• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3593 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۱۷ مرداد

خبرنگار و حق بيان آزاد

مينو خالقي حقوقدان

«ن والقلم و ما يسطرون»
سال‌هاي بسيار حسن انتخاب آغاز كلامم اين آيه شريفه شد.
 سوگند حضرت باريتعالي و بيان موكد صدر پيغام‌آورانش بر قلم كه قداستش، خود بنيان حقيقت است و آرمان و اصالتش كثرت را در عين وحدت مقتضي.
و خبر، آگهي از ماوراي روزمرّگي‌هاي نفس و نفس خوار است و بشارت صعود از عالم ناداني به دانستگي كه خود، رحمتٌ للعالمين را فرمود: وما أرْسلْناك إِلّا مُبشِّراً ونذِيراً كه تو را براي بشارت و بيم دهي فرستاديم تا مگر پيغام رسان آن خبر عظيم شوي.
جان نباشد جز خبر در آزمون/  هر كه را افزون خبر، جانش فزون
جان ما از جان حيوان بيشتر/  از چه، زان رو كه فزون دارد خبر
پس فزون از جان ما جان ملك/ كو منزه شد ز حس مشترك
و در ستايش قلم اين عطيه الهي چه كلامي جان‌فزاتر از بيان انديشمند سترگ اين سرزمين، علي شريعتي، كه:
هر كسي توتمي دارد و توتم هر كسي يادآور آن است كه روزي او نيز آدمي بوده است و نشانه آنكه هنوز مي‌تواند بپرستد، از سود و صلاح و واقعيت فراتر رفته است و مي‌تواند معني ارزش، حقيقت و آرمان را فهم كند. حتي مي‌تواند تا «ايثار» اوج گيرد. به هرحال، هر كسي توتمي دارد و توتم من «قلم» است. قلم خويشاوند آن من راستين من است، عطيه روح‌القدس من است، زبان، همزاد آفرينش من، زاد هجرت من، همراه هبوط من و انيس غربت من و رفيق تبعيد من و مخاطب نوع چهارم من و همدم خلوت تنهايي و عزلت من و يادآور سرگذشت و يادآور سرشت و بازگوي سرنوشت من است، روح من است كه جسم يافته است، «آدم بودن من» است كه شيئي شده است. آن «امانت» است كه به من عرضه شده است ! هفدهم مرداد ماه، يادآور شهادت و شهامت محمود صارمي‌هاست در انعكاس حق و روز بزرگداشت مقام اصحاب خبر و رسانه. رواست اين روز را در تجليل آزادي بيان و پس از بيان، قلم بزنيم و اين آزادي بنيادين، طبيعي و اساسي انساني و مورد توجه تعاليم ارزشمند اسلامي را ارج نهيم.
در دوران كارشناسي ارشد حقوق ارتباطات، به عنوان نخستين ورود‌كنندگان به اين دوره، از محضر حقوقدانان فرهيخته و صاحب‌نظران آزاد انديش ارتباطات و رسانه، بهره بردم و ترجيع بند گفت‌وگو و مباحث، نه در انتها كه در ابتداي هركلام «حق برخورداري از آزادي بيان» بود. خاطرم هست نخستين كلمه نگاشته شده بر تخته سفيد كلاس در روز ابتدايي «آزادي بيان، بنيان حقوق ارتباطات جمعي» بود و دور از حقيقت نيست كه ديگر حق- آزادي‌هاي بشري همچون حق برخورداري و دسترسي به اطلاعات، تكثر گرايي رسانه‌اي، استقلال رسانه‌اي واصول پايه‌اي حكمراني خوب همانند شفافيت، پاسخگويي و مبارزه با فساد، مشاركت و نظارت مستمر مردمي را مثمر و منتج از اين حق بدانيم. مسلما برداشت مفهومي از اين آزادي، آثار شگرفي بر وضع، اجرا و تفسير قوانين و مقررات رسانه‌اي داشته به ديگر بيان، موجد نظام حقوقي‌اي خواهد بود كه ارزش بيان آزاد و منتقدانه و جريان آزاد و متوازن اطلاعات در رويه تقنيني آن به صورت يكي از دو ديدگاه «حقي بنيادين» يا «حقي زير‌مجموعه ديگر اولويت‌ها»، قابل شناسايي است.

آنچنان كه رويه دولت- كشورها در گزينش نظام‌هاي تاسيس و انتشار رسانه‌اي به طرق پيشيني يا اخذ مجوز و پسيني يا تنبيهي، مويد اين مطلب است.  البته لازم به ذكر است از آنجا كه اين حق در اعلاميه جهاني حقوق بشر، ميثاق حقوق مدني و سياسي، كنوانسيون‌هاي منطقه‌اي حقوق بشري و بسياري از اسناد و اعلاميه‌هاي سازمان‌هاي جهاني و منطقه‌اي، همچنين در اكثريت قريب به اتفاق قانون‌هاي اساسي كشورهاي جهان به رسميت شناخته شده است، حتما داراي ارزشي شكلي در زرادخانه قوانين بين‌المللي و ملي است اما به راستي آيا در عرصه اجرا و هويت‌يابي عملياتي نيز ارزشي ماهوي يافته است؟  به ديگر سخن، آيا بنا براصل تعلق اطلاعات به مردم و مشاركت و نظارت مستمر مردم و نهادهاي مدني به عنوان شاهراه تحقق دموكراسي، تكثر گرايي رسانه‌اي را چه در تعداد و موارد و چه در ماهيت و محتوا، شاهد هستيم؟  مواردي كه درگزارش «يك جهان چندين صدا» به توصيه سازمان يونسكو، توسط شن مك برايد در كميسيون بين‌المللي بررسي مسائل ارتباط، چه در بحث كاستي‌هاي جريان‌هاي ارتباطي در وجود جريان‌هاي عمودي و يك طرفه از بالا به پايين و چه در بحث محتوا و دسترسي شهروندان به حقايق، مورد اشاره قرار گرفته است. نمود چنين ديدگاهي در ماده 19 ميثاق بين‌المللي حقوق مدني و سياسي عيان است كه پيشنهاد جايگزين شدن كلمه «جمع‌آوري» (to gather) به جاي «جست‌وجو» (to seek) داده مي‌شود و مجمع عمومي سازمان ملل به جهت حمايت از جست‌وجوي فعال در جمع‌آوري اخبار و حمايت از دسترسي خبرنگاران به منابع دست اول، با چنين پيشنهادي مخالفت مي‌كند.   بيان اين نكته ضروري است كه حق آزادي بيان به عرصه وجود پا نخواهد گذاشت مگر با توجه به عناصر زمينه‌اي آن همچون: آزادي تشكيل، ابراز و اشاعه و انتقال عقايد و افكار، آزادي دريافت و جست‌وجوي اطلاعات و انتخاب و تعيين مخاطب و وسيله بيان و مهم‌تر از همه وضوح و برشماري دقيق استثنائات وارد بر اين حق بدون امكان بهره‌برداري‌هاي تفسيري به ضرر متهم يا توسيع تفسير‌ها كه مخالف با اصول اوليه حقوق كيفري است.  از ديگر سو به واسطه ذات حق بودن و حق داشتن تمام انسان‌ها در يك جامعه سياسي و جلوگيري از اضرار به غير كه در دين مبين اسلام نيز با عنوان لا‌ضرر و لا ضرار في الاسلام، مورد تاكيد ويژه است؛ تعدادي از محدوديت‌هاي اين حق، توجه به حقوق خصوصي، مادي و معنوي افراد، عدم توهين و تعرض به شخصيت افراد و حمايت از حريم خصوصي آنهاست. به عبارتي «اخلاق و وجدان»، شاكله بنيادين حرمت‌گذاري به قلم و مقتضاي انجام رسالت خبر‌رساني و خبر دهي است.  چه بسا همان‌گونه كه اشاره شد، دسترسي به منابع دست اول و وثوق از صحت خبر، بنيان حق گويي و از وظايف خطير خبرنگاران و شبكه‌هاي اطلاع‌رساني است. حال آنكه متاسفانه مدتي است پديده شوم «شنيده مي‌شود كه» از سوي برخي به اصطلاح رسانه‌ها، جايگزين ارجاع به گوينده اصلي و صحت خبر مي‌شود و تنها چاه ويل شايعه را سيراب مي‌كند و آرامش و امنيت رواني شهروندان يك كشور را به مخاطره مي‌اندازد.  در چنين روز ارزشمندي براي آنان كه توتم خود را قلم، اين زبان خداوند، امانت آدم و وديعه عشق نهاده‌اند آرزوي سعادت و تلاش بي‌امان در مسير حق‌جويي و براي آنان كه قلم را بهانه و وسيله‌اي براي نيل به هر هدف- حتي غير انساني- يافته‌اند آرزوي بازگشت به اخلاق و وجدان بشري مي‌كنم.  
جان چه باشد‌؟ با خبر از خير و شر/ شاد از احسان و گريان از ضرر / چون جهان جان سراسر آگهي است/ هر كه بيجان است ازدانش تهي است

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون