكرديد كه بتواند در يك موقعيت برتري بنشيند.
كابينه آقاي روحاني نياز به خانهتكاني دارد. محدوديت ها و معذوراتي وجود دارد. حتما آقاي روحاني مصلحتش نبوده كه با مجلس پيشين، كابينه را تغيير دهد. شايد پارلمان جديد، همدلانهتر و راحتتر با او كار كند. بيترديد براي دولت بعد دست به تغييرات جدي خواهد زد.