• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3148 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۶ دي

همزمان با تقويت زمزمه‌هاي جابه جايي قدرت در عربستان «اعتماد» بررسي كرد

سايه ابهام بر معماري نيمه تمام نزديكي به ايران

ادامه از صفحه اول
وليعهد عربستان هم سلمان بن عبدالعزيز است كه او هم از مدت‌ها پيش دچار آلزايمر شده و به گواه افرادي كه از نزديك با وي ملاقات كرده‌اند، وي در يك ملاقات رسمي تنها چند دقيقه قادر به كنترل كلام و رفتار خود است و پس از آن بيماري بر وي غلبه پيدا مي‌كند. با اينهمه در عربستان سعودي بر اساس يك عرف و قانون نانوشته اين قبيل ضعف‌هاي حتي شديد جسماني، مانند زوال عقل هم منجر به اين نمي‌شود كه فردي به حكومت نرسد و يا در حكومت باقي نماند. نكته‌يي كه بايد در اين ميان به آن توجه كرد اين است كه در عربستان سعودي اين تيم‌ها هستند كه حكومت مي‌كنند و بيش از آنكه نام شخص ملك عبدالله يا سلمان مطرح باشد صحبت از تيم ملك عبدالله و يا تيم سلمان است. از 20 سال قبل به ويژه از زمان پادشاهي ملك فهد خط كشي‌ها در داخل خاندان سلطنتي بسيار پررنگ شده است.

نقشه قدرتي كه ملك عبدالله كشيد

در عربستان امروز دو گروه كاملا مشخص بر سر پست‌هاي كليدي با هم رقابت دارند. يك گروه به سديري‌ها معروف هستند كه بزرگ آنها ملك فهد بود. منظور از سديري‌ها قبيله مادري اين خاندان است. گروه مقابل اين طايفه را غيرسديري‌ها مي‌خوانند كه در راس آنها ملك عبدالله است كه در سال‌هاي گذشته توانسته بود ساير فرزندان ملك عبدالعزيز را گرداگرد خود جمع كند و رقابت داخلي در عربستان بر سر قدرت را به يك توازن برساند. در خاندان سعودي به دليل رقابت بسيار تنگاتنگي كه وجود دارد فردي كه به پادشاهي مي‌رسد بلافاصله تكليف پست‌هاي كليدي ديگر را هم تعيين مي‌كند. اين پست‌هاي كليدي شامل وليعهدي، وزارت دفاع، وزرات كشور، گارد ملي و وزارت امور خارجه مي‌شود. بنابراين با تغيير پادشاه، وي اين پست‌هاي كليدي را در اختيار هم‌طيف‌هاي خود قرار مي‌دهد. خرق عادت مهمي كه ملك عبدالله در سال‌هاي حضور در قدرت انجام داد، اين بود كه به دليل رقابت‌هاي تنگاتنگي كه در داخل خاندان وجود داشت تلاش كرد مهره‌هاي خود را به گونه‌يي در صف قدرت بچيند كه خيال اطرافيان از اين بابت كه زمام امور مملكتي در داخل گردونه تيم آنها باقي خواهد ماند، راحت باشد. براي نخستين بار در تاريخ سياسي عربستان سعودي وليعهد دوم هم از سوي پادشاه فعلي تعيين شده و مقرن بن عبدالعزيز، وليعهد سلمان بن عبدالعزيز است. اين بدان معنا است كه جانشين سلمان هنوز در شرايطي كه شخص وي بر كرسي قدرت تكيه نزده از پيش تعيين شده است. بدين ترتيب عبدالله حق تعيين وليعهد را از جانشين خود سلب كرده است.
در حال حاضر اين مساله كه آيا سلمان با مرگ ملك عبدالله به قرارهايي كه سلف وي گذاشته است پابرجا بماند يا خير، محلي از ابهام است. اين احتمال وجود دارد كه با فوت ملك عبدالله، سلمان ديگر به قرارهاي سياسي كه وي وضع كرده، پايبند نباشد. در ساختار سياسي عربستان شوراي بيعت وجود دارد اما اين پادشاه است كه در خصوص تمام جزييات تصميم‌گيري مي‌كند. سوالي كه در اين ميان با توجه به وضع جسماني پادشاه عربستان به ذهن خطور مي‌كند اين است كه در شرايطي كه پادشاه دچار بيماري‌هاي جسمي شده و عملا توانايي تصميم‌گيري ندارد چه كسي امور مملكتي را در عربستان پيش مي‌برد؟ پاسخ اين است كه حواشي پادشاه از جمله فرزندان وي و تيم مورد اعتماد او در ساختار قدرت هستند كه در اين خصوص تصميم‌گيري مي‌كنند.

