دفاع روحالله حسينيان
از احمدينژاد
احزاب| احمدينژاد در ميان اصولگرايان تنها جبهه پايداري را حامي خود ميبيند. از شرق و غرب اصولگرايي او را رد ميكنند، يكي از شلاق خوردنش ميگويد، ديگري از لزوم محاكمهاش. حتي در جبهه پايداري هم كمتر كسي به جرات و جسارت روحالله حسينيان پيدا ميشود كه رسمي و علني بگويد: اگر بيايد، از آن استقبال ميكنم و از رياست جمهوري ايشان خوشحال ميشوم، اما اينكه وي تصميم دارد به انتخابات ورود كند يا خير به خودشان مربوط است مطمئن هستم، اگر احمدينژاد به صحنه بيايد راي قاطعي كسب ميكند و ركورد راي را در ايران ميشكند. اگر بخواهم راحت عنوان كنم، عملكرد آقاي روحاني بهتر از احمدينژاد نيست و عملكرد دولت بسيار ضعيف است و همين موضوع به محبوبيت احمدينژاد كمك بيشتر ميكند، البته خود ايشان در دوره هشت سالي كه خدمت كردهاند اقداماتي را انجام دادهاند كه تا به امروز ذكر و خيرش است. اما آيا احمدينژاد قرار است كانديداي اصولگرايان باشد؟ جامعه روحانيت مبارز، موتلفه و جبهه پيروان خط امام و رهبري هيچ نشانهاي مبني بر حمايت از او بروز نميدهند و در عوض هرجا كه صحبت از احمدينژاد ميشود، تلاش ميكنند تا در مسابقه برائت از او مقام اول را كسب كنند. حتي در ميان حزب بيمجوز و پرسروصداي يكتا كه ياران قديمش بودند هم كمتر كسي حاضر است در مقام دفاع از او برآيد و او را كانديداي اصلح رياستجمهوري بنامد. اصولگرايان در حالي بر سر نخواستن احمدينژاد دعوا ميكنند كه ابتدا بايد پاسخگوي حمايتهاي بيدريغشان از او باشند. آن روز كه در نهاد رياستجمهوري جمع ميشدند و به ديدار احمدينژاد ميرفتند تا براي انتخابات برنامهريزي كنند، فراموش كرده بودند كه رييسجمهور نبايد در انتخابات دخالت كند، آن روز كه در مجلس صدر تا ذيل اصولگرايي و فراتر از آن شأن نمايندگي مجلس نشانه ميرفت فراموش ميكردند كه چگونه براي نوشيدن ته مانده ليوان آب احمدينژاد صف ميبستند و آن روز كه در مصلاي تهران سخنراني انتخاباتي ميگذاشت يادشان رفته چطور برايش كف و سوت ميزدند. اصولگرايان تلاش كردند از روي خرابيهاي مديريت احمدينژاد بپرند اما در انتخابات 92 مردم نشان دادند اصولگرايان نميتوانند و نبايد از آن هشت سال سخت بپرند و ناديده بگيرند هرچقدر هم دورخيز كرده باشند پايشان دقيقا وسط ماجراجوييهاي احمدينژاد است و بايد براي تك تك حمايتهايشان پاسخ دهند. اما احمدينژاد در سياستورزي كمهوش نيست. او پس از آنكه در سال 84 رايش را گرفت در يك فرآيند چند ساله راه خود را از اصولگرايان جدا و اعلام كرد نياز به حمايت هيچ كس ندارد. او اساسا تشكلها و سازمانهاي سياسي را قبول نداشت و طبقهاي جديد در سياست ساخته بود. طبقهاي كه در سال 88 به كمكش آمد و اصولگرايان را مجبور كردند يا در خفا يا با چشم گريان نامش را روي برگه راي بنويسند. حالا هر بار كه اصولگرايان ميگويند ما از احمدينژاد حمايت نميكنيم او احتمالا در دلش ميگويد من هم به حمايت شما احتياج ندارم. اصلا مگر پيك و قاصدي فرستاده و درخواست كرده از او حمايت كنند؟ هرچه هست احمدينژاد در ميان اصولگرايان حامي جدي ندارد و حاميان امروزش از جمله روحالله حسينيان همان كساني هستند كه در خرداد 92 تمام قد پشت سر سعيد جليلي ايستادند و كمي بيشتر از چهار ميليون راي گرفتند. رقمي كه بيش از چهار برابر آن در سبد حسن روحاني ريخته شد. با اين حال احمدينژاد بيش از جليلي جذاب است و سخنور بهتري است. فراز پاياني مصاحبه حسينيان با سايت انتخاب نشان ميدهد اين روزها احمدينژاد و حاميانش چگونه ميانديشند. او در پاسخ به سوالي در مورد حمايت احتمالي اصولگرايان و جامعه روحانيت از روحاني در انتخابات آينده، گفت: من سوال كردم، گفتند كه چنين چيزي در جامعه روحانيت مطرح نشده است و خيلي هم بعيد ميدانم كه چنين اتفاقي بيفتد. اگر اصولگرايان واقعا تصميم به حمايت از روحاني بگيرند، همين رمقي كه ازشان باقي مانده است هم نابود ميشود. حسينيان در پاسخ به اين سوال كه آيا اصولگرايان از احمدينژاد حمايت ميكنند يا خير، گفت: آقاي احمدينژاد پشتوانه مردمي دارد و احتياج به جريانها و گروههاي خاصي براي حمايت ندارد و درخواست هم نخواهد كرد. ورود او به انتخابات ميتواند يك بار براي هميشه تكليف جريان اصولگرايي را روشن كند و انشقاقي در ميان آنها بسازد كه ضربهاش تا سالها جبرانشدني نباشد. ورود او به انتخابات معادلات اصولگرايان را به هم ميريزد و هيچ بعيد نيست جمعيت خاموش اصولگرايي از جمعيت ايثارگران تا رهپويان انقلاب همان كاري كه با ليست 30 نفره تهران كردند اينبار در انتخابات رياستجمهوري تكرار كنند.