چرا ويتنام براي ايران
مهم است؟
دكتر عليرضا سلطاني
كارشناس اقتصادي
سفر هيات عاليرتبه ايراني به شرق آسيا ازجمله كشور ويتنام، اين سوال را در اذهان ايجاد ميكند كه مناسبات با ويتنام چه اهميتي براي ايران دارد؟
ويتنام، كشوري واقع در آسياي جنوب شرقي، تا چندي پيش براي مردم ايران و جهان، يادآور حوادث تلخ دهههاي 1950، 60 و 70 ميلادي موسوم به جنگهاي ويتنام بود. جنگهايي كه علاوه بر چهار ميليون قرباني و درگير بودن چندين كشور از جمله قدرتهاي بزرگ امريكا و شوروي، در زمره پرهزينهترين و غم انگيزترين جنگهاي قرن بيستم به شمار ميرود. اما تصورات جاافتاده در اذهان عمومي در سالهاي اخير به تدريج در حال فراموشي و جايگزيني با تصاوير مثبت و اميدآفرين است. روح توسعه آسياي جنوب شرقي در دهه 1990 در ويتنام نيز حلول كرد و به تدريج گسترش يافت به گونهاي كه در حال حاضر ويتنام با رشدي در حدود 10درصد، در زمره بالاترين نرخهاي رشد اقتصادي در جهان است. اين كشور نوپا در سالهاي اخير شانهبهشانه قدرتهاي نوظهور اقتصادي در حال حركت است و پيش بيني ميشود در سالهاي ابتدايي دهه 2020، به لحاظ سطح كيفي توسعه كشورهايي مانند مالزي، كره جنوبي و تايوان را پشت سر گذارد. با اين تفسير ويتنام خيلي سريع خود را از جنگهاي 30 ساله رهانيد و همراه و همگام با تحولات منطقهاي و جهاني، راه رشد و توسعه را در پيش گرفت و هم اكنون در زمره يك كشور جوان نوظهور در عرصه اقتصادي ظاهر شده است. حال با اين تفسير شايد پاسخ دادن به اين سوال كه چرا ايران به كشوري مانند ويتنام متمايل شده است و به عبارت ديگر چرا ويتنام براي ايران مهم است، ساده ميشود.
ويتنام به عنوان كشوري نوظهور كه پلههاي ترقي و توسعه را با سرعت و قدرت در حال طي كردن است، از دو منظر براي ايران اهميت دارد: منظر اول، تامين نيازها و منابع توسعهاي اين كشور به خصوص انرژي است. كشوري با رشد اقتصادي متوسط 10 درصد به طور طبيعي، مصرف انرژي بالايي دارد و اين مصرف در حال افزايش است. نكته قابل توجه اينكه ويتنام برنامهريزي گستردهاي نيز در حوزه انرژي انجام داده و در حال حاضر يكي از شركتهاي فعال انرژي در شرقآسيا شركت نفتي پتروويتنام است كه گستره فعاليت آن بينالمللي است و اخيرا پاي آن به ايران نيز باز شده است. اين شركت در آينده نزديك بخش قابل توجهي از اخبار نفت و گاز جهان را به خود اختصاص ميدهد. منظر دوم، اجراي طرحهاي مشترك توسعهاي ميان ايران و ويتنام به خصوص در حوزه صنعت است. با توجه به محدوديتهاي سياسي و همچنين هزينههاي بالاي اقتصادي، ايران ميتواند بخش قابل توجهي از قدرت مانور خود در حوزه اقتصاد و تجارت خارجي را به كشورهايي مانند ويتنام اختصاص دهد كه انگيزه بالايي براي همكاري و مشاركت دارند. اين استراتژي به طور مشخص در قالب بازتعريف مناسبات اقتصادي و تجاري ايران تعريف ميشود كه اهميت آن در دوره جديد به خصوص با نگاه به مساله تحريمهاي اقتصادي و همچنين شرايط پس از برجام از اهميت بالايي برخوردار است. اين استراتژي بر مباني در اولويت قرار گرفتن كشورهاي نوظهور اقتصادي در مناسبات و روابط اقتصادي، تجاري و سرمايهگذاري مبتني است. كشورهاي نوظهور اقتصادي مانند ويتنام از ظرفيت، فرصت و شرايط بالاتري نسبت به كشورهاي توسعهيافته صنعتي به خصوص كشورهاي اروپايي براي توسعه ايران برخوردار هستند. نبود حساسيتهاي سياسي، امنيتي اين كشورها نسبت به ايران و همچنين هزينههاي پايين اقتصادي، زمينه مناسبتر و بهتري براي همكاري دوجانبه و به تبع آن توسعه كشور فراهم ميكند.