اصولگرايان چگونه فكر ميكنند؟
ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا روز گذشته در گفتوگويي با سايت انتخاب حرفهايي زده كه نشاندهنده طيفهاي فكري اين جريان و نگاههاي متفاوت آنان به انتخابات رياستجمهوري سال 96 است. چكيده اظهارات ايماني در اين گفتوگو به اين شرح است:
«يك نفر مطرح كرده كه دكتر روحاني رد صلاحيت شود؛ اما اين نظر اصلا ارزشي ندارد. اظهارنظر يك نفر كه خودش همعددي نيست و جايگاهي در تشكل سياسي ندارد، نظر فرد است نه بيشتر. از طرف ديگر شما بايد توجه داشته باشيد كه خيلي از چهرههاي مطرح اصولگرا از آقاي روحاني حمايت كردهاند و گفتند كه او دوره بعد بهاحتمالزياد رييسجمهور خواهد بود؛ نه آن انتقادها موج حمله است و نه اين تاييدها موج دفاع. اينها اظهارنظرهاي شخصي است.»
«مرز بين انتقاد و تخريب را بايد جدا كرد. الآن، شرايط دولت به خاطر مسائل اقتصادي و وضعيت مالي دولت و بدعهديهاي طرف غربي در مساله برجام، خوب نيست و موردانتقاد است. اما اين هم موج حمله نيست و انتقاد است.»
«طرح جملاتي مانند سادهلوح و بيسواد كه آقاي رييسجمهور به منتقدان خود گفتند چه معنايي دارد؟ به كار بردن اين كلمات و جملات عبور از شوون است.»
«به كار بردن اين ادبيات نسبت به شخص دوم مملكت توهينآميز است. اما اين موارد و اين ادبيات عموميت ندارد و مختص چند نفر است. نبايد اين ادبيات را بهكل جناح اصولگرا عموميت داد. اين كار خلاف عقل و اخلاق است.»
«اين نوع برخورد با برجام و اين صحبت خلاف است و بايد مورد پيگيري قانوني قرار گيرد. بايد اين افراد به محاكم دادگستري كشانده شوند و دادستان كل كشور به عنوان مدعيالعموم ميتواند به اين مساله ورود كند. اين خلاف بسيار سخيف و زشت و به دور از واقعيت است.»
«آنچه شواهد نشان ميدهد اين است كه اصولگرايان تلاش دارند در انتخابات آينده مثل انتخابات سال گذشته بهطور يكپارچه شركت كنند و طيفهاي مختلف راه جداگانهاي در پيش نگيرند.»
«اشاره مهندس باهنر به ليست 30 نفره اصولگرايان براي نامزدي رياستجمهوري آينده نشان از تشتت آرا در ميان اصولگرايان نيست بلكه اين به معناي اين است كه ما در حد 30،20 نفر كانديدا داريم. نه اينكه هر طيفي سه نفر را معرفي كند و درنهايت به سروكله هم بزنند. اين گفته يعني اينكه در ميان اصولگرايان قحطالرجال نيست.»
«من بارها گفتهام كه آقاي احمدينژاد قطعا آمادگي براي حضور در انتخابات بعدي، يا بعد از آن را دارد و تصور نميكنم كه او از صحنه سياسي و حضور در پست رياستجمهوري خود را كنار كشيده باشد. او اگر شرايط را براي حضور خود مهيا ببيند شركت خواهد كرد.»
«من تصور نميكنم اصولگرايان از احمدينژاد حمايت كنند. اصولگرايان براي بازنگشتن احمدينژاد به عرصه سياست فعالتر از اصلاحطلبان هستند. مطرح كردن آقاي احمدينژاد براي انتخابات رياستجمهوري يك هدف سياسي و جنگ رواني از طرف اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان پيگير هستند كه احمدينژاد وارد عرصه رقابت شود نه اصولگرايان.»
«برنامه اصولگراها و گزينه اول اصولگرايان در انتخابات، معرفي نامزد اصولگرا در برابر دكتر روحاني است؛ گزينه دوم آنها عدمشركت فعال در انتخابات است. مردم را به شركت دعوت ميكنند و ممكن است كانديداي خاصي معرفي نكنند. گزينه سوم هم حمايت از آقاي روحاني خواهد بود.»
«ممكن است شروط اصولگرايان محقق نشود؛ روحاني در اين سه سال صف خود را از اصولگراها جدا كرده و در صف ديگري عمل كردهاند. اينكه اصولگرايان شرط ديگري براي حمايت داشته باشند، شايد مطرح نباشد.»
«مهمتر از گزينه براي اصولگرايان، استراتژي مطرح است. اما هنوز استراتژي بهطور دقيق مشخص نيست. اصولگرايان منتظر هستند تا ببينند در اين مدت شرايط به چه سمت و سويي ميرود. بعد از آنكه استراتژي مشخص شد، گزينهها اعلام خواهد شد.»