دليل ممنوعالخروجي پرويز تناولي، شكايت خريدار تعدادي از آثارش بود
خبري كه عدم انتشارش بهتر بود
علي مطلبزاده
دو روزي از انتشار خبر ممنوعالخروجي پرويز تناولي ميگذرد؛ خبري كه در ساعتهاي ابتدايي صبح روز شنبه منتشر شد و همزمان با انتشارش با واكنشهاي متفاوتي هم از سوي خبرگزاريهاي داخلي و هم خارجي روبهرو شد. خبر كوتاه بود؛ «پرويز تناولي كه قصد داشت در مراسم رونمايي از كتابش در موزه بريتانيا شركت كند، به دليل ممنوعالخروجبودن، از پرواز هواپيماي خود بازماند و در حال بررسي دليل اين موضوع است.» تناولي ساعت دو بامداد شنبه، ١٢ تير قصد مسافرت از تهران به سمت لندن را داشت؛ هدف او از اين سفر شركت در مراسم رونمايي از كتاب تازهاش بود كه هنوز به زبان فارسي منتشر نشده است؛ موزه بريتانيا از اين كتاب استقبال كرده و به همين دليل مسوولان اين موزه تصميم گرفتند از آن رونمايي كنند و علاوه بر دعوت از تناولي براي سخنراني در مراسم افتتاحيه، از ميهمانهاي ديگري از ديگر كشورها هم براي سخنراني دعوت شده بود. همين خبر كوتاه اما و اگرهايي هم به همراه داشت كه در ميان جنجال رسانهاي ممنوعالخروجي اين هنرمند ناديده گرفته شد. پرويز تناولي بلافاصله نسبت به اين خبر واكنش نشان داد و گفتوگوهاي كوتاه او در اين باره در چند رسانه داخلي منتشر شد. بعدتر نوبت به گاردين و آبزرور رسيد تا با اين هنرمند حرف بزنند و ناخواسته به اين موضوع ابعاد سياسي بدهند. اما تناولي در اين مصاحبهها هم تاكيد كرده كه آدم سياسي نيست و صرفا يك هنرمند است. گاردين در اين گزارش از كارهاي هنري تناولي نوشته و او را يكي از مهمترين هنرمندان زنده ايران دانسته است. اما موزه بريتانيا گفته كه از اين خبر بسيار متاسف شده و مسوولان آن اظهار اميدواري كردهاند كه اين موضوع هرچه سريعتر حل شود، ما همچنان پيگير ماجرا هستيم؛ ونتيا پورتر، كريتور هنر معاصر و مدرن خاورميانه موزه بريتانيا نيز گفته است: «كتاب اين هنرمند اينجا هست اما متاسفانه خودش حضور ندارد.» او اضافه كرده است: «او فقط يك هنرمند نيست، او يك مورخ واقعي ايران است و در طول سالها كتابهايي درباره فرشهاي ايراني و ديگر موضوعات منتشر كرده است. نكته عجيبي كه درباره او ميتوان گفت اين است كه عشق عميقي به فرهنگ ايران دارد و اين موضوع را در همه كارهايي كه كرده ميتوان ديد.» او در ادامه درباره كتاب«زنان اروپايي در خانههاي ايراني» تناولي كه قرار بود در موزه بريتانيا رونمايي شود، حرف زده و ويژگيهاي اين كتاب را برشمرده است. اما خود پرويز تناولي درباره اين ممنوعالخروجي چه گفته بود؟ «به من گفته شد براي پيگيري اين موضوع بايد به اداره گذرنامه مراجعه كنم و به همين منظور امروز، يكشنبه به اين اداره مراجعه ميكنم تا پرونده را بررسي كنيم و متوجه شويم اين دستور از سوي كدام ارگان صادر شده است. البته به من گفته شد، ممنوعالخروج بودن من به مسائل سياسي ربطي ندارد و گويا يك شكايت شخصي بوده است.» اينها همان حرفهايي بود كه روابط عمومي پرويز تناولي در متن خبر ممنوعالخروجي او هم به آنها اشاره كرده بود و در حالي كه قرار بود همهچيز بعد از مراجعه پرويز تناولي در روز يكشنبه به اداره گذرنامه مشخص شود خبر را منتشر كرد. اما حالا شنيدهها حاكي از اين است كه موضوع شاكي خصوصي براي ممنوعالخروجي اين هنرمند كليد اين ماجرا بوده است. چيزي كه در همه تحليلهاي خبري از ممنوعالخروجي پرويز تناولي خواسته يا ناخواسته كنار گذاشته شد و به همين خبر كاملا شخصي ابعاد سياسي داد. فاجعه خبري از همين جا شروع شد و با عدم اطلاعرساني پرويز تناولي در مورد دليل اصلي اين ممنوعالخروجي ادامه يافت. حالا معلوم شده كه اصل ماجراي اين خبر به شكايت يكي از خريداران تعدادي از مجسمههاي پرويز تناولي بر ميگردد. پرويز تناولي با وجود دريافت پول اين آثار، آنها را هنوز به خريدار تحويل نداده و او هم ترجيح داده با توجه به سفري كه اين هنرمند به خارج كشور داشته و هر احتمال ديگري براي محكمكاري او را ممنوعالخروج كند. همين و تمام. اما اين نخستينبار نيست كه ممنوعالخروجي يك هنرمند شناخته شده به خاطر مسائل شخصي و حتي خانوادگي به يك افتضاح خبري تبديل ميشود. خبرهايي كه از بخت بد هيچگاه با توضيحات تكميلي همان هنرمند شناخته شده درباره اصل موضوع همراه نميشود. پرويز تناولي قرار بود ساعت 17 ديروز به وقت تهران در مراسم رونمايي كتابش در اين باره سخنراني كند. اما اگر انتخاب با يكي مثل من بود دوست داشتم اين هنرمند حوالي همين ساعت تنها يكي دو جمله در مورد اين حاشيههاي بيمورد و حتي انتشار چنين خبري توضيح بدهد. اين چيزي است كه من امتحان كردم و نشد.