مثلثي كه عبدالله تشكيل داد

در ميان افرادي كه مورد اطمينان ملك عبدالله هستند شخصيت مرموزي به نام خالد التويجري در دربار سعودي وجود دارد كه محل حسد بسياري از امراي سعودي است، چرا كه معتقدند كه تمام تصميم‌گيري‌ها در چند سال اخير توسط وي انجام گرفته و به اسم پادشاه خوانده شده است. انتخاب‌هايي نظير انتصاب مقرن به عنوان وليعهد دوم، تعيين امراي مناطق متفاوت عربستان سعودي و كنار زدن نسل سديري‌ها را به خالد التويجري نسبت مي‌دهند كه رييس ديوان ملك عبدالله است. فرد كليدي ديگري كه در اين سال‌ها در كنار ملك عبدالله حضور داشته و قدرت هم گرفته متعب بن عبدالله است كه رياست گارد ملي را بر عهده دارد. گارد ملي تشكيلاتي موازي ارتش در عربستان سعودي است. شخص سعود الفيصل نيز به عنوان يكي از نزديك‌ترين افراد به ملك عبدالله، سال‌هاست كه در ساختار قدرت در عربستان مشغول به فعاليت است.
هدف تيم ملك عبدالله اين است كه در نهايت پادشاهي به متعب بن عبدالله از نسل بعدي برسد. مانعي كه در اين ميان وجود دارد وصيت عبدالعزيز بزرگ است كه بر اساس آن تا زماني كه يك نفر از فرزندان ذكور وي زنده هستند، قدرت نبايد به نسل دوم برسد. مقرن بن عبدالعزيز آخرين فرد از اين زنجيره است و البته افراد مسن‌تري هم از مقرن حضور دارند كه عبدالله در اين سال‌ها با استفاده از قدرت خود آنها را كنار زده است. عبدالله در اين سال‌ها با تبصره‌هايي كه به وصيتنامه اضافه كرده براي مقرن بن عبدالعزيز از شورا، بيعت گرفته است. مقرن جوان‌ترين فرزند ملك عبدالعزيز است اما به اين دليل كه مادر وي از قبايل معروف عربستان سعودي نيست و كنيزي از يمن بوده جايگاه ويژه‌يي در ميان خاندان سلطنتي ندارد. بر اين اساس به نظر مي‌رسد كه ملك عبدالله تنها به اين دليل مقرن را انتخاب كرد كه از وي به عنوان پلي براي انتقال قدرت از نسل دوم به نسل سوم در خاندان استفاده كرده باشد. ملك عبدالله در دو سه سال اخير به گونه‌يي مهره‌ها را به كمك چهره‌هايي نظير خالد التويجري به صف كرد كه با فاصله زماني كمي قدرت به متعب بن عبدالله پسر بزرگ ملك عبدالله برسد. بنابراين مقرن پلي است براي تضمين اين ماجرا كه در آينده قدرت در اختيار فرزندان ملك عبدالله باقي خواهد ماند. نوه‌هاي ملك عبدالعزيز مانند متعب بن عبدالله نسل جوان‌تري هستند، بنابراين فرصت چند دهه‌يي براي باقي ماندن در ساختار قدرت و اعمال نفوذ و تغييرات را دارند.

