گذري بر زندگي و مبارزات نواب صفوي
سيد مجتبي ميرلوحي در سال 1303 به دنيا آمد. او در ابتدا تحت نظارت عمويش پرورش يافت. همگان البته او را به نام خانوادگي مادرش نواب ميشناسند. مادر ايشان به سادات درچه اصفهان منتسب بود. او تحصيل را هفت سالگي با دبستان حكيم نظامي آغاز كرد و سپس براي تحصيلات متوسطه به مدرسه صنعتي آلمانيها رفت و در آنجا در رشته مكانيك ادامه تحصيل داد.
نواب علوم ديني را در سالهاي نخست دهه 1320 و در نجف تحصيل ميكرد. نواب كه از همان جواني پرشور و احساس بود، بعد از مشاهده آثار كسروي تصميم گرفت با او برخوردي قاطع كند و به همين خاطر آثار او را نزد برخي علماي زمان برد و از ايشان خواست كه درباره آنها نظر دهند و آنها نيز «به مهدورالدم بودن نويسنده كتابها» حكم دادند. نواب اواخر سال 1323 به تهران آمد و يكسره به خانه كسروي رفت و او را نسبت به نگارش آثار توهينآميز درباره اسلام و ائمه شيعه (ع) هشدار داد. كسروي كه در سرسختي دستكمي از نواب نداشت، سخن را جدي نگرفت و در نتيجه نواب «هشتم ارديبهشت 1324 در سر چهارراه حشمتالدوله به كسروي حمله كرد ولي توسط پليس دستگير و زنداني شد.»
نواب صفوي به تدريج با جاذبه خود، جواناني چون شهيد سيد حسين امامي را جذب كرد و امامي در 20 اسفند 1324، بر كسروي يورش برد و او را زير ضربات اسلحه سرد و گرم قرار داد و چون فرشته قهر جانش را گرفت. فداييان اسلام و مجريان حكم الهي دستگير شدند و خبر اعدام انقلابي كسروي در همه جا منتشر شد و مردم مسلمان را غرق در شادي و سروركرد. فداييان اسلام «هژير» را اعدام انقلابي كردند و با نامزد كردن آيتالله كاشاني و مصدق، گروه اقليت دوباره به مجلس راه يافت. با وجود اينكه نواب ميانه خوبي با مليگراها نداشت، اما با توجه به رهبريت آيتالله كاشاني و براي وحدت مبارزات اسلامي و ملي، از همگامي و همراهي با آنها دريغ نورزيد.
در روز 16 اسفند 1329 زماني كه اتومبيل رزمآرا جلوي مسجد امام (شاه سابق) توقف كرد و نخست وزير جهت شركت در ختم آيتالله فيض قصد ورود به صحن مسجد را داشت، خليل طهماسبي بيدرنگ از پشت سر با شليك سه گلوله او را از پاي درآورد و خود نيز توسط ماموران دستگير شد. مرگ رزم آرا در دل رژيم چنان وحشتي انداخت كه دولت بعدي (حسين علاء) نتوانست با ملي شدن صنعت نفت مخالفتي كند و مجبور به استعفا شد و مجلس، مصدق را به نخست وزيري انتخاب كرد. در مرداد 1331، ماده واحدي به تصويب مجلس رسيد كه چون خيانت حاجي علي رزم آرا بر ملت ايران ثابت شده، «هر گاه قاتل او استاد خليل طهماسبي باشد به موجب اين قانون مورد عفو قرار ميگيرد.»
به اين ترتيب در 23 آبان همان سال، طهماسبي پس از دو سال و اندي از زندان آزاد شد. فداييان اسلام از راه تشكيل جلسات تفسير قرآن و اسلامشناسي بر اساس مكتب تشيع، به فعاليت خود ادامه ميدادند در آن موقع در دولت حسين علاء پيوستن ايران به پيمان بغداد مطرح بود. فداييان اسلام در 25 آبان كه علاء براي شركت در ختم مرحوم سيد مصطفي كاشاني وارد مسجد امام (شاه سابق) شد توسط مظفر ذوالقدر هدف قرار گرفت اما گلوله به او اصابت نكرد و جان سالم به در برد.
در اول آذر 1334، نواب و خليل طهماسبي و عبدالحسين واحدي و جمعي ديگر از فداييان اسلام دستگير شدند و در يك محاكمه فرمايشي نواب، سيد محمد واحدي و مظفر ذوالقدر محكوم به اعدام و همگي در حالي كه اذان ميگفتند، تيرباران شدند.»