جودو ناكام
از ريو به سوي توكيو
سيد حسامالدين زعفراني
بوخوم آلمان
تيم ملي جودو در نهايت دو نفر شده كشورمان با حضور غريبانه خويش- بدون مسوول و مدير پاسخگو و حتي مربياي كه بتواند در كنار ناتامي ورزشكار را هدايت كند- در بين كاروان بزرگ ورزشي ايران، در بهترين شرايط آمادگي خود در سالهاي اخير قرار داشت و با اندك درايت، هردوي قهرمانان ظرفيت دريافت مدال داشتند.
برنامهريزيهايي كه در دورههاي گذشته پايهگذاري شده بود داشت به ثمر ميرسيد كه با ايجاد چالشي تازه و وارد شدن بحث بيموقع ثبتنام انتخابات رياست فدراسيون و تغيير سرپرست، دوباره همه چيز بر هم ريخت. انتخاب سرمربي جديد نيز در مدت زمان كوتاه باقيمانده تا المپيك، دليل ديگري بود براي دامن زدن به مشكلات گذشته و بر هم ريختن تمركز ورزشكاران. اما سرانجام حضور در چند مسابقه جايزه بزرگ براي كسب سهميه و انگيزههاي فردي، قهرمانان را به آن حد از آمادگي روحي و جسماني رسانده بود كه با كمي پشتيباني موثر ميتوانستيم شاهد نتيجه دادن تمام اين زحمات باشيم. عدم همراهي مربيان اختصاصي ورزشكاران و فرد مسوولي كه بتواند تمام وقت خود را در كنار ايشان و در جهت حفظ انگيزه و آمادگي روانيشان سپري كند، بيشترين عامل ناكامي قهرمانان ما در اين مسابقات بود.
اگرچه با بازگشت كاروان ايران از المپيك، ماراتن چهارساله لندن- ريو به آخر رسيده، اما مقصد تازهاي پيش رو وجود دارد و اين كاروان در ابتداي مسير ريو- توكيو قرار گرفته است. لذا بايد با رفع كاستيها و برنامهريزي مناسب از هماكنون وارد اين ميدان شويم. در اين ميان و از پي شكستهاي
پي در پي كه كام همه ملت هم از آن تلخ شده، هر كس به نحوي تلاش كرد تا علتهاي مورد نظر خود را كه باعث اين رخداد دانسته است، برشمارد. ناداوري، بيغيرتي، مزدوري و ديگر دلايل كه كمتر ميان آنها از ضعفهاي تكنيكي و تاكتيكي، مديريتي يا توان جسماني قهرمانان نام برده ميشود. در اين ميان اما اظهارنظر مرد اول ورزش كشور- كه حد ما همين است- نيز در نوع خود بينظير است و ميتوان آن را فرار به جلوي آقاي وزير قلمداد كرد. سينه سپر كردن و اين واقعيت را به رخ ملت كشاندن زماني نشان از درايت صاحب سخن ميتواند باشد كه هنوز ناكامي به بار نيامده و اگر اين نظر از اشراف اين مقام بر امور تحت وظيفهشان حاكي بود بايد پيش از اعزام كاروان و در حضور رييسجمهور عنوان ميشد وگرنه پس از آن، جز براي شانه خالي كردن از بار مسووليت، سودي ندارد.
اگر با تامل بيشتري بر عملكرد چهار سال گذشته كشور اعم از حاكميت، مردم و قهرمانان بنگريم، نتايج حاصل، زياد دور از انتظار هم به نظر نميرسد. بايد پذيرفت كاستيهاي فراواني وجود دارد و با برطرف نشدن آنها همچنان در دورههاي آتي نيز همين ناكاميها حاصل خواهد شد. عدم برنامهريزي و عمل نكردن به برنامههاي موجود، ايجاد حواشي بيمورد و ورود قهرمانان به عرصههاي سياسي و مديريتي، از پي آن فاصله گرفتن از كار، وظيفه و تخصص اصليشان را از بيشترين عوامل ضربه زدن به شاكله ورزش به طور اعم و رشته جودو به طور اخص ميتوان برشمرد.
امروز متاسفانه توهم دشمنانگاري رقيبان كه شايد ريشه در مناسبات سياسي نظام انقلابي ما داشته باشد، به قدري پررنگ شده كه به سادگي تمام بار و مسووليت شكست را ميتوانيم بر دوش داوري و كينه و بغضي كه نسبت به ما دارند قرار دهيم. به اين ترتيب نميتوان با نگاه كارشناسي اشكالات خود را بيابيم و درصدد جبران آنها باشيم. گريه پس از باخت و تمسخر بعد از پيروزي، غيرت، باغيرت و بيغيرت، مافياي داوري و قدرت، ناداوري و كم نشدن هيچ چيز از ارزشها، اعمال، عبارات و تعاريف تازهاي بودند كه دراين دوره از المپيك در كنار عكسهاي فراوان يادگاري قهرمانان و نوشتههاي احساسي ايشان در صفحات شخصي مجازيشان خودنمايي ميكرد. كاش بدانيم اين اظهارنظرها و رفتارها ما را به پيروزي رهنمون نميشوند و كاش روزي برسد كه همه چيزمان به همه چيزمان نيايد؛ آن وقت است كه بيشتر چيزها درست خواهد شد.