آيا سلمان پازل چيده شده را بر هم خواهد زد؟

خبرهاي ضد و نقيص در خصوص سلامتي ملك عبدالله نگاه‌ها را به سمت سلمان بن عبدالعزيز جلب كرده است. اصلي‌ترين پرسشي كه در اين ميان مطرح مي‌شود اين است كه آيا سلمان ترتيب‌هايي را كه ملك عبدالله چيده حفظ خواهد كرد و يا با تكان دادن جاي تكه‌هاي باقيمانده در حقيقت پازل را به گونه ديگري و به نفع تيم خود مي‌چيند؟ در خصوص توانايي سلمان بايد گفت كه وي از نظر قانوني و حقوقي اين توان را دارد كه صف از پيش چيده شده را بر هم بزند. بر همين اساس گفته مي‌شود كه پس از مرگ ملك عبدالله، عربستان سعودي از منظر سياسي با يك سناريو باز روبه رو است؛ سناريويي كه در آن هر اتفاقي و هر جابه‌جايي محتمل است. سناريو ديگري هم كه به نظر مي‌رسد آل سعود بسيار نگران آن هستند، سناريو بر هم ريختن اوضاع از منظر سياسي و امنيتي است.
 در جناح سديري‌ها و سلمان دو نفر از برادران وي هنوز توانايي كار و جانشيني وي را دارند: عبدالرحمن بن عبدالعزيز و احمد بن عبدالعزيز. هر دو اين افراد تا چند سال پيش نيز منصب‌هاي دولتي را از جمله قائم مقامي وزير دفاع و وزارت كشور را بر عهده داشتند كه با سياست‌هاي ملك عبدالله به حاشيه رانده شدند. در شرايطي كه سلمان به پادشاهي برسد تيم وي كه از سديري‌هاي عربستان هستند به قدرت بازخواهند گشت. گزينه مطلوب سديري‌ها اين است كه محمد بن نايف كه در حال حاضر وزير كشور و از نسل سديري‌ها است به قدرت بازگردد و در حقيقت وي جاي متعب بن عبدالله كه مطلوب تيم ملك عبدالله است را بگيرد. در اين ميان اين احتمال هم وجود دارد كه سلمان براي هموار كردن مقدمات پادشاهي محمد بن نايف، مقرن را كنار زده و يكي از برادران خود را به عنوان وليعهد معرفي كند.
در حال حاضر محمد بن نايف و متعب بن عبدالله بيشترين شانس را براي منصوب شدن به عنوان نخستين پادشاه از نسل سوم قدرت در آل سعود دارند. هركدام از اين دو مهره كه به كرسي پادشاهي در عربستان نزديك شود، آينده سياسي متفاوتي را براي كشورش به دنبال خواهد آورد. اصلي‌ترين دليل اين مساله هم سن پايين آنها به نسبت پادشاهان قبلي است كه به آنها فرصت دو يا سه دهه حضور در قدرت را مي‌دهد.

ملك عبدالله مهندس رابطه با ايران

رابطه نه چندان خوشايند امروز تهران – رياض همزمان با انتشار خبر بيماري ملك عبدالله اين سوال را به ذهن متبادر مي‌كند كه عربستان در زمان ملك عبدالله در مسير رابطه با ايران چه خط مشيي را دنبال كرد؟ ملك عبدالله را بي‌شك مي‌توان يكي از تاثيرگذارترين پادشاهان عربستان سعودي چه در حوزه ارتباط با ايران و چه در حوزه ساير مسائل منطقه‌يي دانست. در نه سال پادشاهي ملك عبدالله اتفاق‌هاي بسياري هم در خصوص رابطه دوجانبه با ايران و هم در عرصه سياست داخلي اين كشور رخ داده است. از اواخر دوران ملك فهد كه عبدالله هنوز وليعهد بود وي به كمك پدر خالد التويجري كه عبدالعزيز التويجري نام داشت، توانست به ايران نزديك شود. از همان تاريخ بود كه عبدالله به عنوان مهندس رابطه با ايران معرفي شد.
 تماس‌هايي كه در اواخر سال‌هاي رياست‌جمهوري آيت‌الله هاشمي رفسنجاني ميان تهران و رياض برقرار شد در حقيقت دسترنج سياست نزديكي ملك عبدالله به ايران بود. رابطه شكل گرفته ميان تهران و رياض در آن زمان به دولت اصلاحات هم منتقل شد و در آن فضا بود كه عبدالله كه در زمان وليعهدي خود بيشتر زير سايه فهد بود، توانست خودي در سطح منطقه‌يي نشان دهد. ملك عبدالله در زمان وليعهدي به اين دليل كه لكنت زبان بسيار محسوسي هم داشت چندان از سوي ساير اعضاي خاندان جدي گرفته نمي‌شد اما در 10 سال آخر كه سكته مغزي ملك فهد را عملا به حاشيه رانده بود عبدالله توانست جايگاه جديدي براي خود تعريف كند. يكي از اصلي‌ترين كارهايي كه ملك عبدالله در زمان وليعهدي خود انجام داد سياست نزديك شدن به ايران بود.

خشت اولي كه عبدالله ادامه نداد

در شرايطي كه همگان گمان مي‌كردند پادشاهي ملك عبدالله مي‌تواند به بهبود رابطه تهران و رياض در تمام عرصه‌ها منتهي شود، افشاگري‌هايي نظير ويكي ليكس نشان داد كه ملك عبدالله در پشت پرده بدترين موضع‌گيري‌ها را در خصوص ايران داشته و نه‌تنها در مرحله‌يي از طرح حمله نظامي به ايران حمايت كرده است كه يك بار هم در مكالمه‌يي محرمانه ايران را به افعي تشبيه كرده كه سر آن بايد زده شود. موضع‌گيري‌هاي اينچنيني از ملك عبدالله در واپسين سال‌هاي حضور وي در قدرت كه احتمالا به زودي هم تمام خواهد شد ادامه يافت. در شرايطي كه در يك سال و نيم گذشته دولت تدبير و اميد با سكانداري حسن روحاني از تعامل با تمام كشورهاي منطقه از جمله همسايگان سخن گفت اما ملك عبدالله ترجيح داد همچنان سياست حفظ فاصله با تهران را دنبال كند. در اين ميان گفته مي‌شود كه ملك عبدالله به دليل رابطه حسنه‌يي كه با دولت‌هاي سازندگي و اصلاحات داشت در حقيقت در دهه هفتاد پشتوانه‌يي براي بهبود رابطه تهران – رياض فراهم كرد اما بايد به اين مساله توجه داشت كه همانطور كه در بالا هم گفته شد دوران تاثيرگذاري‌هاي تك‌بعدي افراد در رابطه دوجانبه ايران و عربستان به پايان رسيده است. جداي از اظهارنظرهاي شخصي بسيار تند ملك عبدالله در خصوص ايران بايد به نقش منازعات منطقه‌يي در متشنج كردن رابطه تهران و رياض هم توجه داشت. در اين فضا در شرايطي كه در يك سال اخير برخي رسانه‌ها از احتمال سفر چهره‌هايي چون آيت‌الله هاشمي رفسنجاني به عربستان خبر داده‌اند و تحليل كرده‌اند كه اين سفر مي‌تواند به تنش‌زدايي از رابطه ايران و عربستان منتهي شود اما به نظر مي‌رسد كه تفاوت منافع ايران و عربستان در بسياري از پرونده‌هاي منطقه‌يي جايي براي چنين ميانجيگري‌ها نگذاشته است. جدا از وجود فضاي رقابت منطقه‌يي ميان ايران و عربستان كه در سال‌هاي حكومت پهلوي هم وجود داشته است با شروع خيزش‌هاي مردمي در منطقه در چهار سال اخير تهران و رياض عملا و علنا از هم فاصله بيشتري گرفتند. در پرونده‌هاي منطقه‌يي چون مصر، ايران موافق بركناري حسني مبارك بود و اين در حالي بود كه رياض از عدم حمايت امريكا از شخص حسني مبارك و فروپاشي حاكميت وي همچنان دفاع مي‌كند. موضع‌گيري‌هاي ايران و عربستان در قبال جريان اخوان المسلمين پس از انقلاب در مصر هم با يكديگر فاصله بسيار داشت. بحرين و سوريه هم در زمره پرونده‌هاي منطقه‌يي بودند كه فاصله مواضع ايران و عربستان در آنها بر همگان مشخص است. پرونده‌يي چون يمن هم بر حجم اختلاف‌هاي ميان دو طرف افزوده است.
مرگ عبدالله و آشفتگي احتمالي كه در داخل عربستان تا رسيدن به يك ثبات دوباره ايجاد خواهد شد تاثيرات منطقه‌يي را به تبع خود ايجاد خواهد كرد. يكي از اصلي‌ترين تبعات اين نابساماني سياسي كاسته شدن از تاثير عربستان در معادله‌هاي منطقه‌يي خواهد بود. در شرايطي كه بر اثر تصميم‌گيري عربستان سعودي در آخرين نشست اوپك قيمت نفت هر روز در حال كاهش بيشتر است به نظر مي‌رسد كه تاثير رواني اين جابه‌جايي قدرت به افزايش هرچند مقطعي بهاي نفت منتهي خواهد شد. با توجه به اينكه در اين دور از جابه‌جايي قدرت در عربستان ما شاهد ستيز دو طايفه سديري‌ها و غيرسديري‌ها با يكديگر هستيم به نظر مي‌رسد كه احتمال بروز ناآرامي‌هاي سياسي هم وجود دارد.

