• ۱۴۰۳ شنبه ۱۰ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3563 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۹ تير

فقر بدتر است يا تبعيض

سيد علي ميرفتاح

ظلم بالسويه عدل است. هركسي اين جمله را گفته، بايد دهنش را طلا بگيرند و جمله‌اش را بدهند با زر روي قالي ابريشمين ببافند و سردر سازمان ملل نصب كنند. حتي اگر مي‌شود به خرج بيت‌المال بدهند اين جمله را  روي كاشي بنويسند و سردر همه نهادهاي حكومتي نصب كنند. حقيقتي است اين جمله؛ درواقع اين جمله دستورالعملي است كه در پناهش مي‌شود از شدائد فقر و همه مصيبت‌هاي جامعه كم كرد و حال و روز مردم را بهبود بخشيد. از بين بردن فقر سخت است و هيچ دولتي، چهار سال و هشت سال و سي سال و چهل سال نمي‌تواند به اين آرمان دست يابد. اما در عوض مي‌تواند از تبعيض و بي‌عدالتي فاصله بگيرد تا مردم را نسبت به وضع موجود راضي‌تر كند.
وقتي شما نمي‌توانيد شكم همه را از دم سير كنيد، لااقل جلوي آنها را كه دارند از سيري و پري مي‌تركند بگيريد. اين روش باور كنيد كارسازتر است. در جامعه ما مشكل فقر و بيكاري و از اين قبيل جدي است و سال‌هاي سال است كه هيچكس نتوانسته با آن مقابله كند. منتها چيزي كه پدر صاحب بچه مردم را درآورده چيزي غير از فقر و بيكاري است. از روزي كه خبر اين حقوق‌هاي نجومي در جامعه پخش شده تحمل فقرا هم كمتر شده و حال‌شان نسبت به قبل بيشتر گرفته شده. وقتي ما مدرسه مي‌رفتيم اكثر معلم‌ها و ناظم‌ها دست‌بزن داشتند و موقع تنبيه ذره‌اي ترديد نمي‌كردند كه تركه بردارند و روي كف دستمان بزنند يا با پس‌گردني از كلاس بيرون‌مان بيندازند. مادامي كه معلم تبعيض قايل نمي‌شد و بچه‌ها را از دم مي‌زد هيچكدام ما نه ناراحت مي‌شديم نه كينه‌اي از او به دل مي‌گرفتيم. ما از معلم‌هايي بدمان مي‌آمد و از كتك‌هايي آزرده خاطر مي‌شديم كه بين‌مان فرق مي‌گذاشتند. پزشكي بود در محله ما كه همه ريش‌شان پيش او گرو بود. بچه اين پزشك بزرگوار هم همكلاس ما بود. بنا به ملاحظاتي اكثر معلم‌ها در تنبيه اين آقازاده تعلل مي‌كردند و موقع خطا و اشتباهش پا پس‌ مي‌كشيدند. سني از من گذشته و روزها و سال‌هاي زيادي را پشت سر گذاشته‌ام مع‌ذلك تبعيضي كه دوران ابتدايي ديده‌ام از يادم نمي‌رود. از ياد بقيه هم نمي‌رود كه يك روز همه كتك خورديم اما آقازاده دكتر را معلم نازك‌تر از گل نگفت. درد آن كتك هم دردي علاوه شد زيرا توام با نامردي بود. فقر هم از همين جنس است. معروف است كه حضرت امير طوري زندگي مي‌كردند و طوري فرزندان خود را به كوچه و بازار مي‌فرستادند كه فقراي مدينه يا كوفه، از تماشاي آنها آزار نبينند. اصلا به صراحت بيان فرموده‌اند حضرت كه اگر فقرا ببينند ما هم شبيه آنها زندگي مي‌كنيم، راحت‌تر با فقرشان كنار مي‌آيند. اگر يك پدري در جامعه ما نتوانست خانه بخرد، كه از اين پدرها زيادند و رو به فزوني‌هم هستند، دلش خوش باشد كه حاكمان مملكت هم خيلي‌هاشان در خانه اجاره‌اي زندگي مي‌كنند.
اگر كارگري نتواند هر سال عيد براي بچه‌هايش لباس نو بخرد، لااقل خودش را التيام دهد كه خيلي از امرا و بزرگان مملكت هم نمي‌خرند يا نمي‌توانند بخرند. فقر بد است و ان‌شاءالله كه خداوند از اين شر و نكبت جامعه ما را دور كند منتها اگر اين شر و نكبت بالسويه باشد درد و رنجش بسيار بسيار كاهش مي‌يابد. خيلي مهم است كه فقرا دل‌شان خوش باشد كه فرزندان علي‌ابن ابي‌طالب(ع) هم شبيه به آنها زندگي مي‌كنند. ته دل يك فقير وقتي مي‌سوزد و وقتي تحملش طاق مي‌شود كه ببيند برخي مسوولان پول‌شان، نه پول‌شان كه حقوق‌شان دارد از پارو بالا مي‌رود و بچه‌هاي‌شان راه به راه به اروپا و امريكا مي‌روند و در عيش و عشرت غرقند. اگر براي فقير نمي‌توانيد كاري بكنيد لااقل از مقابل چشمش اين صحنه‌هاي چشم‌آزار تجمل و تشريفات را‌برداريد. گرسنگي به خودي خود قابل تحمل نيست و اينكه كارگران چند ماه چند ماه حقوق معوقه داشته باشند بد است اما بدتر اينكه بفهمند رييس‌روساي‌شان حقوق‌هاي نجومي مي‌گيرند و بي‌هيچ عذاب وجداني هم مي‌خورند و يك آب روش.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون