آيينه دق
سيد علي ميرفتاح
روحاني و احمدينژاد هيچگاه رقيب هم نبودهاند؛ هيچگاه مردم بين روحاني و احمدينژاد مردد نبودهاند كه به كدام راي بدهند. منتها چون هر كدام از اين دو به يك جريان سياسي مربوط ميشوند، خواسته و ناخواسته با هم مقايسه ميشوند و كارها و گفتارشان با هم سنجيده ميشود. حتي از شواهد و قراين چنين برميآيد كه در انتخابات پيش رو رقابت اصلي بين اين دونفر باشد كه البته نيست.
به لحاظ سياسي حضور مجدد احمدينژاد بعيد مينمايد. درست است كه او و طرفدارانش دارند موتور را گرم ميكنند و سفر ميروند و نامه مينويسند و سخنراني ميكنند اما بعيد است با اين اسم و مشخصات به مرحله نهايي رقابت راه يابند.
با اين حال منتقدين روحاني دايم در پي القاي اين مفهومند كه هرچه دولت قبلي كاري بوده و فعاليت كرده و زحمت كشيده، دولت يازدهم عاطل و باطل و سرگردان است و تمام تخممرغهايش را توي سبد برجام گذاشته و هيچ به فكر كارهاي مهم و اساسي كشور نيست. روزنامههاي منتقد دولت را بخوانيد ميبينيد كه كار نكردن دولت روحاني را يك امر بديهي فرض كردهاند و دايم به مخاطب خود القا ميكنند كه احمدينژاد هر عيبي داشته حسنش اين بوده كه بسيار بسيار كار كرده...
احتمالا از چند روز ديگر هم طرفداران احمدينژاد شروع ميكنند به مقايسه دولتها و ارايه عدد و رقمهاي باورنكردني.
مثلا ميگويند ما اينقدر مسكن مهر ساختهايم، اينقدر كيلومتر جاده كشيدهايم، اينقدر يارانه دادهايم و... در حالي كه شما در تمام اين چهار سال هيچ كاري نكردهايد و تنها مشغول مذاكره با كدخدا بودهايد. متاسفانه، بلكه خوشبختانه تيم رسانهاي دولت هم در پي نفي و اثبات چيزي نيست و هيچ اهتمامي ندارد كه نشان دهد دولت تدبير و اميد، كارها كرده و در مقايسه با قبليها، نمره قابل قبولي گرفته و... عيبي ندارد. من الآن در مقام انتقاد از رسانههاي دولتي نيستم.
از شما چه پنهان كمكم دارم به اين نتيجه ميرسم كه اتفاقا «سكوت» بهترين سياستي است كه همراهان رييسجمهور ميتوانند پيش بگيرند. حتي يكي از خوبيهاي دولت يازدهم همين است كه سر و صداي زياد ندارد و اگر بناست يكنفر در آن حرف بزند و نقدها را جواب دهد آن يكنفر شخص رييسجمهور است. (به بحثمان مربوط نميشود، براي همين داخل پرانتز عرض ميكنم خدمتتان كه اتفاقا يكي از مزيتهاي دكتر روحاني همين است كه خيلي خوب جواب منتقدينش را ميدهد و هوشمندانه و سياستمدارانه جلوي مخالفينش ميايستد. همين سخنراني اخير در مورد لغو كنسرتها را خوب گوش بدهيد تا دليل عصبانيت رسانههاي مخالفخوان را دريابيد.) به هر حال از امروز تا صبح انتخابات دوازدهم يكي از حربههاي مهم مخالفين روحاني همين است كه دولت احمدينژاد را كارآمد نشان دهند و دولت روحاني را ناكارآمد.
اما آيا واقعا اينطور است؟ من از امروز تا انتخابات به مناسبتهايي اين موضوع را به ميان ميآورم و با مقايسه واقعي دو دولت دربارهاش بحث ميكنم. يكجوري دفع سوال مقدر ميكنم و به قدر وسع ميكوشم تا به دوستان و رفقايم بگويم كه برخلاف اين همه تبليغات، دولت قبل خيلي هم كاري نبود، بلكه برعكس باعث شده تا هركس پس از او بيايد نتواند كار كند. اگر ميخواهيد كاري بودن دولت دهم را بهعينه ملتفت شويد خوب است كه به قم تشريف ببريد و كار نيمهتمام مونوريل را از نزديك تماشا كنيد. «كار نيمهتمام» عنوان خوبي نيست.
ما هم بايد به قميها تاسي كنيم و اسم اين راه بيسر و بيته مونوريل را «آيينه دق» بناميم. من نميدانم چقدر پول در چاه ويل مونوريل ريخته شده؛ يكي بايد بيايد و با عدد و رقم به ما بگويد كه اين همه سيمان و آهن بيحدومرز و اين مهندسي ناقص بيحاصل چقدر خرج روي دست ملت گذاشته. مونوريل قم اتفاقا بيان سمبوليك دارد و خيلي از كارهاي ديگر دولت سابق را هم دربرميگيرد. ازجمله خيلي از واحدهاي خالي مسكن مهر كه نه ميشود داخلشان زندگي كرد، نه آدم دلش ميآيد بولدوزر بردارد و خرابش كند. يكجاهايي كه نه آب است و نه آباداني، برداشتهاند مجتمعهاي عريض و طويل مهر ساختهاند و به امان خدا رهايش كردهاند.
از اين حيث دم دولت يازدهم گرم كه از اين كارها نكرده. اگر كارها قرار است به نتيجه نرسند و صرفا حرام كردن پول ملت باشند، ما بايد در ذيل دولت يازدهم يك نان بخوريم و دهتا نان شكر كنيم كه اين دولت كار بيحاصل نميكند و خرج عطينا نميتراشد. بعضي كارهاي دولت قبل شبيه چاههاي حاج ميرزاآغاسي بوده كه اگرچه به آب نرسيدهاند خيليها به بركت آن به نوايي رسيدهاند. در اين باره حرف هنوز تمام نشده و حالا حالاها ميتوانيم بنشينيم و اين بزرگواران را با هم مقايسه كنيم تا ببينيم واقعا چند چنديم.