گفتوگوي نغمهها
علي قادري٭/ واژه «موسيقي تلفيقي» معرف نوعي از موسيقي است كه از همنشيني عناصر موسيقايي كهنتر ساخته و پرداخته ميشود. ما از زمان تولد اين نوع موسيقي (به مفهوم معاصرش) چندان دور نيستيم. در دهههاي مياني و پاياني قرن بيستم موسيقي جز به نوعي به حالت اشباع خود نزديك ميشد. «موسيقي جز» كه خود به نوعي موسيقي تلفيقي بود و از درآميختن دو سنت موسيقي سياهان مهاجرت داده شده به غرب و سنت موسيقي كهن اروپايي پديد آمده بود، براي گشودن افقهاي شنيداري جديد به وامگيري عناصر موسيقي ديگر سنتهاي موسيقي، به ويژه غير غربي روي آورد. در اين دوران ايده همنشيني و درآميختن عناصر و سنتهاي موسيقي مختلف رفتهرفته مورد توجه ديگر موسيقيدانها در سراسر جهان قرار گرفت. به طوري كه پس از آن موسيقيدانهاي مختلف چه با رويكرد همنشيني و تجربه رودررو و چه با رويكرد تصنيف و آهنگسازي به تلفيق انواع كهن موسيقي روي آوردند.
واژه «فيوژن» كه در فارسي معادل «جوشش» است، در واقع بيانگر دو اتفاق خلاقانه است. يكي جوش دادن عناصر صوتي و موسيقيايي، و دو ديگر جوشيدن خلاقانه هر يك از سنتهاي صوتي تشكيلدهنده موسيقي در روبهرو شدن، تعامل و تاثير و تاثر از سنت ديگر. با اين حال از ويژگيهاي مهم موسيقي تلفيقي قابل تشخيص بودن عناصر مختلف (نغمهگي، ريتم و ساز) موسيقي تشكيلدهنده آن از يكديگر است.
موسيقي تلفيقي را به نوعي ميتوان از نتايج گسترش ارتباطات در دوران معاصر دانست. تا پيش از آن كمتر پيش ميآمد كه «موسيقيدان – نوازنده» يك اقليم به جايي ديگر سفر كند و به تجربه موسيقيايي با هنرمند آن ناحيه دست بزند. اما پس از گسترش ارتباطات به ويژه رسانههاي گروهي، موسيقيدانها نسبت به سنتهاي موسيقي ديگر آگاهي و دسترسي بيشتري پيدا كردند. اين در ابتدا به تاثير و تاثر هر سنت موسيقي در سنت موسيقي ديگر (به ويژه سنت موسيقي غربي در شرق) انجاميد. موسيقيدانها به تجربه آهنگسازي با عناصر موسيقي غيربومي خود پرداختند و نوازندگان به واسطه رفت و آمد در مناطق پيراموني خود به تجربههاي نواختن با نوازندگان ديگر نواحي ميپرداختند. اما به طور خاص و پس از آن با ظهور فيوژن، مفهوم تلفيق، تبديل به رويكرد و جرياني مستقل در موسيقي شد. در ابتدا هنرمندان جز به وامگيري و پذيرش ديگر موسيقيها روي آوردند و پس از آن اين جريان در همه انواع موسيقي همه گير شد.
در بيش از چهار دهه گذشته، انواع تلفيق موسيقي، تجربه شده است. موسيقي جز با موسيقي شرق به ويژه هند، موسيقيهاي سنتي (به مفهوم عام) با يكديگر مانند موسيقي دستگاهي ايران با موسيقي هند (مانند غزل) و موسيقي ملل با يكديگر.
اما موسيقي تلفيقي گستره وسيعي از همنشينيها و رويكردها را در
برميگيرد. چه در مواد و عناصر ملوديك موسيقيايي، چه در سازبندي، چه در محتوا. در اين گستره انواع كهنتر يا نوتر، جديتر يا تفننيتر، آهنگسازانهتر يا تجربيتر پديد آمدهاند. اما آنچه موسيقي تلفيقي را از انواع ديگر موسيقي جدا ميكند، اين است كه عناصر و مواد موسيقي در عين جوش خوردن، همچنان از يكديگر قابل تشخيص هستند و اين كيفيت چند عنصري و چند فرهنگي به موسيقي تلفيقي تشخص ميدهد.
در ايران ظهور اين نوع موسيقي را بايد در پيش از انقلاب و شايد از همه جا بيشتر در «موسيقي فيلم» جستوجو كرد. اما استقلال اين نوع موسيقي را ميتوان از دهه 70 شمسي با ظهور كساني چون شاهين علوي و گروههايي مانند آويژه شناسايي كرد. واژه موسيقي تلفيقي در همان زمان از سوي همين موسيقيدانها بهكار برده شد. از آن زمان تاكنون رفتهرفته موسيقيدانهاي ايراني علاقه زيادي به اين گونه موسيقي نشان داده، گروههاي متنوع و زيادي تشكيل شدهاند و در حال حاضر اين موسيقي جايگاه خود را در ميان اهالي موسيقي و مخاطبان پيدا كرده است. همچنين اين موسيقي تاثيرگذاري بالايي روي ژانر موسيقي پاپ داشته و هميشه وامدهنده به موسيقي پاپ بوده است.
موسيقي تلفيقي در ايران در حال حاضر محل گفتوگوي خلاقانه فرهنگهاي مختلف موسيقيايي براي هنرمند ايراني است. از ويژگيهاي مهم فرهنگ ايراني پذيرش فرهنگهاي ديگر در دل خود است. در هنر موسيقي نيز انواع سنتهاي موسيقي به ايران راه يافته. مانند موسيقي كلاسيك اروپايي، موسيقي جز، موسيقي فلامنكو، موسيقي شرق به ويژه هند. مضاف بر اينكه فرهنگهاي موسيقيايي محلي ايران (اعم از فولكلور، مقامي و نواحي) نيز به واسطه گسترش ارتباطات در همه جا منتشر شده است. همچنين موسيقيدان ايراني در تعامل با هنرمندان غير ايراني به ويژه موسيقيدانهاي نواحي پيراموني ايران به خلق اثر پرداخته است.
موسيقي به عنوان انتزاعيترين نوع هنر در خود كدهايي مفهومي دارد كه نماينده تفكر حاكم بر آن فرهنگ موسيقيايي است. بنابراين موسيقي تلفيقي از مهمترين جاهاي گفتوگوي فرهنگهاست. تاثير و تاثر موسيقيها بر يكديگر به مانند نوعي مكالمه، جستوجو و گفتوگوي اقناعي است كه در اين مسير موسيقيدان و شنونده به درك و نظرگاه جديدي از خود و ديگري ميرسند.
اما در عين حال نبايد از نظر دور داشت همين تعامل ميتواند خلوص و اصالت موسيقيهاي كهنتر و پيشيني را تحت تاثير قرار دهد. نگهداري و حفظ ادبيات و سنتهاي كهنتر موسيقي و پويايي مستقل و دروني اين سنتها، در كنار انواع نوتر موسيقي چالش موسيقيدان امروزي است. اين موضوع خود بحثي جداگانه ميطلبد.
٭مدير برگزاري هفته موسيقي تلفيقي
موسيقي دوره باروك روي صحنه نياوران
آنسامبل كارگاه موسيقي باروك در كنسرتي با عنوان «Les Agréments» (به دو معني «تفاهمات» و «تزيينات هنري») قطعاتي از آهنگسازان دوره باروك را در فرهنگسراي نياوران به روي صحنه خواهد برد.
در اين كنسرت رضا عسگرزاده، آيدين احمدينژاد، آيدين منعم، پوريا كياني، فرهود بيگلربيگي و اميرحسين نوروزناصري با همراهي كريستوف رضاعي خواننده تنور، قطعاتسازي و آوازي از ويليام كربِت، هنري پِرسِل، لودويگ زِنفل، ميشِل لامبِر، ژوزف بوآ مورتيه و فيليپ تِلِمان آهنگسازان انگليسي، آلماني و فرانسوي اين دوره را اجرا خواهند كرد.
اين گروه موفق موسيقي در تلاش براي نزديك شدن به ويژگيهاي اجرايي موسيقي اين دوره، قصد دارد در كنسرت پيش روي خود اجراي قطعات را با استفاده از تارهاي روده براي سازهاي زهي و كوك مرسوم در اين دوره انجام دهد. پايبندي به سبك نوازندگي و استفاده از تزيينات دوره باروك ويژگي ديگر اين كنسرت خواهد بود. كنسرت كارگاه موسيقي امروز ساعت ۲۱ در سالن خليج فارس فرهنگسراي نياوران برگزار ميشود.