دهه كرامت با تونل نور، گل و بادكنك برگزار ميشود
چرا اينطرحها هميشگي نيست؟
طرح تازه سازمان زيباسازي شهرداري براي 10 روز آينده اين است: «دهه كرامت»؛ طرحي كه ايدهپردازان آن به بهانه تولد حضرت معصومه و تولد امام رضا، از 14 تا 24 مرداد و به گفته خود؛ «تهران را دخترانه» ميكنند. مديرعامل سازمان زيباسازي شهرداري هم با اعلام اين خبر، اين طرح را اينطور روايت كرده: « تصاوير گرافيكي شامل عكسهاي مربوط به دختران جوان، رابطه عاطفي دختران با پدران، احاديث و روايات در اين خصوص است كه براي نخستين بار در اين سازههاي فرهنگي به صورت سه بعدي و گوشهدار نمايش داده ميشود. در هماهنگي با شركت مترو 10تابلوي گل در اين ايام در ايستگاههاي مترو استقرار مييابد تا به دختران گل هديه داده شود. ضمن اينكه فضاسازي استوديويي در 30 نقطه در سطح شهر براي گرفتن عكس سلفي با بكراند (پس زمينه) زيبا و مناسب نيز از ديگر برنامهها است و در نهايت با بادكنك و وسايل شاد در چهار محور شهر تزييناتي برقرار ميشود و در منطقه 5 تهران هم تونل نور ايجاد ميشود».
اين طرح و برنامههايي كه مديركل سازمان زيباسازي شهرسازي روايت ميكند، همه جالب و دوستداشتني است. تصور اينكه 10 روز در اين شهر خاكستري به دختران جوان گل هديه داده شود، تابلوهايي درباره رابطه صميمانه پدر و دختري ديده شود و حتي نقاطي براي سلفي گرفتن و گذشتن از تونل نوري وجود داشته باشد، تصوري جذاب است. تهران هميشه در مواجهه با نور و گل و شادماني و حتي بادكنك نيست. تهران در روزهاي عادي و معمولي، شهري شلوغ و پرترافيك است كه گاهي نه تنها حوصله شهروندانش را سرميبرد كه حتي باعث كلافگي و عصبانيت بيشتر هم ميشود. با اين توصيفات وقتي پاي طرح و دهه و ايدههاي اينچنيني به ميان ميآيد، بايد خوشحال شد و استقبال كرد كه بالاخره يكنفر به يك بهانهاي به فكر اين شهر افتاده و ميخواهد فرصتي براي نفس كشيدن و اندكي شادماني به مردمش بدهد. اما دقيقا در همين لحظات خوشحالي است كه ميشود پرسيد، چرا چنين برنامههايي تنها مناسبتي و به يك بهانه برگزار ميشوند؟ چرا هديه دادن گل به شهروندان، تعبيه تونل نور، ايدهپردازي براي تابلوهايي كه ميشود با آنها سلفي گرفت و حتي احداث بيلبوردهايي با مفاهيم محبت و عاطفه و عشق پدر و فرزندي، بايد مختص چند روز خاص باشد و بعد ديگر هيچ؟ چه اشكالي دارد كه اين طرحها و اين ايدهها براي 365 روز سال اجرا شود و هر روز و هرشب، شهروندان پايتخت شلوغ و خاكستري در مواجهه با شادماني و زيبايي برنامهريزي شده براي آنها قرار بگيرند؟
اگر اين ايدهها ميتوانند مناسبتي برگزار شوند، اگر ميتوانيم چنين برنامههاي دوستداشتني اجرا كنيم، چرا آن را هميشگي نميكنيم و فرصت نفس كشيدن در اين شهر را به خوبي و خوشي، چند برابر نميكنيم؟
جمعيت تهران روزبه روز بيشتر ميشود و مردم روزبه روز بيشتر در مواجهه با شلوغي، عصبيت، دود و تمام ناخوشيهاي زندگي در يك كلانشهر قرار ميگيرند. اتفاقي كه در شرايطي رخ ميدهد كه آمارهاي اجتماعي نااميدي و عدم رضايت از زندگي، آمارهاي خطرناكي هستند و به گفته كارشناسان اجتماعي برنامهريزيهاي شهري مانند همين برنامه تازه شهرداري يا زنده كردن شبهاي شهر، ميتواند از ميزان فشار و استرس در زندگي مردم كم كند. وقتي شهرداري ميتواند يك دهه، شادماني را به شهر بياورد، چرا از چنين گريزگاهي براي كمك به روان شهرونداني كه زندگي خود را با شهر تقسيم ميكنند، استفاده نميكند.