چتر امنيتي ايران هراسي براي عربستان

تلقي عربستان سعودي اين است كه در چند سال گذشته جايگاه ايران ارتقا پيدا كرده است و به خصوص در يك سال و نيم اخير به دليل سياست‌هاي دولت تدبير و اميد در تنش‌زدايي، ايران به كرسي اول منطقه بازگشته و اين در حالي است كه عربستان سعودي به دليل مشكلات داخلي و منطقه‌يي به سكوي پايين‌تر پرتاب شده است. از سوي ديگر با شروع مذاكرات هسته‌يي ميان ايران و 1+5 و رسيدن به توافق موقت ميان دو طرف اين ذهنيت در عربستان سعودي تقويت شده است كه ايران ديگر يك پرونده امنيتي براي كشورهاي منطقه‌يي و فرامنطقه‌يي نخواهد بود و جهان روي ايران به عنوان شريكي براي همكاري حساب خواهد كرد. همزمان با توجه به رابطه تقويت شده ايران با كشورهاي منطقه از جمله سوريه، لبنان، فلسطين، عراق و همچنين كشورهاي حاشيه خليج فارس، قدرت منطقه‌يي ايران هم افزايش پيدا خواهد كرد. در شرايطي كه ملك عبدالله در چند روز آتي جاي خود را به فرد ديگري در خاندان سعودي بدهد نخستين ماموريت دستگاه ديپلماسي پادشاه جديد اين خواهد بود كه يكي از دو مسير پيش رو براي مواجهه با تهران را انتخاب كند: رياض يا در معادلات جديد منطقه‌يي در كنار ايران باقي مي‌ماند و يا سنگري را ايجاد خواهد كرد كه در آن يارگيري‌هاي منطقه‌يي عليه ايران انجام خواهد داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون